حدود یک هفته از اعتراضات و تجمع برخی از سهامداران حقیقی بازار سرمایه کشور در مقابل تالار بورس تهران میگذرد. بهنظر میرسد صدای فعالان حقیقی این بازار بیش از یک روز به گوش مسئولان نرسید و با وجود نمایش آن توسط سایتها و خبرگزاریهای داخلی و خارجی باز هم باید شاهد رخدادهای گذشته باشیم، تا جایی که بعضی از دوستان با ذکر ضربالمثل بازی اشکنک داره از منظر بالا به این تجمع آرام میخندند.
از جمله خواستههای این فعالان که میتوان گفت خواسته بیشتر فعالان این بازار است، عبارتند از:
1- بررسی دخالتهای سلیقهای ناظر بازار در نحوه بازگشایی نمادها و قیمتگذاری و قانون گره معاملاتی
2- بررسی تخلفات صورت گرفته در عرضههای اولیه و معرفی متخلفان
3- دسترسی شفاف و یکسان عموم سهامداران به اطلاعات و اخبار شرکتها
4- جلوگیری از بسته شدن طولانیمدت نمادها به بهانههای مختلف
5- جلوگیری از نوسانگیری صندوق توسعه بازار و عدم حمایت مناسب از سهام
6- برداشته شدن میزان نوسان قیمت سهام
7- امکان دو طرفه شدن معاملات بازار سهام مانند بازارهای جهانی و بازار آتی سکه که سهامداران بتوانند در مواقع نزولی بازار با تحلیل خود از بازار سود کسب کنند
8- جلوگیری از عرضههای اولیه با توجه به شرایط کمبود نقدینگی
9- عدم حمایت صحیح صندوق توسعه بازار و نوسانگیری این صندوق در شرایط نامساعد بازار...
شاید موارد دیگری هم در کنار این موارد بوده باشد که از قلم افتاده است. اما حال ببینیم در مقابل، واکنش سازمان و مسئولان چگونه بوده است.
در عصر همانروز وزیر اقتصاد جلسه ویژهای با مدیران بانکها ترتیب میدهند تا از بازار توسط بانکها و به دور از حمایت صندوق توسعه بازار حمایت کنند. در صبح همانروز که خبر این تجمع در فضای مجازی و تالار بورس تهران پیچیده بود، ریاست سازمان در نشست مطبوعاتی خبر از تعلیق عرضههای اولیه تا اواخر خرداد ماه میدهد. سازمان دستور دسترسی مستقیم به ناشران صورتهای مالی در سامانه کدال را میدهد تا سهامداران بتوانند بدون فوت وقت این اطلاعات را بررسی کنند. مجلس اعلام آمادگی میکند تا توسط کمیسیون اصل 90 موضوع تحقیق و تفحص از سازمان بورس اوراق بهادار را کلید بزند. سوال اینجاست آیا انجام چنین تجمعاتی میتواند راهحلی برای این روزهای بازار سرمایه باشد؟
باید این نکته را در نظر گرفت که ورود به بازار سرمایه باید با آگاهی کامل همراه باشد چرا که این بازار درصد ریسک بسیار بالایی را در ذات خود دارد و برخلاف سایر بازارها این بازار شامل پارامترهای سیاسی و اقتصادی و حتی اجتماعی داخلی و بعضا بینالمللی بسیاری میشود. گاهی اوقات یک جمله در دنیای سیاست میتواند بزرگترین تغییرات را در بازارهای سرمایه ایجاد کند.پس باید به نوسان قیمت که بزرگترین جذابیت و عامل هیجان این بازار است احترامی ویژه گذاشت و حاضران در این بازار ذات بازار که دارای نوسانات مثبت و منفی است را بپذیرند که قطعا حضور در این بازار نشانه پذیرفتن این ریسک بهشمار میآید. از طرح شعار معترضان در هفته گذشته کسی نمیتواند اینگونه استنباط کند که این تجمع جهت فشار به مسئولان برای مثبت کردن بازار بوده است کما اینکه در این یک هفته بازار هم افزایش قیمتی محسوسی را مشاهده نکردیم و عمده شعار معترضان نسبت به عدم شفافیت در این بازار بوده است.
شاید عدهای از اینکه وزیر اقتصاد دستور حمایت از این بازار را داده است خوشحال شوند ولی به شخصه این حمایت را نوعی دخالت در بازار میبینم که در مغایرت با روح این بازار است. بزرگترین مشکل این بازار عدم اطمینان به بازار است و نه هیچ موضوعی دیگر. چه ایرادی داشت اگر در روز تجمع حداقل یکی از مدیران سطح پایین یا میانی سازمان بورس اوراق بهادار به میان آنها میرفت و صحبتهایشان را شنوا بود؟ واقعا پیشانی اقتصادی کشور ارزش طی مسیر کردن چند پله از طبقات بالایی تالار تا کف خیابان یا طی طریق یک مدیر از میدان ونک تا خیابان حافظ را نداشت؟
حداقل شاید تماسی تلفنی هم مرحمی بر آلام این عزیزان میبود که شاید قدری آرام شوند که توسط مدیران دیده میشوند.مهمتر ازهمه بیانات مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان درخصوص اقتصاد مقاومتی و تکیه بر مردم در اقتصاد چه جایگاهی دارد؟ آیا کنترل تورم و نقدینگی با سوزاندن سرمایههای بورسی سهامداران حقیقی باید انجام شود. آیا واقعا کاهش حداقل 30هزار میلیارد از سرمایه بیتالمال در ارزش بازار بورس و سوخت شدن این مبلغ در چند ماهه اخیر و در نگاهی کلان و بلندمدتتر مبلغی در حدود 120 هزار میلیارد تومان از ابتدای نزول شاخص در سال 92 پس از عنوان شدن بازار حبابی فسادی کمتر از اختلاسهای کلان این دوره و زمانه کشور عزیزمان است.
آری بزرگترین مشکل بازار ما عدم اعتماد و چندوجهی صحبت کردن مقامات اقتصادی دولتهاست که خود آنچه عنوان میکنند را در دل اعتقادی ندارند. آیا واقعا فساد در بازار دیده نمیشود که مسئولان در نهایت خونسردی در شبکههای خبری سیما عنوان میکنند که ما هیچگونه فسادی در این سازمان شاهد نبودیم، اگر هیچگونه فسادی را مدیران عزیز سازمان نمیبینند پس چرا معاملات را در تایم بازار توسط رییس محترم سازمان در نماد مبین باطل کردند؟ این بازار و فعالان آن قطع به یقین با نوسانات بازار، ناملایمات سیاسی و تمامی این موارد بهشدت تاثیرگذار بر بازار آشنایی دارند و قطع به یقین بر سر در تالار حافظ کنار هم جمع نشدند که مسئولان بازار را مثبت کنند. تنها یک چیز را میتوان از این تجمع استنباط کرد که خواسته این سرمایهگذاران چیزی جز عدالت نیست. شاید عدالت درعرضه سهام، عدالت ناظر بازار، عدالت رانت، عدالت خبر، عدالت وزیر، عدالت سازمان و. . . عدالت عدالت عدالت عدالت را خواستار بودند.