سه شنبه, ۱۳ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Tue, 3 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز
گزارش «فرصت امروز» از بازاری با عنوانی ملی

بازار سنتی ستارخان

9 سال پیش ( 1393/11/16 )
پدیدآورنده : تهمینه سهرابی  

عصر خنکی بود که چرتم با تلفن عکاس روزنامه پاره شد و درحالی‌که سعی می‌کردم خواب‌آلودگی صدایم را با چند سرفه عمیق بگیرم، صدای خش‌دارشده‌اش را شنیدم که می‌گفت: آمده‌ام برای عکاسی و از من مجوز کلانتری می‌خواهند. با این حرفش تمام چرت‌های زندگی‌ام پاره شد. می‌گفت از او مجوز از کلانتری برای عکاسی خواسته‌اند و مگر شما هماهنگ نکرده‌اید و غیره. دیگر حوصله شنیدن توضیحات دیگری را نداشتم و نمی‌دانستم که من عضو روابط عمومی روزنامه هم هستم و باید دور بگردم در شهر و با تمام مدیران پاساژهای شهر جهت عکاسی هماهنگ کنم. خلاصه فرستادمش دفتر مدیریت و از آنجا با جناب مدیر صحبت کردم و اینکه هیچ جنایتی قرار نیست مرتکب شویم و تنها چند عکس از فضای کلی بازار می‌خواهیم که نه‌تنها برای شما هزینه‌ای ندارد بلکه به‌نوعی معرفی این مرکز خرید هم هست. البته مدیر خوش‌خلقی شد بعدا و همکاری‌ها کرد با این عکاس ما.

***

به این بازار سر بزنید

این از داستان عکس. قرار است برسیم به گزارش بازار امروزمان. گزارشی که نیم‌ساعت بعد از تلفن عکاس برای تهیه‌اش راه افتادم تا در هوای کمی پاک شده تهران قدمی هم بزنم. برای رسیدن به این بازار سنتی دو راه آسان وجود دارد. یکی اینکه از سمت میدان صادقیه به سمت خیابان ستارخان بیایید و دیگری اینکه از میدان توحید به سمت خیابان ستارخان. ترافیکش را که نادیده بگیریم می‌توان تحملش کرد. از طرفی اسم این خیابان همیشه مرا به یاد سبیل‌های تاب داده مردی تفنگ‌به‌دوش می‌اندازد که سفیدی دل انگیزی بر پیشانی بلندش نشسته بود و نمی‌دانم با گلوله چه کسی سرخ‌رنگ شد.

بازار سنتی ستارخان

 

همان مردی که اکنون در باغ طوطی‌شهر ری خوابیده است. نامش همیشه مرا می‌برد به تبریز و آذربایجان و همه خوبی‌های آن خطه. به هر حال، از سر میدان توحید اگر بخواهید بروید، این خیابان را با همه ترافیکی که دارد باید تا نزدیکی‌های آریاشهر بروید تا برسید زیر پل یادگار امام که در دو طرفش فاز یک و چهار بازار سنتی ستارخان واقع شده. کلا این بازار پنج فاز دارد. بازاری که وقتی به پسوند سنتی‌اش فکر می‌کنیم، انتظار داریم آجرهای سه‌سانتی ببینیم و طاق‌های ضربی و دالان‌های دراز و حجره‌های کوچک و جمع‌و‌جور. اما در بازار سنتی ستارخان همه این اتفاق‌ها نیفتاده است. چند جای دیوارها با آجرهای سه‌سانتی پوشانده شده اما شمایی از طاق‌های قدیمی که یادگار معماری ایرانی است، دیده می‌شود اما انگار همه چیز نیمه‌تمام مانده است و ویترین‌های شیشه‌ای و شلوارهای رنگی فروشندگانش هیچ نشانی از کرکره حجره‌ها و چوخای دکان‌داران قدیمی ندارند.

***

نمای بازار

جلوی فاز یک که برسید در ابتدا صدای چرخ‌های ماشین‌هاست که از روی پل می‌گذرند و گاه تق و توق آهن‌های نامرئی کارشده در پل به گوش می‌رسد. تا رسیدن به خود بازار باید فاصله‌ای حدود 70متر را طی کنید؛70متری که بدون استفاده مانده و نوعی بی‌سلیقگی است که ورودی یک مرکز خرید و بازار پرطرفدار چنین تاریک و دلگیر باشد. نه نورپردازی خاصی دارد و نه معماری جالبی. این 70متر به نوعی ولنگ‌وباز جلوی بازار پهن شده است. هرچند یکی از مدیران بازار نیم‌ساعت بعد به من می‌گوید که قرار است در این مکان چند رستوران روباز ایجاد شود و زیبایی ویژه‌ای در اینجا ایجاد کنند. هرچند با چین‌هایی که بر پیشانی‌اش نشسته، فکر می‌کنم از آینده‌ای دور صحبت می‌کند. چندین متر که جلو بیایید می‌رسید به دکه‌های فست‌فودی که دور‌و‌برشان چندین مشتری به چشم می‌خورد. باران شب گذشته هوا را دلچسب کرده و خانواده‌ها با بچه‌ها زده‌اند به دل خیابان و ذرت مکزیکی و اسنک و مینی‌پیتزا می‌خورند. جلوتر بیایید خود بازار با درگاهش و لوگوی بازار شروع شود. پله‌ها هم با گام‌های شما شروع می‌شوند. هرچند متری چند پله هست.

از ابتدای دالان که به انتهای بازار نگاه کنید، رنگ و نور جالب توجهی خودنمایی می‌کند اما نبود مشتری و ایستادن فروشنده‌های جوان جلوی مغازه‌ها ته دلم را جمع می‌کند. تقریبا وسط بازار ایستاده‌ام و به اطرافم نگاه می‌کنم. پله برقی مشتریان محدودی را به طبقه بالا می‌برد. یعنی طبقه‌ای که بیشتر در اختیار مبل‌فروش‌هاست و رفته‌رفته مرکز بورسی را برای خودشان برپا کرده‌اند. هرچند باز هم آنچه بیش از هر چیزی به چشم می‌آید، نبود مشتری است.

***

غرب تهران و همه مراکز خریدش

هر گاه سخن از غرب تهران باشد، یکی از مهم‌ترین تصاویری که به ذهن هر کسی خطور می‌کند، مراکز خرید متعدد این منطقه است؛ مراکز خریدی که طی چند سال اخیر به‌شدت رشد داشته‌اند و همین الان چند مرکز خرید نیمه کاره در این منطقه و به‌ویژه در میدان آریاشهر قرار گرفته‌اند. هر روز هم بر ترافیک خیابان‌های منتهی به این میدان اضافه می‌شود تا جایی که تا همین چند سال گذشته تنها پاساژ گلدیس با معماری و رنگ قابل توجهش بود که در مرکز این میدان خودنمایی می‌کرد، اما الان مراکز خریدی مانند تهرانی، سامان، افق، پاسارگاد و مرکز خرید ستارخان از جمله مراکزی هستند که با ارائه طیف وسیعی از کالاها، مشتریان زیادی را از همان منطقه و مناطق اطراف جذب خود کرده‌اند. اگر کمی به سمت شمال غربی هم متمایل بشویم، مراکز خریدی همچون تیراژه و میلادنور را می‌بینیم که با ارائه کالاهایی با چند درجه بالاتر به نوعی مشتریانی با وسع مالی متنوع‌تری را به خود جذب می‌کنند.

به نظر می‌رسد که وسعت خیابان‌های این منطقه و اضافه شدن جمعیت جدید از مهم‌ترین دلایل افزایش مراکز خرید در این منطقه باشد. همچنین وجود وسایل نقلیه عمومی مانند خطوط اتوبوس‌های بی‌آرتی و مهم‌تر از اینها وجود خط مترو موجب شده تا سرمایه‌گذاران رغبت زیادی برای ایجاد مرکز خرید در این منطقه داشته باشند، به‌ویژه اینکه متروی صادقیه ایستگاه پایانی است و مسافران کرج برای تعویض خط خود باید در این ایستگاه پیاده شوند. همین امر موجب شده تا روزانه افراد زیادی به سهولت به این میدان دسترسی داشته باشند و در مدت زمان اندکی به این مراکز خرید رفت وآمد کنند. مطابق آمار حجم بالایی از ساکنان کرج یعنی ده‌ها هزار نفر در طول روز در این مسیر رفت‌و‌آمد دارند که ظرفیت‌های زیادی برای خرید ایجاد می‌کنند.

 

اما نکته‌ای که درخور یادآوری است، میزان خرید مشتریان مختلف از این مراکز خرید است. اگر تیراژه و میلاد نور را در منطقه غرب و شمال غرب تهران به‌عنوان مراکز خریدی که قیمت‌های متوسط به بالا روی کالاهای خود درج کرده‌اند، فاکتور بگیریم، دیگر مراکز خرید این منطقه مشتریان گوناگونی را به خود می‌بینند. مرکز خرید گلدیس به نسبت دیگران، محدوده کالاهایی با قیمت بالاتری ارائه می‌کند. مرکز خرید افق در رده بعدی قرار می‌گیرد و سامان و مرکز خرید تهرانی به علت اینکه مدت زمان زیادی از افتتاح‌شان نمی‌گذرد، هم مشتریان کمتری را به خود می‌بینند و هم گاه کالاهایی با رنج قیمتی کمتری عرضه می‌کنند.

در این میان بازار سنتی ستارخان از تنوع کالایی بالایی برخوردار است. از وسایل خانگی گرفته تا پوشاک و زیورآلات. مشتریان این مرکز خرید بیشتر از مناطقی مانند طرشت، محدوده خیابان ستارخان و میدان توحید هستند. همچنین به علت وجود اجناس تولید داخل و کالاهای ارزان‌قیمت چینی، معمولا شاهد تناسب رنج قیمتی کالاها با وسع مالی مردم ساکن این مناطق هستیم. البته ترافیک سنگین و همیشگی خیابان ستارخان تاثیر مستقیم و شدیدی بر کم شدن مشتریان این بازار دارد. همچنین به خاطر نبود کالاهای دارای برند، طیفی از مشتریان از مراجعه به این مرکز خرید منصرف می‌شوند.

***

تاریخچه

دفتر مدیریت فاز یک بازار همکاری خوبی برای تهیه گزارش با ما دارد. از تاریخچه‌اش می‌گوید و اینکه چه کارهایی برای بازارشان کرده‌اند. بنا به گفته‌های مدیران مرکز خرید ستارخان، این بازار حدود 15سال پیش و در زمان غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران بنا نهاده شده و قرار بوده به مرکزی تبدیل شود که رفته‌رفته بازار سنتی تهران را به آنجا منتقل کنند. نوع معماری‌اش هم حکایت از این داستان دارد. به‌ویژه فاز یک آن‌که دالانی همچون بازارهای قدیمی ایرانی دارد و با دوبر بودنش به‌نوعی همه مغازه‌ها را در موقعیت مناسبی قرار داده است که همگی در معرض دید مشتری باشند. اما در نهایت این امر محقق نشده و فازهای دیگر این بازار بزرگ، شکل و شمایلی نه‌چندان خوشایند به خود گرفته‌اند. مثلا فاز چهار با دالان‌های تودرتو که درنهایت مشتری را به‌نوعی سردرگمی دچار می‌کند. متراژ فروشگاه‌ها هم ناهمسانی‌هایی با هم دارد که تا حدودی توی ذوق می‌زند.

***

کالاهای ستارخان

روی ویترین بسیاری از فروشگاه‌های این بازار برچسبی با عبارتی خاص توجهم را جلب می‌کند. عبارتی که می‌گوید فروشگاه مورد نظر در جشنواره پایان ماه شرکت کرده است. وقتی با مسئولان بازار در این رابطه صحبت می‌کنم می‌گویند: بازار سنتی ستارخان به دنبال جذب مشتریان است. به همین دلیل هم جشنواره‌هایی را در پایان هر ماه برگزار می‌کنند که جوایزی را برای شرکت‌کننده‌ها به همراه دارد. یعنی با خرید از این فروشگاه‌های شرکت‌کننده در جشنواره و تا یک سقف خرید مشخص مشتریان این شانس را دارند که مثلا لوازم‌خانگی و غیره برنده شوند.

وجود انواع کالاها در بازار ستارخان موجب شده تا این بازار را بتوان مرکز خریدی تقریبا جامع به حساب آورد. کالاهایی مانند کیف‌وکفش، انواع پوشاک زنانه، مردانه و بچگانه، عطر و ادکلن، مبل، صنایع‌دستی، عروسک، محصولات فرهنگی مانند فیلم و سی‌دی و دی‌وی‌دی، صندلی‌های اداره، لوازم‌تحریر و غیره. همچنین وجود چهار رستوران و چهار کافی‌شاپ در این بازار بر جامعیت آن اضافه کرده است؛ کافی‌شاپ‌هایی که به نظر می‌رسد مشتریان خاص خود را دارند و در خلوتی بازار و فروشگاه‌های خالی از مشتری، هستند جوانانی که گوشه‌های تاریک و خلوت کافی‌شاپ‌ها را انتخاب کرده‌اند. همچنین رستوران تایلندی هم برای دوستداران غذاهای گیاهی در اینجا دایر است.

 

در این بازار با کمتر از دو میلیون تومان می‌توان یک کاناپه خرید. همچنین یک دست مبل هفت‌نفره تا چهار میلیون تومان قیمت دارد. مبل‌ها اغلب اسپرت هستند. شلوارهای جین بین 50 تا 100هزار تومان و کتان‌ها بین 60 تا 80هزار تومان. پیراهن مردانه بین 30 تا 80هزار و کفش‌ها هم به دلیل اصل نبودن و اغلب فیک بودن از تنوع قیمت بالایی برخوردار هستند. چندین فروشگاه کیف هم در این بازار به چشم می‌خورد؛ کیف‌هایی که بوی چرم‌های مصنوعی‌شان تا چند متر دور از فروشگاه‌های پراکنده شده و نفس را بند می‌آورد. قیمت‌شان هم بین 30 تا 40هزار تومان است. کفش‌های کالج زنانه تا 40هزار تومان قیمت‌گذاری شده‌اند و تی‌شرت‌های مردانه بین 30 تا 60هزار تومان. عطرها و ادکلن‌ها بین 10 تا 600هزار تومان قیمت دارند. عطرهایی که بین فیک تا اصل در نوسان هستند.

***

رهن و اجاره

بازار سنتی ستارخان در فاز یک خود بیش از 350 فروشگاه دارد. در فاز چهار هم که درست روبه‌روی فاز یک قرار گرفته، حدود 300 واحد فروشگاهی دایر است که اگر در هر فروشگاه دو نفر هم شاغل شده باشند، بیش از 1500نفر در این بازار مشغول به کارند. متراژ مغازه‌ها در فاز یک بین 18متر تا 42متر متنوع است. برای رهن و اجاره فروشگاه در این بازار بسته به موقعیت مغازه و متراژ آن بین یک تا پنج میلیون تومان باید برای اجاره بپردازید. مغازه‌هایی که اجاره یک میلیونی دارند، 10 میلیون هم بابت هزینه رهن نیاز دارند و مغازه‌هایی با اجاره پنج میلیون تا 30میلیون تومان هزینه رهن‌شان است. اگر کسی خواهان خرید مغازه در این بازار باشد بسته به اینکه در کدام طبقه مغازه خریداری کند، هزینه متفاوتی باید بپردازد. برای خرید مغازه در طبقه همکف باید متری 27 تا 30 میلیون تومان هزینه کرد و در طبقه دوم متری 10 تا 15میلیون تومان.

***

فروشندگان

همیشه با خودم فکر می‌کنم اگر من فروشنده بودم شاید دوست نداشتم وقتی فوتبال مهمی پخش می‌شود، مشتری وارد مغازه شود. فروشنده‌هایی که در بازارها هم می‌بینم انگار احساس من را دارند. یا اینکه مشتری را از غیرمشتری به‌راحتی تشخیص می‌دهند. یکی از این فروشنده‌ها که در ابتدا به زور چشم از تلویزیون برداشته بلند می‌شود و درحالی‌که خودش را با صنایع‌دستی موجود در فروشگاهش مشغول می‌کند از نبود مشتری می‌گوید. کم‌کم چانه‌اش گرم می‌شود و می‌گوید همه اجناسش را حراج زده است چون بعد از عید شغلش را عوض می‌کند. می‌گوید نه‌تنها درآمدی نداشته بلکه هزینه اجاره مغازه هم سربه‌سر نشده است. به اجناسش اشاره می‌کند که از جمله تزیینی‌های هر خانه محسوب می‌شوند و در این اوضاعی که مردم برای تهیه نیاز اولیه خود هم دچار مشکل هستند، چه کسی هزینه خرید این وسایل را می‌پردازد.

این فروشنده در ادامه اضافه می‌کند که در این دالان از هر فروشگاهی که بپرسید، فروشنده از مغازه بغلی پول دستی قرض گرفته تا مثلا هزینه اجاره‌اش را بپردازد یا هزینه آب و برق و دیگر حامل‌های انرژی را. این حرفش خیلی تکان‌دهنده است و خودش هم انگار این را فهمیده که می‌گوید طی سه چهار سال اخیر هزینه‌ها و قیمت‌ها چندبرابر شده‌اند اما دستمزد‌ها و درآمدها به نسبت آن افزایش نداشته‌اند و به همین دلیل قدرت خرید مردم پایین آمده است. از طرفی اداره دارایی هم همه را دلسرد کرده است. وقتی مامور دارایی وارد فروشگاه می‌شود می‌گوید مگر می‌شود درآمدی نداشته باشید وگرنه چرا به کارتان ادامه می‌دهید. من هم در جوابش می‌گویم وقتی روزهای تعطیلم را هم از صبح تا شب کار می‌کنم یعنی مجبورم و هزارویک هزینه دارم. مگر قرار است هیچ درآمدی نداشته باشیم. همین برخوردها هم باعث شده که ما مغازه‌دارها در فکر به‌اصطلاح پیچاندن دارایی باشیم. در انتهای بازار و در حجره‌ای کوچک مرد میانسالی پشت دخلش نشسته و همین شکایت‌ها را دارد اما با آرامش بیشتری و انگار چرخ زندگی‌اش از راه دیگری می‌چرخد. خودش هم همین را می‌گوید و اضافه می‌کند که فقط عصرها آن هم از ساعت شش تا 9 می‌آید اینجا و زندگی‌اش از راه دیگری می‌گذرد. این فروشنده میانسال می‌گوید دلم برای جوانانی می‌سوزد که سرمایه خود را وارد بازار کرده‌اند اما چیزی عایدشان نمی‌شود. این فروشنده فاصله 70متری از بر خیابان تا خود بازار را هم در کم شدن مشتری‌ها تاثیرگذار می‌داند.

***

مشتریان

در اینکه هر بازاری مشتریانی دارد که برای خرید از آنجا دسته‌بندی‌های مالی خاصی انجام می‌دهند، شکی نیست. وقتی به فروشگاه‌های بازار سنتی ستارخان نگاه می‌کنید، اجناسی در ویترین‌ها و قفسه‌های‌شان به چشم می‌خورد که قیمت‌های متوسطی هم روی‌شان درج شده است. درجه قیمت‌ها بین 10هزار تومان در تی‌شرت‌ها تا 600هزار تومان در ادکلن‌ها نوسان دارد. با توجه به این قیمت‌ها می‌توان به این نتیجه رسید که طیف مشتریان این پاساژ از طبقه متوسط هستند. مشتریانی که محدوده زندگی‌شان در همان خیابان ستارخان و خیابان‌های اطراف آن است.

با خود مشتریان هم که صحبت می‌کنم همین را می‌گویند. تعداد اندکی مشتری که انگار به‌نوعی سردرگمی هم دچارند در این بازار رفت‌و‌آمد می‌کنند و انگار بیشتر برای خوردن فست‌فود و خوراکی‌های سرپایی آمده‌اند و بازار هم به نوعی تفریحگاهی بدون هزینه است. دیگر حتی ویترین‌های نورانی و متنوع هم دست کسی را به سمت جیبش هدایت نمی‌کند. البته اجناس هم خیلی چنگی به دل نمی‌زنند. بعضی از فروشگاه‌ها مدعی هستند که اجناس تولیدی و طرح‌ها از خودشان است. بیشتر پوشاک خانگی است و مدل‌ها هم انگار از روی کارهای ترک کپی شده‌اند.

در فروشگاه‌های مبل خریداران جوانی دیده می‌شوند که مبل‌ها را بررسی می‌کنند اما کسی دل و دماغ خرید ندارد. بیشتر نگاه می‌کنند. زن و شوهر جوانی دلیل مراجعه به این بازار برای خرید را در دسترس بودن و نزدیکی به محل زندگی خود می‌دانند. می‌گویند همین مبل‌ها را باید می‌رفتیم از یافت‌آباد می‌خریدیم ولی با خریدشان از این بازار هم هزینه حمل کمتری می‌پردازیم و هم اینکه چون هر دو شاغل هستیم، وقت رفتن تا آن سر شهر را نداریم.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/8AZRhjIz
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
قیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانلوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطیکفپوش پی وی سیتماشای سریال زخم کاری 4
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه