تولید ویدئوی بازاریابی و بررسی 5 اشتباه رایج

بازاریابی ویدئویی بیش از سایر بخش های دنیای بازاریابی توانایی انتقال هیجان به مخاطب را دارد. امروزه نزدیک به 80درصد از کل حجم ترافیک دنیای اینترنت مربوط به محتوای ویدئویی است بنابراین فعالیت برندها در زمینه تولید ویدئوهای بازاریابی و تبلیغاتی جذاب به خوبی قابل توجیه است. ما پیش از اینکه دست به کار ضبط فیلم برای کمپین بازاریابی یا برندسازی مان شویم، باید استراتژی مشخصی داشته باشیم. بسیاری از برندها بدون تامل درباره استراتژی مناسب برای فعالیت شان شروع به ضبط فیلم می کنند. بدون تردید چنین ویدئوهایی هیچ گاه توانایی جلب نظر مخاطب را نخواهد داشت. برندهای بزرگ به طور معمول تیم بازاریابی مستقلی برای ساماندهی چنین اموری دارند. این امر به آنها فرصت بررسی بهینه اوضاع شرکت و توانایی بهبود وضعیت بازاریابی و برندسازی آنها را می دهد.

نکته مهم درباره بخش طراحی استراتژی توجه به آن پیش از اقدام به تولید محتوای اصلی است. طراحی استراتژی نخستین گام برای فعالیت مناسب در حوزه های مختلف کسب و کار خواهد بود. تمام مراحل دیگر پس از تعیین استراتژی ساماندهی می شود. اگر ما استراتژی و برنامه مشخصی در اختیار نداشته باشیم، در عمل تعداد بی شماری کار پیش روی مان خواهد بود. ناتوانی در زمینه ساماندهی تمام کارهای موجود امری طبیعی در چنین شرایطی محسوب می شود.

بروز اشتباه در زمینه تولید ویدئوی بازاریابی یا برندسازی امری رایج است. امروزه فقط شمار محدودی از ویدئوهای برندها توانایی جلب نظر مخاطب را دارد، بنابراین ما برای فاصله گرفتن از دامنه برندهای کلیشه ای باید از برخی اشتباه های واضح پرهیز کنیم. در ادامه برخی از واضح ترین اشتبا هات در زمینه تولید ویدئوی بازاریابی و برندسازی مورد بررسی قرار خواهیم داد.

عدم تعیین اهداف مشخص

برندها به دلایل مختلف اقدام به تولید محتوای ویدئویی می کنند. برخی از آنها به دنبال رونمایی از محصول یا سرویس تازه هستند. در این صورت جلوه های ویژه نقش مهمی در رونمایی از محصول موردنظر بازی خواهد کرد. حال و هوای هر ویدئو براساس اهداف اصلی برندها تعیین می شود، بنابراین برای سهولت در انجام امور باید اهداف برندمان را پیش از اجرای پروزه تعیین کنیم. بدون تردید نحوه ساماندهی امور برندها به دنبال رونمایی از محصولات تازه با شرکت های به دنبال افزایش شهرت شان در بازار متفاوت است. متاسفانه بسیاری از برندها این نکته مهم را مورد توجه قرار نمی دهند، بنابراین در عمل شناسایی تفاوت میان حال و هوای اصلی برندهای مختلف با اهداف متفاوت امکان پذیر نیست.

مطلب مرتبط: راهکارهای تولید ویدئو برای کمپین های بازاریابی B2B

وقتی ما اهداف مشخصی در ذهن داریم، ارزیابی میزان موفقیت کمپین مان راحت تر خواهد شد. این امر نکته پیچیده ای نیست. به عنوان مثال، اگر هدف اصلی ما افزایش شهرت برندمان میان مشتریان باشد، باید اقدام به استفاده از المان های هیجان انگیز و حتی بیان شیوه استفاده از تخفیف های بیشتر در ویدئوی مان کنیم. این امر برای رونمایی موفق از کمپین برندمان اهمیت خاصی دارد. شیوه کار در صورت برنامه ریزی برای جلب نظر مشتریان تازه به طور کلی متفاوت خواهد بود. در چنین شرایطی هدف اصلی ما ایجاد فضایی دوستانه و تلاش برای جلب نظر مخاطب را ایجاب می کند. پرسش اصلی در اینجا مربوط به اهداف اصلی برندمان از تولید محتوای ویدئویی است. در صورت پاسخگویی درست به این پرسش امکان بررسی سایر المان های مهم فراهم خواهد شد. در غیر این صورت تمام فعالیت برندمان بی هدف و ناقص می ماند.

هدف گذاری بر روی مخاطب عام

یکی از بهترین نمونه های بازاریابی برای ترغیب مشتریان کودکان نسل جدید به سوی اسباب بازی های نسل قدیمی مربوط به برند لگو است. این برند با تولید مجموعه فیلم های لگو موفق به جلب نظر بسیاری از کودکان در سراسر جهان شد. نکته جالب اینکه بودجه نخستین فیلم این مجموعه فقط 60 میلیون دلار بود. نتیجه فروش در گیشه ها اما کسب درآمد 470 میلیون دلاری را نشان می دهد. یکی از نکات منفی درباره تجربه موفق لگو ارزیابی بسیاری از کارشناس ها مبنی بر ضرورت برخورداری از بودجه های هنگفت برای کسب موفقیتی مشابه لگو است. امروزه بسیاری از برندها در تلاش برای جلب نظر مخاطب نسل جوان هستند. این امر گاهی اوقات با تاکید بر نوستالژی های مشترک میان دو یا چند نسل صورت می گیرد. نکته مهم در اینجا نه بودجه فراوان، بلکه یافتن ایده ای خلاقانه و جذاب برای جلب نظر مخاطب است.

اگر با دقت به مجموعه فیلم های اگو نگاه کنید، سازندگان آن به خوبی دامنه متفاوتی از مخاطب را مدنظر قرار داده اند. این مجموعه برای افراد بین 30 تا 40 سال یادآور دوران شیرین کودکی شان و بازی با لگوهای مختلف است. همچنین کودکان نسل جوان نیز جذب داستان پرکشش آن می شوند. به این ترتیب این مجموعه به خوبی توانایی جلب نظر دامنه وسیعی از مخاطب ها را داشته است.

انتخاب پلتفرم نامناسب

پس از آنکه ما پیام اصلی محتوای ویدئویی برندمان را انتخاب کردیم، نکته بعد کانال ارتباطی مناسب ما با مخاطب هدف است. امروزه دامنه وسیعی از شبکه های اجتماعی و پلتفرم های آنلاین برای ارتباط با مخاطب هدف وجود دارد. بدون تردید فعالیت مناسب در تمام کانال های ارتباطی برای همه برندها فراهم نیست بنابراین ما باید دست به انتخاب و اولویت بندی پلتفرم های موجود بزنیم. براساس گزارش موسسه تحقیقاتی Quartz امروزه فقط افراد بالای 50 سال به شبکه های تلویزیونی به عنوان کانال ارتباطی همیشگی توجه دارند. اگر مخاطب هدف ما در دامنه سنی پایین تری قرار دارد، ما باید به دنبال استفاده از ابزارهای مدرن تر مانند شبکه های اجتماعی باشیم. جوان های بین 18 تا 30 سال بیشترین علاقه به استفاده از شبکه های اجتماعی را دارند.

مطلب مرتبط: 4 ایده برای بازاریابی ویدئویی

وقتی یک نسل مشخص علاقه بیشتری به یک کانال ارتباطی دارد، این امر بیانگر تمایل بیشتر وی به دنبال کردن برندهای مورد علاقه اش در آن فضا نیز هست. اجازه دهید بازهم از مثال جوانان بین 18 تا 30 سال استفاده کنم. این دامنه از مخاطب ها بیشترین علاقه را نسبت به اینستاگرام و توییتر دارند، بنابراین ما باید در یک یا هر دو آنها فعالیت داشته باشیم. تلاش برای گسترش دامنه فعالیت مان در سایر شبکه های اجتماعی فقط موجب افزایش هزینه های برندمان خواهد شد.

بارگذاری محتوای ویدئویی در شبکه های اجتماعی نیازمند توجه به محدودیت زمانی نیز هست. استاندار مدت زمان ویدئوها برای جلب نظر مخاطب بین 30 تا 60 ثانیه است. هرچه مدت زمان ویدئوی ما کوتاه تر باشد، شانس مان برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف بیشتر خواهد شد. البته این امر نباید باعث کاهش کیفیت ویدئو و حذف بخش های اساسی پیا م مان شود.

ناتوانی در یافتن الگوی مناسب تولید ویدئو

محتوای ویدئویی در مقایسه با سایر فرمت ها دارای تنوع و گستردگی بسیار بیشتری است. این امر موجب ضرورت توجه به الگوی مورد علاقه مخاطب هدف مان می شود. اغلب برندها به منظور یافتن الگوی موردنظر مخاطب هدف به سراغ آزمون و خطای شیوه های مختلف تولید ویدئو می روند. البته الگوی دیگری مبنی بر نظرخواهی از مخاطب هدف نیز وجود دارد. به هر حال ما باید از ابزارهای موجود در راستای شناسایی سلیقه مخاطب هدف استفاده کنیم. در غیر این صورت احتمال موفقیت محتوای ویدئویی مان در جلب نظر مخاطب هدف بسیار اندک خواهد بود.

یکی از الگوهای رایج در زمینه تولید محتوای ویدئویی برای کمپین های بازاریابی تمرکز بر روی تجربه های منحصر به فرد برخی از مشتریان است. این امر دامنه هدف مخاطب ما را بسیار محدود خواهد کرد، اما در عوض فرصت مناسبی در زمینه تاثیرگذاری عمیق بر روی آنها فراهم می کند. توصیه من در این بخش آزمون و خطا یا استفاده از نظرات مخاطب هدف مان برای انتخال الگوی تولید ویدئو است. تقلید صرف از سایر برندها هرگز نتیجه مناسبی برای برندها به ارمغان نمی آورد.

مطلب مرتبط: چگونه ویدئو بازاریابی جذاب بسازیم؟

ویرایش پایان بندی منطقی ویدئو

نحوه ویرایش و پایان بندی ویدئو اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر مخاطب هدف به اندازه کافی جذب ویدئو شده باشد، انتظار پایان مناسبی را خواهد داشت. این امر باید مدنظر ما به عنوان بازاریاب یا صاحب برند قرار گیرد. پس از اینکه ویدئوی ما کامل شد، باید نسبت به بازبینی دوباره و ویرایش آن اقدام کنیم. این امر فرصت رفع خطاهای احتمالی به منظور ارائه ویدئویی هرچه بهتر به مخاطب را فراهم می سازد.

خوشبختانه امروزه ابزارهای ویرایش ویدئوی بسیار زیادی در اختیار بازاریاب ها قرار دارد. اغلب این ابزارها امکانات کاربردی در اختیار کاربران قرار می دهد. جالب اینکه دامنه وسیعی از خدمات آنها به صورت رایگان عرضه می شود، بنابراین فقط برای بهره مندی از امکانات حرفه ای شان باید اقدام به خرید حق اشتراک کنید.