پنجشنبه, ۱۵ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Thu, 5 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز

نارمک

9 سال پیش ( 1393/10/24 )
پدیدآورنده : بهروز فروتن  

با شروع فصل تابستان و تعطیلات مدرسه، هر روز صبح زود مجبور بودم چهار خط اتوبوس سوار شوم تا از امیریه به نارمک، محل کارم بروم. از فشار خستگی فرصت کمی داشتم و تنها می‌توانستم در اتوبوس پر از مسافر و آن هم به صورت ایستاده بخوابم. 

فرصت کافی برای خوابیدن نداشتم، باید حسابی کار می‌کردم تا سربار خانواده‌ام نباشم. شب‌ها دیروقت به خانه می‌آمدم و صبح‌ها برای آنکه باید چهار خط اتوبوس سوار می‌شدم تا به محل کارم برسم در تاریکی هوا از خانه خارج می‌شدم. تنها فرصتی که برایم می‌ماند تا چرتی بزنم، زمانی بود که سوار اتوبوس بودم. تازه آنجا هم چون شلوغ بود مجبور می‌شدم ایستاده بخوابم، اما آنقدر هوشیار بودم که راننده می‌گفت نارمک فوری از خواب می‌پریدم، آخه پولی نداشتم که بخواهم دوباره برگردم و اگر ایستگاه را رد می‌کردم مجبور بودم پیاده برگردم.

تمام طول تابستان‌ها را به کار کردن می‌گذراندم تا کمک‌خرج تحصیلم باشد. زمانی که بچه‌های هم‌سن و سالم به کار کردن به عنوان تفریح نگاه می‌کردند و با خنده و شادی با هم معامله می‌کردند، من با جدیت تمام مشغول کار بودم و آنچنان حساب و کتاب می‌کردم و با مشتری صحبت می‌کردم که گویی در حال انجام یک معامله بزرگ هستم. 

روزها و ماه‌ها در پی هم می‌گذشتند. دیگر ‌آنقدر تجربه کسب کرده بودم که به راحتی و برای هر اتفاق کوچکی میدان را خالی نمی‌کردم. می‌دانستم که باید مقاومت کنم و به عظمت برسم وگرنه در این دنیای سراسر مبارزه حذف خواهم شد و به انسان‌هایی که دچار روزمرگی شده‌اند خواهم پیوست. بعد از گذراندن دوره دبیرستان، با جدیتی که داشتم توانستم در رشته مدیریت دوره شبانه دانشگاه تهران، تجربیات خود را با امور مدیریتی همخوان کنم.

بیشتر از هر چیزی در دانشگاه نحوه ارتباط انسان‌ها برایم جالب بود. می‌خواستم با انسان‌های بیشتری، از شهرهای گوناگون و با عقاید متفاوت آشنا شوم. حس می‌کردم که دانشگاه بیشتر از آنکه محل درس باشد جایگاهی برای تجربه‌اندوزی است.در طول دوران تلاش خود برای کسب تجربه نیز در جاهای گوناگونی مشغول به کار بودم. مدتی را در کارخانه تانکرسازی و قالب‌سازی کار کردم و چند ماهی را نیز در فنی و حرفه‌ای کرج فعالیت کردم، اما علاقه اصلی‌ام بیشتر در زمینه تدریس بود، به همین دلیل کار در آموزش و پرورش را آغاز کردم. در آنجا همه‌چیز تدریس می‌کردم از هندسه و شیمی گرفته تا دیکته و انشا.

محیط آموزشی را بسیار دوست داشتم و حتی قبل از انقلاب مدت بسیاری در فعالیت‌های پیشاهنگی و تربیتی بودم، اما درآمد تدریس آنقدر نبود که بتواند کفاف زندگی ام را بدهد به ویژه آنکه حالا قصد ازدواج داشتم و باید یک زندگی چندنفره را اداره می کردم. 

* بنیانگذار صنایع غذایی بهروز

برچسب ها : فرصت آزاد پاورقی
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/FRlC1qMN
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
قیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانلوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطیکفپوش پی وی سیتماشای سریال زخم کاری 4تخت خوابخرید کتاب استخدامی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه