4 چالش مالی تازه پیش روی صاحبان کسب و کارهای کوچک

به عنوان یک صاحب کسب وکار باید توانایی بالایی در زمینه مدیریت امور مالی شرکت مان داشته باشیم. در این میان، آیا تا به حال به فرآیند مقایسه شرکت تان با سایر کسب وکارهای کوچک فکر کرده اید؟ موسسه Intuit Quick Books اخیرا پژوهشی جهانی با محوریت «وضعیت جریان مالی کسب وکارهای کوچک» انجام داده است. در این پژوهش چالش های پیش روی کسب وکارهای کوچک و کارآفرینان مستقل در سراسر جهان مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. پژوهش فوق علاوه بر اینکه در زمینه وضعیت مالی کارآفرینان و کسب وکارهای کوچک سراسر دنیا اطلاعات کاربردی ارائه می کند، نحوه واکنش های رفتاری شرکت ها و کارآفرینان را نیز مورد بررسی قرار می دهد. به این ترتیب در طول گزارشی جذاب و دقیق چالش ها و واکنش های مختلف شرکت ها و کارآفرینان مطالعه می شود.

همانطور که مشغول مطالعه پژوهش موسسه Intuit Quick Books بودم، بخش مربوط به چالش های پیش روی کارآفرینان به نحو قابل توجهی نگاهم را به خود جلب کرد. براساس داده های پژوهش، 69درصد از صاحبان کسب و کارهای کوچک شب ها با مشکل بی خوابی به دلیل نگرانی های پیرامون مسائل مالی مواجه هستند. به راستی جریان تغییرات مالی برای افراد خویش فرما و کسب وکارهای کوچک چگونه است؟ اجازه دهید در ادامه مقاله کنونی نگاهی به چهار عامل اصلی موضوع فعلی داشته باشیم.

چالش اول: مدیریت بدهی ها

اصطلاح بدهی ها، برای آنهایی که با این مفهوم در دنیای کسب وکار و حسابداری آشنایی ندارند، به معنای تعادل مالی یک شرکت است. به عنوان مثال، یک شرکت خدماتی را برای مشتری اش فراهم می کند. اگرچه مشتری مورد نظر از خدمت دریافتی استفاده کرده، اما هنوز مبلغ آن را پرداخت نکرده است. به این ترتیب شرکت از مشتری خود طلبکار خواهد بود. تا زمانی که بدهی های مشتریان به شرکت پرداخت نشود، شرکت مورد نظر از نظر مالی در تعادل نخواهد بود. شاید برای شما جای چنین سوالی باشد: چرا شرکت ها هزینه خدمات خود را در زمان فروش دریافت نمی کنند؟ از یکسو، این امر به نوعی رسم جاری بسیاری از کسب وکارها (به ویژه کسب کارهایی که با دیگر شرکت ها سر و کار دارند) است. از سوی دیگر، برخی از خدمات در طول زمانی طولانی ارائه می شوند و به همین دلیل مشتریان معمولا هزینه را در پایان دوره مصرفی پرداخت خواهند کرد.

یک سوم تمام کسب وکارهای کوچک در ایالات متحده پیش بینی بدهکاری بیش از 20 هزار دلاری مشتریان شان به خود را دارند. با توجه به مطالعه Intuit Quick Books میانگین بدهی مشتریان آمریکایی به شرکت های این کشور معادل 53.399 دلار است. به این ترتیب یکی از دغدغه های اصلی شرکت ها در زمینه مالی وصول بدهی های شان است. اگر این بدهی ها در زمان مورد نظر پرداخت نشود، احتمال بروز مشکلات عمده در کسب وکار شرکت های کوچک وجود خواهد داشت.

مطلب مرتبط: چالش های مالی آینده و فرصت هایی برای شرکت های نوپا

چالش دوم: مدیریت پرداختی ها

صاحبان کسب وکارهای کوچک چگونه پرداختی های شرکت شان را مدیریت و حسابرسی می کنند؟ مطالعه موسسه Intuit Quick Books نزدیک به 53درصد از شرکت های آمریکایی برای اطلاع رسانی به مشتریان پیرامون مبالغ پرداختی از شیوه ارسال نامه استفاده می کنند. البته ارسال نامه در اینجا به شیوه های مختلف صورت می گیرد. برخی از برندها همچنان به شیوه ارسال ایمیل پایبند هستند. در حالی که بسیاری از برندها به سوی اپ های پیام رسان تغییر مسیر داده اند. مزیت اصلی استفاده از اپ های پیام رسان امکان مدیریت پرداختی های به صورت بسیار سریع است. در هر صورت کاربران اینترنت توجه بیشتری به حساب های خود در اپ های پیام رسان دارند. بدون تردید کاهش نرخ بازدید از حساب ایمیل از سوی کاربران در این تغییر جهت کسب وکارها نقش انکارناپذیری دارد. در میان کارآفرین های آمریکایی 47درصد از آنها از سیستم های پرداخت پیشرفته استفاده می کنند. به این ترتیب مشتریان با ایجاد حساب های ویژه در شرکت ها مبلغ مشخصی برای شارژ حساب شان پرداخت می کنند. از آن پس به هنگام استفاده از خدمات مختلف شرکت هزینه مورد نظر از حساب شان کسر می شود. به این ترتیب هم مشتریان پرداخت ساده ای را تجربه می کنند، هم شرکت ها در کمترین زمان ممکن هزینه خدمات شان را دریافت خواهند کرد. بدون تردید با افزایش دغدغه های ملی شرکت ها جهت گیری به سوی شیوه های نوین پرداختی افزایش چشمگیری خواهد داشت. البته این امر نیازمند استفاده عمده از سیستم های آنلاین است، بنابراین به عنوان یک شرکت باید ابتدا این زیرساخت ها را فراهم سازیم.

یک پرسش اساسی در زمینه مالی برای کسب وکارهای کوچک به شرح ذیل است: مدت زمان فرآیند دستیابی شرکت ها به پول خدمات شان چقدر است؟ در مقام پاسخ ابتدا باید یک نکته مهم را بیان کنم. زمان مورد نظر شما با آنچه در واقعیت روی می دهد، تفاوت آشکاری دارد. بر این اساس 66درصد از صاحبان کسب وکارهای کوچک به طور کل از زمان دستیابی شرکت شان به پول فروش محصولات اظهار بی اطلاعی کرده اند. به همین خاطر ما به سراغ حسابدارهای این شرکت ها رفته ایم. در گزارش موسسه Intuit Quick Books از اظهارات حسابدارهای شرکت های کوچک 69درصد زمان مورد نظر را بیشتر از 30 روز عنوان کرده اند. نکته جالب اینکه فقط 31درصد از کسب وکارها به پول فروش محصولات شان در کمتر از 30 روز دست پیدا می کنند. وقتی برند ما مجبور به تحمل مدت زمانی طولانی برای دستیابی به سود مورد نظرش باشد، بدون تردید استرس زیادی در زمینه مالی خواهد داشت. این امر یکی دیگر از دلایل رویکرد برندها به سوی شیوه های پرداخت آنی است. به این ترتیب دیگر نیازی به تحمل وقفه های 30 روزه یا بیشتر نخواهد بود. به علاوه وقتی پرداختی های شرکت زودتر تحویل گرفته شود، امکان تعامل بهتر با سایر شرکت های همکار نیز وجود خواهد داشت. به طور کلی اکنون دنیا به سوی تسریع روندهای مختلف در دنیای کسب وکار در حال توسعه است. اگر شرکت ما از این سیر تحولی جا بماند، متحمل ضررهای هنگفتی خواهد شد.

چالش سوم: مدیریت کارمندان

صاحبان کسب وکارهای کوچک تنها قشری نیستند که در معرض تاثیرهای مخرب تاخیر در فرآیند پرداختی قرار دارند. کمبود بودجه در دسترس کار کارآفرینان را در زمینه پرداخت دستمزد کارمندان شان نیز دشوار می کند. بیش از دو پنجم (43درصد) از صاحبان کسب وکارهای کوچک با خطرهای زیادی در زمینه ناتوانی در پرداخت حقوق کارمندان شان در موعد مقرر مواجه هستند.

متاسفانه 32درصد از صاحبان کسب وکارهای کوچک براساس پژوهش Intuit Quick Books در زمینه پرداخت به موقع حقوق کارمندان شان ناتوان هستند. به این ترتیب شمار قابل توجی از کارمندان آمریکایی حقوق خود را پس از زمان مقرر در قراردادشان دریافت می کنند. بدون تردید این امر مشکلات خاصی برای آنها در زندگی شخصی شان به بار می آورد. به هر حال همه ما وقتی در شغلی مشغول به کار هستیم، روی پرداختی منظم حساب باز می کنیم.

یکی از راهکارهای شرکت ها برای پرداخت به موقع دستمزد کارمندان ارائه چک های بانکی است. نکته مهم در این میان توجه به ماهیت چک هاست. در حقیقت چک های بانکی فقط در صورتی که داخل حساب مبلغی وجود داشته باشد، پرداخت خواهند شد. به این ترتیب بحران شرکت ها بعد تازه ای پیدا می کند: چک های برگشتی. بدون تردید وقتی نیروی کار ما از پرداخت به موقع حقوق ناامید شود، دیگر انگیزه قبلی برای فعالیت در شرکت را نخواهد داشت. به این ترتیب به سراغ جست وجوی شغل تازه ای می رود. نتیجه امر افزایش شمار افراد جویای شغل در بازار است.

چالش چهارم: فراهم سازی سرمایه

وقتی شرکت ها و بنگاه های تجاری در زمینه فراهم سازی پول مورد نیازشان دچار مشکل می شوند، چه پیش خواهد آمد؟ برخی از صاحبان کسب وکار در چنین شرایطی به سوی دریافت وام های مختلف می روند. برخی دیگر نیز به سراغ جذب سرمایه از طریق مشارکت های سرمایه گذارها خواهند رفت. مزیت این شیوه امکان شراکت در سود و زیان شرکت است. البته اگر شرکت ما با ضرر مواجه شود، اعتبارمان با خطر جدی مواجه خواهد شد. به همین دلیل انتخاب گزینه های مختلف تامین مالی باید با نهایت دقت صورت گیرد.

دریافت کمک های مالی همیشه ساده نیست. به همین دلیل بسیاری از صاحبان کسب وکارها پیش از تلاش برای تامین مالی اقدام به پذیرش شکست می کنند. این امر به معنای ورشکستگی بسیاری از شرکت ها بدون حتی تلاش برای تامین اعتبار است. نزدیک به دو سوم (39درصد) از صاحبان کسب وکارهای کوچک به هنگام مواجهه با مشکلات مالی حتی اقدام به دریافت وام نیز نمی کنند. از این میان 29درصد به دلیل کمبود علاقه سرمایه گذارها به ارائه وام، 23درصد به خاطر ترس از توانایی بازپرداخت و 19درصد به دلیل بدبینی نسبت به تایید برندشان در پذیرش وام از چنین عملی خودداری می کنند.

مطلب مرتبط: چالش های مدیریت کسب وکار خانوادگی

چگونه چالش های جریان مالی را حل و فصل کنیم؟

من به عنوان صاحب یک کسب وکار کوچک و کارشناس امور مالی گاهی اوقات فرصتی مانند این مقاله برای ارائه توصیه های کاربردی پیدا می کنم. بدون تردید مشکلات مالی یکی از جدی ترین چالش های هر کسب وکاری است. همانطور که پژوهش موسسه Intuit Quick Books بیان کرد، چالش های مالی در حال بدل شدن به یکی از رایج ترین مشکلات کسب وکارهاست. بروز بحران های مالی مختلف و ورشکستگی شرکت های بزرگ در سطح جهانی تردیدها را نسبت به سودآوری عمل سرمایه گذاری نیز افزایش داده است. به همین دلیل بسیاری از برندها در عمل هیچ سرمایه گذار مطمئنی برای خروج از بحران های مالی پیدا نمی کنند.

اگرچه من کارشناس دارای مدارک بسیار معتبر در زمینه مالی نیستم، اما گمان می کنم شب بیداری صاحبان کسب وکار برای چالش های مالی هیچ فایده ای ندارد. توصیه من ملاقات و گفت وگو با کارشناس های خبره در زمینه امر مالی و سرمایه گذاری است. گاهی اوقات نیز همکاری با شرکت های همکار گزینه خوبی برای کاهش هزینه ها و افزایش سود مشترک است. به این ترتیب به جای رقابت دست به اتحادی برای موفقیت مشترک خواهیم زد.