نکاتی برای بازنگری امور بازاریابی

اگر طرفدار سرسخت خط‌مشی بازدهی سرمایه‌گذاری در امور بازاریابی و تبلیغات خود هستید چند سوال از شما می‌پرسم. 

* بازدهی سرمایه‌گذاری در جذب هواداران پر‌شور و جدید که به تازگی ویدئویی از شما را در یوتیوب مشاهده کرده‌اند که سوالات اساسی آنها را مطرح کرده است، چه جایگاهی دارد؟ شما این ویدئو را سه سال پیش قرار داده‌اید. چگونه می‌توانید آن را پیگیری کنید؟ 

* هنگامی که طرفداران پرشوری دارید و در وبلاگ خود با دادن انگیزه به آنها سودشان را از آخرین محصول خود شرح داده‌اید؛ بدون آنکه حتی از شما اجازه بگیرند تا کالای مورد‌نظر را در وبلاگ وارد کنند، نقش سیاست بازدهی سرمایه‌گذاری چیست؟ 

* هنگامی که گزارش ویژه شما به شکل گسترده و به روش‌های غیر‌قابل کنترل در فضای مجازی منتشر می‌شود و در نتیجه روزانه طرفداران جدیدی را به لیست ایمیل شما می‌افزاید، آیا این سیاست کاربرد دارد؟ 

* اگر یک مشتری تعریف و تمجید خود را در مورد خدمات و غذای عالی در رستوران شما بخواهد به 2500 دوست خود در فیس‌بوک انتقال دهد، آیا سیاست بازدهی سرمایه‌گذاری کارساز است؟ 

* اگر بخواهید خدمات خود را به صورت رایگان به 25 نفر از تاثیرگذارترین افراد محدوده جغرافیایی خود ارائه دهید، به این امید که آنها ایده‌ها را به افراد دیگر اجتماعات خود معرفی کنند، آیا بازدهی سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد؟ 

* اگر به دلیل شهرت خود به‌عنوان کارشناسی ‌زبده در یک حوزه کاری به سخنرانی در مقابل جمعیت گسترده هدف در یک کنفرانس بزرگ دعوت شوید، آیا بازدهی سرمایه‌گذاری شما را به این موفقیت رسانده است؟ ‌به‌عنوان مثال، من در کسب‌و‌کار خود می‌توانم به خیل مشترکان جدیدی که پیوسته به فهرست ایمیل من افزوده می‌شوند و مشتریانی که روزانه به کسب‌و‌کار من جذب می‌شوند اعتماد کنم، بدون آنکه فعالیت جدیدی در زمینه بازاریابی یا تبلیغات انجام دهم.

کار من این است که روی یکی از این سه مورد متمرکز شوم: ارتباطات، رهبری و خلاقیت. این سه مورد اکنون مدت‌هاست که اصول اساسی کسب‌و‌کار من است و می‌توانم این تضمین را به شما بدهم که «بازدهی سرمایه» در مورد تلاش‌های من خارج از خط‌مشی کسب‌و‌کارم است، اگرچه هیچ‌وقت هم ایده‌ای برای چگونگی پیگیری این سیاست نداشته‌ام و البته اهمیتی هم برای آن قائل نیستم. 

شما باید روی موارد زیر تمرکز کنید: 

* ارتباطات: علاقه واقعی نسبت به رفاه و آسایش افرادی که با آنها کار می‌کنید. 

* رهبری: یک کارشناس باشید. همانند یک کارشناس رفتار کنید. تخصص خود را به‌طور گسترده به اشتراک بگذارید. خودتان خالق رویه‌ها و روش‌ها باشید، نه اینکه از دیگران پیروی کنید. 

* خلافیت: در آزمودن و به کار‌گیری امور جدیدی که تابه‌حال انجام نشده است، نخستین باشید. شاید این موضوع غیر‌منطقی به نظر برسد، اما اگر قابل اشتراک باشد، خبر آن بسیار عالی در همه‌جا گسترش می‌یابد. 

 اگر این کارها را به خوبی انجام دهید، به نقطه اوجی دست می‌یابید و مزایایی از این قبیل به دست می‌آورید: 

* تاثیری که به‌صورت پیوسته و روزافزون گسترش می‌یابد. 

* اعتمادی که به‌سختی برای آن تلاش می‌کنید. 

* آوازه‌ای جاودان. 

‌پس از اینکه به این نقطه اوج رسیدید، مزایای فراوانی را به دست خواهید آورد. گفت‌وگوها، ضمانت‌نامه‌ها، اکانت‌های دست اول و هواداران آنلاین همگی از شما حمایت می‌کنند و تمام آنچه باید انجام دهید، پرورش و پشتیبانی از سیاست «ارتباطات، رهبری و خلاقیت» است. همان کارهایی را انجام دهید که شما را مستقیما به این هدف رهنمون می‌سازد. 

یک هشدار

‌نمی‌توان رضایت همه را جلب کرد؛ البته نیازی هم به این کار نیست. اگر تلاش کنید تا این کار را انجام دهید، در واقع مشتریان بسیار بیشتری ناراضی خواهند شد. نگران آن دسته از افرادی که در جمع مخاطبان هدف شما نیستند، نباشید.  سس گودین می‌گوید: «در کسب‌و‌کار جلب رضایت همه افراد غیر‌ممکن است. این کار، وقت بهترین مشتریان ما را تلف می‌کند و کارمندان ما را رنج می‌دهد.»

این فرآیند را با استفاده از اینترنت تسریع بخشید

اگر می‌خواهید این فرآیند را تسریع بخشید از اینترنت استفاده کنید. اگر در هنگام تمرکز روی ارتباطات، رهبری و خلاقیت از اینترنت استفاده کنید، می‌توانید خیلی زود به نتایج دست یابید. 

 نکته آخر: مهم‌ترین و ارزشمندترین ابزار پیشرفت در کسب‌و‌کار که تابه‌حال شناخته شده است، اینترنت است.