آیا آماده ورود به عرصه کارآفرینی هستید؟

کارآفرینی شبیه یک مسابقه فرمول یک بزرگ است که در آن هر کسی دوست دارد زودتر از بقیه از خط پایان عبور کند. عجله زیاد بین شرکت کنندگان در این میان اغلب باعث بی توجهی به خیلی از نکات کلیدی می شود. مثلا اینکه آیا اصلا آدم آمادگی لازم برای ورود به دنیای کارآفرینی را دارد یا نه؟

وقتی یک راننده با عجله سراغ شرکت در یک مسابقه برود، هیچ فرصتی برای چک کردم اتومبیلش نخواهد داشت. حالا اگر وسط دور اصلی مسابقه یکهو ماشینش از کار بیفتد، احتمالا از دست زمین و زمان شاکی خواهد شد. این دقیقا همان اتفاقی است که اغلب اوقات برای کارآفرینانی که عجله دارند، رخ می دهد. با این حساب بد نیست قبل از اینکه با دستپاچگی سراغ راه اندازی یک کسب و کار برویم، کمی با خودمان خلوت کنیم. آیا واقعا آماده شروع یک ماجراجویی در دنیای کسب و کار هستیم؟ آیا مهارت های لازم برای این کار را داریم؟

بی شک غول «مهارت های لازم برای کارآفرینی» هر کسی را به وحشت می اندازد. با این حال ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم این مهارت ها نیستند که تکلیف کارآفرینان را روشن می کنند، بلکه بعضی تمرین های ساده حرف اول و آخر را خواهند زد. ما در ادامه سعی می کنیم با معرفی بعضی از تمرین های کلیدی به شما کمک کنیم تا پاسخی کاملا صادقانه درباره آمادگی تان برای ورود به دنیای کسب و کار دهید. پس با ما همراه باشید تا این جلسه مشاوره را جلو ببریم. 

مطلب مرتبط: بدترین ایده های کارآفرینی؛ حوزه هایی که باید دورشان را خط کشید

عشق و علاقه برای کار سخت

ورود به دنیای کارآفرینی شباهتی به آنچه در فیلم ها می بینیم، ندارد. خیلی از کارآفرینان فکر می کنند همین که وارد دنیای کسب و کار شدند، باید همه چیز برای شان کاملا آماده باشد. درست به همین خاطر خیلی وقت ها با اولین مشکلی که جلوی پای شان سبز می شود، حسابی به هم می ریزند. اگر شما هم جزو آن دسته از کسانی هستید که به محض مشاهده اولین چالش کاخ آرزوهای تان روی سرتان خراب می شود، احتمالا هنوز آماده ماجراجویی به عنوان یک کارآفرین نیستید. 

اولین سوالی که در این بخش باید جوابی صادقانه به آن دهید، علاقه تان برای همراهی با ساعت های طولانی است. راستش را بخواهید، شروع هر کاری در این دنیا سخت است. بنابراین در ابتدا شاید لازم باشد هفته‎ای 40 تا 50 ساعت هم پشت سرهم کار کنید. البته این تمام ماجرا نیست؛ چراکه به عنوان صاحب کسب و کار تمام مسئولیت شرکت روی دوش شما خواهد بود. این یعنی حتی یک اشتباه کوچک نیز متوجه شخص شماست!

شما را نمی دانم، ولی گاهی اوقات حتی فکر کردن به مسئولیت های سنگین مدیریت یک کسب و کار هم من را به وحشت می اندازد. بنابراین تا پای عشق و علاقه نباشد، هیچ کاری جلو نمی رود. اگر هنوز با صحبت درباره ساعت های کاری طولانی و مسئولیت مدیریت کسب و کار فکرتان هزار راه می رود، احتمالا شروع یک کسب و کار اصلا ایده خوبی برای تان نخواهد بود. در عوض باید کارتان را کمی سبک تر پیش ببرید. 

آمادگی قبول ریسک

آیا کاری را در دنیا سراغ دارید که ریسک نداشته باشد؟ حتی وقتی که آدم برای یک خرید ساده هم از خانه بیرون می زند، همیشه احتمال تصادف وجود دارد. بی شک در چنین سناریوهایی ریسک ماجرا آنقدر کم هست که حتی به چشم هم نمی آید. با این حال گاهی اوقات ماجرا کاملا فرق دارد؛ چراکه در دنیای کسب و کار قبول ریسک فقط محدود به شما نیست. ماجرا پیچیده شد، نه؟

اجازه دهید قبل از اینکه ماجرا شبیه مباحث خشک و کسل کننده درسی شود، با یک مثال دقیق ماجرا را روشن کنیم. کارآفرینی را در نظر بگیرید که از بچگی عاشق تعمیر خودروهای اسپرت بوده است. احتمالا کارآفرین قصه ما برای شروع کسب و کارش نیاز به سرمایه اولیه مناسبی دارد. یافتن سرمایه گذار معمولا راحت ترین روش برای شروع کار محسوب می شود، اما به شرطی که بتوانیم اعتماد سرمایه گذارها را جلب کنیم. هرچه باشد هیچ سرمایه گذاری همینطور الکی پولش را دست یک آدم تازه کار نمی دهد!

حالا فرض کنیم بعد از کلی سعی و تلاش، یک سرمایه گذار به کارآفرین قصه مان اعتماد کند. در این صورت شکست احتمالی استارت آپ نه تنها اعتبار کارآفرین مان را زیر سوال خواهد برد، بلکه سرمایه گذار موردنظر را نیز حسابی شاکی می کند. به علاوه، کارآفرینانی که در بازار با شکست رو به رو می شوند، دیگر خیلی سخت اعتماد سرمایه گذارها را جلب خواهند کرد؛ دقیقا مثل سرمربی فوتبالی که کلی شکست در کارنامه اش دارد و هیچ تیمی حاضر به همکاری با او نیست. 

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کارآفرینان نباید همینطور بی مقدمه ریسک ها را قبول کنند؛ چراکه پذیرش ریسک ها برای شما مسئولیت زیادی به همراه دارد. نکته ای که اینجا باید بدان توجه داشت، روراستی با خودمان است. آیا واقعا از پس ریسک های موجود در بازار برمی آیید؟ اگر هیچ ایده ای درباره ریسک های احتمالی ندارید، حتی نباید به شروع کسب و کار فکر کنید. با این حال در صورتی که علاوه بر شناخت ریسک ها، بیشتر از 50 درصد احتمال موفقیت خودتان را می دهید، همه چیز برای شروع ماجراجویی تان آماده است. 

امیدوارم آمادگی 50 درصدی که در بالا حرفش را زدیم، خیلی شما را حساس نکرده باشد. خب حتی بزرگترین کارآفرینان دنیا هم همیشه خطر شکست را بیخ گوش شان احساس می کنند. پس نباید انتظار موفقیت تضمین شده برای خودتان را داشته باشید. این امر نه تنها کارتان را حسابی سخت خواهد کرد، بلکه خیلی زود با اولین شکست کوچک امیدتان را بر باد می دهد. 

مطلب مرتبط: مراحل کارآفرینی در دنیای معاصر

بی توجهی به برنامه پشتیبان

عبارت «پلن بی» مدت هاست نقل مجالس کارآفرینان شده است. انگار که هر کسی برای ورود به دنیای کارآفرینی باید دست کم دو تا برنامه همزمان دم دست داشته باشد. شما را نمی دانم، ولی من که هر وقت صحبت از پلن بی می شود، یاد دنیای ورزش می افتم. شاید فکر کنید شباهت های زیادی بین ورزش هایی مثل بسکتبال با کارآفرینی وجود دارد. در این صورت تا حدودی حق دارید اما درباره پلن بی راه ما از هم جداست!

وقتی کارآفرینی چند تا برنامه همزمان برای راه اندازی کسب و کار پس ذهنش دارد، کم کم حساسیتش بر روی هر کدام از برنامه ها کم می شود؛ چراکه همیشه امکان جایگزینی یک برنامه با نمونه ای دیگر وجود دارد. قبول دارم چنین امنیت روانی برای هر کسی جذاب است اما به مرور زمان شکست های پی در پی را به همراه می آورد. بنابراین توصیه ما در این بخش سرمایه گذاری بر روی یک برنامه مشخص است. اینطوری شما همیشه نگرانی شکست را بیخ گوش تان خواهید دید. نتیجه اش هم سعی و تلاش بیشتر برای موفقیت در بازار خواهد بود. 

اگر برای شروع ماجراجویی تان در دنیای کسب و کار چندتا برنامه همزمان در سر دارید، هنوز آماده ورود به این ماراتن نفسگیر نیستید. پس پای تان را روی پدال ترمز فشار دهید؛ چراکه با این دست فرمان احتمالا خیلی زود از مسیرتان منحرف شده و یک تصادف پرهزینه خواهید داشت. البته لازم نیست خیلی منتظر بمانید. همین که ایده ای پیدا کردید که ذهن تان را از هرگونه پلن بی بی نیاز کرد، می توانید ماجراجویی تان را شروع کنید. 

یادگیری تعامل با انواع آدم ها

همه مردم دنیا دوست شما نیستند. خیلی ها حتی چشم دیدن شما را ندارند، چه برسد به اینکه دست روی دست گذاشته و موفقیت تان را تبریک بگویند. مثلا جشنواره های هنری را در نظر بگیرید؛ در چنین جشنواره هایی معمولا فقط یک نفر جایزه اصلی را می برد. در حالی که بقیه نامزدها دست خالی به خانه بازخواهند گشت. شاید هنرمندان شکست خورده در این مراسم ها به روی خودشان نیاورند اما بی شک هر کدام از آنها دوست داشت جایزه را مالِ خودش می کرد. 

ماجرای بالا در دنیای کسب و کار هم مصداق دارد. شما نه تنها باید نحوه تعامل با کارآفرینانی که رقبای بالقوه شما هستند را یاد بگیرید، بلکه باید روانشناس خوبی برای تعامل با کارمندان تان هم باشید. خیلی وقت ها کارآفرینان انتظار دارند تک تک اعضای شرکت ذهنیت و اخلاق هایی شبیه خودشان داشته باشند. درست به همین خاطر هم اغلب اوقات با مشکلات اساسی برای مدیریت شرکت رو به رو می شوند. 

سنگِ محک ما در این بخش توانایی شما برای شناخت آدم های مختلف و تعامل مناسب با آنهاست. قبول دارم این کار خیلی سخت و حتی غیرممکن به نظر می رسد، اما شما باید غیرممکن ها را به واقعیت بدل کنید. البته ماجرا همیشه اینقدرها هم دراماتیک نیست؛ چراکه این روزها کلی دوره آموزشی آنلاین درباره شناخت تیپ های شخصیتی مختلف دم دست من و شما قرار دارد. تنها نکته ای که اینجا باید آویزه گوش تان کنید، قبول این فکت است که همه شبیه شما نیستند. وقتی این نکته را باور کنید، دیگر ذهنیت لازم برای تعامل با آدم های مختلف را خواهید داشت. 

اگر فکر می کنید هنوز آماده تعامل با آدم های متفاوت نیستید، بهتر است کمی از عجله تان برای ورود به دنیای کارآفرینی کم کنید. نگران نباشید، موقعیت های کاری همیشه پیش روی شما خواهند بود. پس به جای اینکه با تصمیم های عجولانه دستی دستی آینده کاری تان را خراب کنید، اول کمی آمادگی کسب نمایید. اینطوری دست کم وسط کار احساس شرمندگی در برابر مشتریان نخواهید داشت. 

مطلب مرتبط: کارآفرینی در سال 2023

علاقه سیری ناپذیر برای یادگیری

در دنیا همیشه درس های تازه ای برای یادگیری وجود دارد. حتی اگر سال ها از دوران مدرسه و دانشگاه تان گذشته باشد، بازهم گاهی اوقات نکات آموزشی به پُست تان می خورد که کارنامه حرفه ای تان را زیر و رو خواهد کرد. البته به شرط اینکه خودتان هم عطشی برای یادگیری بیشتر داشته باشید!

باور کنید یا نه، خیلی از کارآفرینان میانه خوبی با یادگیری نکات تازه ندارند. به همین خاطر همیشه هشت شان گرو نُه شان است. از آنجایی که مخاطب های ما در روزنامه فرصت امروز بی نهایت باهوش تر از این حرف ها هستند، ما توصیه می کنیم همیشه فرصتی برای یادگیری نکات تازه به خودشان بدهند. اینطوری همیشه جایی برای پیشرفت کاری باقی می ماند. 

بازیگران بزرگ معمولا هرچند سال یکبار دوباره در کلاس های بازیگری حرفه ای شرکت می کنند. شاید فکر کنید چنین کاری بیشتر نوعی پُز دادن یا اداست، اما ماجرای خیلی عمیق تری در انتظارمان است. هر کسی در طول زمان مهارت و شناختش از دنیای کسب و کار قدیمی می شود. بنابراین اگر خبری از آشنایی دوباره با فضای تازه بازار نباشد، کم کم از همه رقبا عقب خواهید ماند.

منظور اصلی ما در این بخش مثل روز روشن است: شما قرار نیست برای همیشه به اطلاعات محدودتان درباره دنیای کسب و کار اکتفا کنید؛ به ویژه اگر قصد راه اندازی کسب و کار مخصوص خودتان را دارید!

اندکی کمک گرفتن از دیگران اصلا ایده بدی نیست. خوشبختانه این روزها کلی مشاور و کارشناس با مهارت های مختلف دم دست شما هستند تا اطلاعات تان درباره بازار را آپدیت کنند. در کنار اینها کمی گشت و گذار در اینترنت هم مطالب دست اولی نصیب تان خواهد کرد. پس منتظر چه هستید؟ اگر واقعا دنبال کسب آمادگی لازم برای شروع کسب و کار مخصوص خودتان هستید، الان زمان شروع سعی و تلاش تان است.

آشنایی حداقلی با روابط عمومی

ارتباط با دامنه وسیعی از افراد کاری نیست که با دست خالی امکان پذیر باشد. همانطور که کاراته کارها برای موفقیت در یک مبارزه باید دست کم چند تکه تجهیزات درست و درمان داشته باشند، شما هم برای شروع کسب و کارتان نیاز به آشنایی با چند حوزه مختلف دارید. یکی از این حوزه ها روابط عمومی است. 

اگر کارهایی مثل ارتباط با آدم های مختلف، حضور در کنفرانس های مطبوعاتی، برگزاری جلسات کاری مهم همراه با بیان نکات کلیدی شرکت به نظرتان اموری سخت یا غیرممکن می رسد، شما هنوز آماده ورود به دنیای کسب و کار نیستید. متاسفانه یا خوشبختانه، این روزها سطح انتظارات از کارآفرینان بی نهایت بالاست. بنابراین شما باید توانایی پاسخگویی به چنین انتظاراتی را داشته باشید. 

شاید پیش خودتان فکر کنید تبدیل شدن به یک پا کارشناس همه فن حریف در زمینه روابط عمومی کاری نیست که به همین سادگی امکان پذیر باشد. خب در این صورت کاملا حق با شماست اما ما هم انتظار خیلی زیادی از شما نداریم. همین که آشنایی مقدماتی با روابط عمومی داشته باشید، کافی خواهد بود. معیار ما برای آشنایی مقدماتی با روابط عمومی توانایی شما برای مدیریت ارتباطات همزمان است. پس تا وقتی که کارتان در زمینه مدیریت ارتباطات همزمان بی عیب و نقص نشده، حتی دور و بر کارآفرینی هم آفتابی نشوید. 

مطلب مرتبط: درس های کارآفرینی از زبان حرفه ای ها

عبور از گذشته

تجربه های قدیمی درس های زیادی برای آدم ها دارد. راننده هایی که در اوایل جوانی تصادف های مختلفی را تجربه کرده اند، معمولا در ادامه زندگی با احتیاط بیشتری پشت فرمان می نشینند. به طور مشابه، کارآفرینان هم با یادگیری نکات تازه از شکست های خود افق های تازه ای به روی خودشان باز می کنند (امیدوارم این عبارت خیلی شعاری به نظر نیاید!).

مشکل اصلی در ارتباط با گذشته وقتی سر کله اش پیدا می شود که آدم قصد عبور از گذشته را نداشته باشد. دلخوشی های قدیمی همیشه برای آدم هیجان انگیز است. با این حال کارآفرینان حرفه ای خیلی خوب می دانند نباید در گذشته باقی بمانند. اجازه دهید یک مثال دم دستی بزنیم. 

بازیکنی مثل لبران جیمز هر فصل رکوردهای تازه ای را بر جای می گذارد. اگر او قرار بود در یادِ موفقیت های گذشته اش بخوابد، احتمالا در این سن و سال بازی های لیگ NBA را از خانه دنبال می کرد، نه وسط زمین مسابقه!

گذشته شما هر چقدر هم که پرافتخار باشد، باز هم دلیلی برای باقی ماندن در آن وجود ندارد. پس بهانه جویی را رها کرده و به فکر تغییر اوضاع باشید. وگرنه به سخت ترین شکل ممکن مجبور به تغییر خواهید شد. 

اینجا هم، مثل بخش های قبل، سنگِ محک ما کاملا مشخص است: اگر هنوز با موفقیت های گذشته تان روزها را سر می کنید، ورود به دنیای کارآفرینی فقط شکست محض برای تان به همراه خواهد داشت. پس چه بهتر که از شکست های تان درس گرفته و خیلی راحت از آنها عبور کنید. 

علاقه به حوزه کاری

اگر یادتان باشد، ما در اولین بخش بر روی علاقه برای کار سخت حرف زدیم. چنین ماموریتی بدون عشق به حوزه کاری اصلا امکان پذیر نیست. درست به همین خاطر کارآفرینان بزرگ نه تنها سخت کار می کنند، بلکه کارشان را هم دیوانه وار دوست دارند. شما را نمی دانم، ولی برای من که حتی هشت ساعت کار روزانه در حوزه ای که بدان علاقه ای ندارم هم مثل کابوسی تکرارنشدنی است. پس قبل از اینکه با عجله وارد دنیای کارآفرینی شوید، از خودتان بپرسید نظرتان درباره حوزه کاری موردنظرتان چیست. 

قبول دارم سوال بالا خیلی راحت نیست اما برای ورود موفق به دنیای کارآفرینی باید جواب درست و حسابی برای آن داشته باشید. پس کمی با خودتان خلوت کنید تا جوابی دندانگیر برای این سوال پیدا کنید. چه بسا حوزه کاری مورد علاقه تان سال هاست که در گوشه ذهن شما جا خوش کرده و روح تان هم از آن خبر ندارد!

مطلب مرتبط: بهترین حوزه های کارآفرینی

منابع:

https://www.forbes.com

https://fi.co