بحران شناخت هویت در دنیای تبلیغات

دنیای تبلیغات همیشه بر مدار سلیقه و خواست مشتریان در جریان بوده است. مفهوم شناخت یا وضوح هویت مخاطب به طور مشخص همین امر را مدنظر دارد. منظور از این اصطلاح فرآیند ترکیب داده های مختلف برندمان درباره مشتریان به برنامه ای تاثیرگذار است. چنین امری توانایی اصلی برندها در زمینه جلب نظر مخاطب هدف و تولید محتوای تبلیغاتی تاثیرگذار را نشان می دهد. متاسفانه امروزه حتی نیمی از برندها نیز توانایی استفاده مناسب از داده های موجود درباره مخاطب شان برای تولید تبلیغات استاندارد را ندارند. این امر موجب ایجاد بحران هویت در عرصه تبلیغات شده است. وقتی برندها توانایی شناخت درست سلیقه مخاطب و تولید محتوا براساس آن را نداشته باشند، تمام سرمایه گذاری ها در حوزه تبلیغات همراه با میزان بالای خطر خواهد بود. بدون شک تمام برندها علاقه مند به سرمایه گذاری مطمئن در حوزه تبلیغات هستند بنابراین باید راهکاری برای بحران هویت در عرصه تبلیغات پیدا کرد.

مطالعه ای تازه از سوی موسسه اپسیلون کانوسانت بر روی مسئله هویت در دنیای تبلیغات نکات جالبی در حوزه ناتوانی برندها برای تعامل سازنده با مخاطب بیان کرده است. فرض اصلی این پژوهش بنای برنامه شناخت هویت مشتریان اغلب برندها بر روی پایه های سست است. این امر در قالب «برنامه های پوشالی» مورد بررسی پژوهشگران موسسه اپسیلون کانوسانت قرار گرفته است.

امروزه بسیاری از برندها در تلاش برای جلب نظر مشتریان از طریق تولید تبلیغات مختلف هستند. این امر رقابت موجود در این عرصه را به شدت افزایش می دهد بنابراین اگر ما عملکرد مناسبی در این حوزه نداشته باشیم، به سرعت از عرصه رقابت کنار خواهیم رفت. استفاده از فرآیندهای مختلف و متنوع برای شناخت هویت مخاطب هدف اهمیت محوری در صنعت تبلیغات دارد. بی تردید هر برند ساز و کار منحصر به فردی برای تولید محتوای تبلیغاتی دارد. هدف اصلی این مقاله بررسی راهکارهای تازه برای شناخت هویت مخاطب هدف نیست. پژوهش موسسه اپسیلون کانوسانت به طور کلی چند ایراد مهم در زمینه فرآیند تولید تبلیغات را مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش نظرات 205 بازاریاب مختلف از سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است، به نکات دیل توجه کنید:

مطلب مرتبط: بحران هویت در دنیای تبلیغات

• اغلب کمپین های تبلیغاتی در زمینه شناسایی سلیقه مخاطب ناتوان هستند. این امر در مورد ارزیابی وضعیت کمپین ها در حین اجرا نیز صادق است. وقتی ما فقط در پایان کمپین اقدام به ارزیابی وضعیت تبلیغ مان می کنیم، امکان آگاهی از روند تغییر سلیقه مخاطب هدف را نخواهیم داشت بنابراین تصویر ناقصی از هویت مخاطب در برند ما ایجاد خواهد شد. تلاش برای بهبود این روند نقش مهمی در افزایش تاثیرگذاری تبلیغات ما خواهد داشت.

• بسیاری از تبلیغات به دست مخاطب بی علاقه می رسد. به این ترتیب عدم تمایل مخاطب نسبت به خرید محصولات برندها امری طبیعی خواهد بود. این نکته به طور ویژه معطوف به ناتوانی برندها در زمینه شناخت هویت مخاطب هدف است. گاهی اوقات ما با استفاده از شاخص های اشتباه به سراغ شناخت هویت مخاطب می رویم. بی تردید در چنین موقعیتی ما توانایی تبلیغ تاثیرگذار برای محصولات مان را نخواهیم داشت.

• برندها در حوزه تبلیغات باید علاوه بر توجه به مخاطب هدف به نوآوری های خود نیز بها دهند. تلاش برای طراحی تبلیغات به صورت یکسان در طول زمان هرگز نتیجه مناسبی برای برندها در پی ندارد بنابراین گام اساسی در اینجا تغییر برنامه طراحی تبلیغات به طور مداوم است.