سه شنبه, ۱۳ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Tue, 3 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز

در یک کافه به انتظار نشسته‌اید و منتظر دوست‌تان هستید، کمی دیر می‌کند و اطلاع می‌دهد که در مسیر است و با ترافیک سنگینی روبه‌روست. شما به ناچار و از آنجا که بعضی از کافه‌ها برای حضور تا سفارش شمارنده معکوس دارند و همچنین برای گذراندن وقت تا رسیدن دوست‌تان سفارشی می‌دهید تا خودتان را سرگرم کنید و با انتظار، بی‌حوصله نشوید، به دیروز فکر می‌کنید به تماس تلفنی که با دوست‌تان داشتید و از شما درخواست کرد تا برای آغاز کاری مشورت کند و شما با او همفکری کنید.

با خودتان سبک و سنگین می‌کنید که باید با تمام وجود به صحبت‌هایش گوش دهم و کمکش کنم. در همین اوضاع و احوال هستید که دوست‌تان را می‌بینید که با یک همراه وارد کافه می‌شود. یک مرد قد بلند، تنومند، باشگاهی و با یقه‌ای باز و گردبند طلا که هر کدام از حلقه‌های زنجیرش را می‌توان به جای انگشتر استفاده کرد.

به استقبال‌شان می‌ایستید و با چشمان‌تان و لبخند مشایعت می‌کنید تا در کنار شما بنشینند. نزدیک‌تر می‌شوند و پس از سلام و احوال‌پرسی با دوست‌تان و مرد قد بلند صدا خس‌دار، با چشمان درشت شده و نگاه خیلی جدی‌اش، می‌نشینید؛ انگشتر‌های درشت، با طرح خاص و متنوع طلایی همراه دوست‌تان نظرتان‌ را جلب می‌کند.

مرد همراه، سوییچش را از جیبش روی میز می‌گذارد، لوگوی تویوتا دیده می‌شود ولی نکته جالبش این است که دزدگیر مجیکار به آن متصل است. در همین حال همراه دوست‌تان گپ و گفت را آغاز می‌کند و سوالی می‌پرسد که آیا سفارش داده‌اید یا خیر؟

پاسخ می‌دهید بلی، من به ناچار سفارش داده‌ام و لطفا شما سفارش دهید؛ منو را با غروری خاص ورق می‌زند و اعلام می‌کند بسیار گرسنه است و گران قیمت‌ترین گزینه منوی کافه را به همراه تمام مخلفات موجود یکجا سفارش می‌دهد.

گویا بسیار گرسنه است و می‌تواند بره‌ای را یکجا بخورد در همین حال و احوال دوست‌تان آقای همراه را معرفی می‌کند و می‌گوید که باهم می‌خواهند کسب‌و‌کاری را شروع کنند و نیازمند راهنمایی شما هستند و ادامه بحث را به آقای همراه می‌سپارد و خودش با احساس کمی خجالت سرش را پایین می‌اندازد، سکوتی عجیب لحظاتی میز را فرامی‌گیرد که با بازکردن بند ساعت‌‌ کپی رولکس آقای همراه و گذاشتن آن کنار برگه سفید می‌شکند و ایشان بحث‌شان را این‌چنین فاخرانه آغاز می‌کنند، بازاریابی شبکه‌ای یعنی عشق، یعنی زندگی، یعنی دانش، یعنی کار تیمی و در ادامه با سخنانی از آقای بریان تریسی اندر احوالات فروش و روانشناسی فروش مطالبی را به صورت کاملاً حفظ شده و پشت سر هم بیان می‌کند و با بیان سوال اینکه شما نظرتان در مورد بازاریابی شبکه‌ای چیست؟

به نریشن‌شان در قسمت اول خاتمه می‌دهند و شما تازه متوجه می‌شوید که با یک دروغ وارد جلسه پرزنت بازاریابی شبکه‌ای شدید، حس‌تان اصلا خوب نیست و احساس می‌کنید به افکارتان و زمان‌تان و شخصیت‌تان توهین شده و در عمل انجام شده قرار گرفته‌اید، بگذریم ازاینکه در انتهای این گپ و گفت جمله‌ای سنگین‌تر از جانب آقای همراه به‌هم‌ریختگی‌تان را بیشتر می‌کند و آن هم اینکه به شما می‌گوید که دوست‌تان چند صباحی است وارد این سیستم شده و این جلسه صرفاً از پیش طرح‌ریزی شده بود برای ورود و جذب شما. احساس بسیار بدی دارید. . . چرا که همه چیز با دروغ شروع شده!

هدف از بیان سناریوی فوق فقط ایجاد ذهنیت شفاف برای مخاطبان بوده و باید گفت یکی از اصلی‌ترین روش‌های اصطلاحا یارگیری و افزایش زیرمجموعه همین رویکرد است که به نظر کمی دور از اخلاق است.

در این مطلب قصد داریم در ابتدا تعریفی از بازاریابی شبکه‌ای داشته باشیم و تفاوت‌هایش را با بازاریابی هرمی بدانیم و رخداد‌های در حال وقوع و به اصطلاح قانونی فعالیت تعدادی از این شرکت‌ها در ایران را مـورد واکاوی قرار دهیم.

قصد قضـــاوت و توصیـه نداریم مـــــوارد را صادقانه بیان می‌کنیــم و تصمیم‌گیـری را به عهده مخاطبان می‌گذاریم، چرا که مسئله بسیار پر توجهی است و روزانه رویاهای متعددی به جوانانی که مایلند یک شبه ره صد ساله را طی کنند می‌فروشند و جز بخش اندکی موفق به بقا در این سیستم نمی‌شوند و اکثرا با از دست دادن سرمایه‌ای که به زحمت به‌دست آورده بودند از این حرفه جدا می‌شوند و فقط عده‌ای خاص آن هم در بالا دستی‌ها سود می‌کنند و برای این قشر تازه وارد ارزش‌آفرینی ندارد.

تبلیغات رودررو

خب اجازه دهید مسئله را با تعریف بازاریابی شبکه‌ای و تفاوت‌های آن با بازاریابی هرمی دنبال کنیم. باید گفت بازاریابی شبکه‌ای که به آن بازاریابی چند سطحی نیز گفته می‌شود نوعی ساز و کار برای افزایش فروش است که در آن شرکت‌ها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به دست مصرف‌کننده نهایی می‌رسانند و فروش اتفاق می‌افتد با این تفاوت که مشتریان پس از خرید در صورت تمایل می‌توانند محصولات شرکت را که خودشان خریداری کرده‌اند، بازاریابی کنند و سود حاصل از فروش آن را بگیرند.

درآمد در بازاریابی شبکه‌ای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه که یارگیری شده کسب می‌شود. در بازاریابی شبکه‌ای، بازاریاب‌ها به‌صورت  «تبلیغات دهان به دهان» یا  «تبلیغات رو در رو» اقدام به فروش محصولات می‌کنند.

در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین، کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکه‌ای پیشگام و سرآمد هستند. با نگاهی به تاریخچه بازاریابی شبکه‌ای باید گفت این ایده از فرمول تصاعد گرفته شد، که در سده ششم توسط فیثاغورس و در سده سوم توسط اقلیدس در کتاب معروف  «مقدمات» به جهان معرفی شد.

جی. پل گتی، ثروتمندترین مرد آمریکایی در سال ۱۹۵۷ میلادی بود و برای نخستین بار اعلام کرد که «من ترجیح می‌دهم که از 1درصد تلاش صد نفر استفاده کنم تا اینکه از 100درصد تلاش خودم.» این ایده که اهرم‌زدن نام دارد، امروزه پایه‌گذار فلسفه بازاریابی شبکه‌ای شده‌است. تفاوت‌های بازاریابی شبکه‌ای با بازاریابی هرمی را می‌توان این‌گونه بیان کرد که شرکت هرمی شرکتی‌ است که به ازای ورود افراد جدید و یارگیری به اعضایش حق کمیسیون می‌دهد.

شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را یکجا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهنــد. این شـرکت‌ها در اکثـــــر کشــورهای دنیا از جمله کشــورمان غیــــرقانونی هســـتند و به‌شـدت با این شرکت‌ها برخــــورد می‌شود و از آنجا که در ازای جذب افراد پول می‌دهند به‌طور اجتناب‌ناپذیر فروخواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، به‌جز عده‌ای که در بالای هرم هستند و کمتر درگیر یارگیری و افزایش می‌شوند همه دست خالی می‌مانند یا به عبارتی پول خود را می‌بازند.

باید اضافه کرد داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمی‌کند. بعضی از شرکت‌های هرمی برای ردگم کردن، محصولی را در معرفی خود قرار می‌دهند ولی چون هدف‌شان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود یا اینکه دریافت محصول در آن شرکت‌ها مشروط به فعالیت در پلان تجاری‌شان است و برای کسانی‌که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مشتری پیدا کنند، پول از دست می‌رود.

دو ویژگی بارز شرکت‌های هرمی

1- انبار کردن کالا

سیاست این شرکت‌ها بر این است که شرکت مشتریان را وادار و ملزم می‌کند که تعداد بیشتری کالا  (عموماً با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را مصرف کنند. در این صورت افراد رأس هرم سود گزافی می‌کنند، درحالی‌که محصول چندانی را به بازار ارائه نکرده‌اند و محصولات در زیرزمین‌ها انبار شده‌اند و این محصولات روی دست خریداران یا واسطه می‌ماند و چون بعد از مدتی یارگیری به سختی رخ می‌دهد و از طرفی هم دریافتی کم می‌شود این ساختار به فروپاشی خود نزدیک‌تر می‌شود.

2- عدم خرده‌فروشی  (فروش به مصرف‌کننده)

به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینه بالای آنها، در اغلب شرکت‌های هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع می‌شود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم و به اصطلاح فقط کسانی که وارد مجموعه می‌شوند این محصول را به ناچار می‌خرند و این محصولات در بازار نهایی ارزشی ندارد و تقاضایی نیز برای آنها وجود ندارد.

باید گفت مسلما تفاوتی بین بازاریابی هرمی و بازاریابی شبکه‌ای وجود دارد ولی نمی‌توان فرآیند اجرایی آن را متفاوت دانست چرا که تنها تفاوتی که دارد متقاعد کردن مردم برای خرید محصولی است که می‌توانند در نهایت مصرف کنند. باید اضافه کرد که این شرکت‌ها با برگزاری جلسات انگیزشی و صحبت از موفقیت، چالش ذهنی شدیدی برای جوانانی که می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند ایجاد می‌کنند و آنها برای اینکه بتوانند در این راه موفق شوند اقدام به هر کاری می‌کنند.

بحث مهم‌تری که وجود دارد این است که روز‌به‌روز به تعداد افرادی که وارد این سیستم می‌شوند افزوده می‌شود ولی غافل از اینکه درصد موفقیت قطعی واردشوندگان بسیار ناچیز و اندک است و به تحلیل می‌توان گفت کمتر از 10 درصد در این سیستم موفق می‌شوند حال باید گفت انبوهی از مخاطبان رؤیا خریده با علم به این عرصه وارد می‌شوند و می‌دانند که موفقیت‌شان کمتر از یک دهم است ولی از آنجا که جلسه‌های انگیزشی قبل از بیان این آمار برگزار می‌شود، کاملاً ذهن‌ها شسته شده و به یقین مطمئن هستند که آن مقدار اندک خودشانند، غافل از اینکه وارد بازی‌ای می‌شوند که 90 درصد و شاید هم بیشتر بازنده‌اند و این یعنی قمار و این یعنی ریسک حساب‌نشده. مطمئنا چشمان‌شان با اعداد و رقم‌هایی که روی کاغذ بسیار دقیق و حساب شده چیده شده‌اند، پر شده و تمایلی برای شنیدن مخالفت ندارند و این اصل دومین عامل شکست این واردشوندگان در این سیستم‌ها است که بعد از وارد شدن به صورت جنون‌آمیز از سیستم دفاع می‌کنند و هیچ حرف منطقی را نمی‌پذیرند شاید می‌توان اینچنین برداشت کرد که هیچ‌کس به قصد باخت و فروپاشی وارد قمار نمی‌شود.

قضاوت را به خودتان واگذار می‌کنیم، در کشور شرکت‌های مختلفی با مجوز و بی‌مجوز مشغول فعالیت هستند و بیزینس‌شان را بر جیب‌های هر ایرانی نهاده‌اند. در پایان باید اشاره کنیم که مهم‌ترین خطری که بازاریابی شبکه‌ای و واردشوندگان‌شان را تهدید می‌کند بحث اشباع است، که به مرحله‌ای گفته می‌شود که یک شرکت به حداکثر فروش خود در بازار برسد و بازاریاب‌های جدید و وارد شوندگان جدید نتوانند محصول بیشتری را بفروشند. شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای مدعی هستند که این اتفاق هرگز نمی‌افتد اما اشباع در بازاریابی چند سطحی حتمی است.

مدرس و مشاور توسعه کسب‌و‌کار

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/O2wpSXsy
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
مهدی کریمی اصل :
8 سال پیش
با سلام و عرض خدا قوت فکر می کردم که مقالات فرصت امروز، با تحقیق و بررسی هوشمندانه تری انجام می پذیرد. اما ظاهرا اشتباه فکر می کردم. جالب این است که در ابتدا خوب شروع می کند اما در انتها مثل اینکه وقت کم آورده باشد همه شرکت ها ی بد و خوب را با هم یکی می کند! این مثل این است که بخاطر بالایی که سر رسانه در این مملکت آمده، ما همه رسانه ها از جمله فرصت امروز را تخطئه کنیم. کامیاب باشید.
جمشید ایمانی :
8 سال پیش
نویسنده مطلب که عنوان ایشون هم مدرس و مشاور توسعه کسب و کار هست، چقدر درباره بازاریابی شبکه ای اطلاعات دارن که اظهار نظر میکنن ؟ بخش داستان اول که حرفهای 8-9 سال پیش و مربوط به دوران گلدکوئست هست و بخشهای میانی هم که درباره بازاریابی شبکه ای نوشتن، کپی از سایتهای دیگر و بخشی هم از ویکی پدیا هست.ای کاش حداقل بیشتر در منابع اصلی جستجو می کردن و مباحث دقیق رو میگفتن ، نه مطالب سطحی و عمومی.
جمشید ایمانی - ادامه کامنت قبلی :
8 سال پیش
و مهمترین نکته اینکه اصلا ایشون گویی در باغ نیستن ، الان 7 ساله در ایران بازاریابی شبکه ای قانونی هست و قواعد خاص کشور ما بر آن حاکم است و حدود 12-13 شرکت هم فعال هستن. بعد ایشان درباره بدیهای شبکه های هرمی ( که آن هم باز بسیار سطحی و غیر دقیق هست ) سخن راندن ... اگر واقعا چیزی از بازاریابی شبکه ای میدونستن ، ای کاش درباره اون مینوشتن. و در آخر اینکه متاسفم برای فرصت امروز که به عنوان یک روزنامه به اصطلاح کسب و کاری ، یک مطلب را بدون یک جستجوی ساده که کپی نباشد، به نام یک مدرس و مشاور کسب و کار چاپ میکند. ایشان هر چه هم در کسب و کار استاد باشند، از بازاریابی شبکه ای هیچ نمیداند
علي بالازاده :
8 سال پیش
با عرض سلام فرض كنيم كه در خياباني يا محله اي يا حتي شهري قوانين راهنمايي رانندگي درست اجرا نمي شود، يا به دليل عدم داشتن ناظر و عوامل بازدارنده يا به دلايل ضعف فرهنگي و ما كليه قوانين راهنمايي رانندگي را زير سوال ببريم...دوست عزيز نويسنده محترم با رويكردي به موارد مورد مشاهده اش متاسفانه ، براي كل اين تجارت بسيار زيبا نسخه مي پيچد. متاسفانه فرهنگ بدي داريم كه به خودمان حق مي دهيم با يك درصد اطلاعات در هر موردي به خودمان اجازه قضاوت مي دهيم. مثلا كسي چاق است و همه برايش دكتر تغذيه و رژيم مي شوند. زوجي مختصري مساله دارند و همه برايش مشاور خانواده ميشوند. فرصت امروز بهتر است به جاي اين مقاله هاي بي محتوا كه بهتر است در مجله هاي زرد چاپ شود ، به مقالات روز دنيا بپردازد و از نتوركرهاي خلاق و با سواد ايراني استفاده نمايد و بتواند در جهت شفاف سازي فضاي اين كسب و كار و آگاهي رساني به مخاطبين محترم در جهت شناخت نسبت به انتخاب تيم و شركت مناسب ، گام بردارد. بازاريابي شبكه اي نيز بي عيب و نقص نيست ، فقط كمي بهتر است . در جستجوي راهي بهتر براي عملكرد بهتر بايد بود.
سعید کریمی :
8 سال پیش
سلام خدمت همه عزیزانی که این طنز رو خوندن و مخصوصاً نویسنده طنز جناب مدرس و مشاور توسعه کسب‌و‌کار بیشترین روی صحبتم با شما و بعد روزنامه فرصت امروز هست: اولا فکر میکنم این تلنگر نبود بلکه بیشتر شبیه قصه ای بود که تقریباً مربوط به سال ۸۶ میشود، زمانیکه شرکتهای اینوست یا همان سرمایه گذاری وارد بازار کسب وکار اینترنتی شدند و متاسفانه خیلی از مردم رو فریب دادن،و شما هم قطعاً همان فرد مثلاً مشاور تو قصه بودید!!جالب اینکه آقایی هم که شما توصیف کردید من رو به یاد شعبان بی مخ ها انداخت.
سعید کریمی :
8 سال پیش
ادامه کامنت قبل با احترام به نظرات دوستان و کسب اجازه از مربیان و اساتید نتورک مارکتینگ، پیشنهاد میکنم با توجه به دانش بالای شما در زمینه کسب وکار، و شرایط حال حاضر شرکتهای بازاریابی شبکه ای در روزنامه فهیم فرصت امروز با شما در مورد تلنگرتان بحث کنم و نتیجه به چاپ برسد،چرا که بنده و خیلی از دوستان به این کار اعتقاد داریم و برعکس قضاوت شما، گوش شنوا برای حرف حساب داریم. در پناه الله
مهرداد انوری :
8 سال پیش
عرض سلام ادب و احترام خدمت بزرگواران و سروران گرامی سپاسگزارم از حسن توجهتون و قدردان آن دسته از دوستانی هستم که زمان اختصاص دادن و مطلب را مطالعه فرمودند و متشکر دوستانی دیگر هستم که فقط در حمایت از آن دسته دیگر اقدام به ثبت نظر نمودند . به هر برای ما محترم و ارزشمند هستند ولی از آنجایی که یک دفعه کامنت هایی تقریبا کپی شده دریافت می کنیم سعی میکنیم در یک متن پاسخگوی بزرگواران و سروران خودم باشیم ، حال برای روشن شدن موضوع چند نکته حائز اهمیت است که در ذیل به آنها می پردازیم 1- در این مطلب هیچ قضاوتی مبنی بر فعالیت درست یا غلط این مجموعه صورت نگرفته و همه برداشت ها براساس فضای حاکم بر جامعه است و این آشفتگی اعضا ی این شرکتها از عدم رفتار حرفه ای آنها حاصل می شود ، چرا که با کوچکترین نقد به جای آنکه پاسخ مناسب داشته باشند اقدام به تخریب و بعضا توهین می کنند و این دور از اخلاق حرفه ای است .
مهرداد انوری :
8 سال پیش
2- همانطور که در مورد شماره یک اشاره شد باید گفت یکی از اولین و اساسی ترین مباحث آموزشی در این شرکت ها اصول و فنون مذاکره است یعنی یکی از اولین آموزش های قبل از فعالیت و مهمترین تاکیدی که اساتید و مدیران ارشد این سازمان ها می کنند پذیرش نقد و نظر مخالف است و حتی اگر اطلاع داشته باشید تمامی اعضا را از تخریب نظرات مخالف منع می کنند حال سوال جالب دیگری مطرح می شود و آن اینکه اگر مدعی فعالیت چندین ساله در این شرکت ها هستید چرا این اصل اولیه و ابتدایی را رعایت نکردید ؟ چرا که به همه اعضای این شرکت ها به جد توصیه می گردد تا هیچ واکنشی در قبال نظرات مخالف نداشته باشند و فقط با کمی صبر اقدام به پاسخ گویی مناسب نمایند . بازم هم قضاوت در این مورد را به مخاطبین فهیم واگذار می کنیم 3- اگر واقعا این موضوع و فعالیت این شرکت ها انقدر فراگیر شده که با کوچکترین نقدی این همه جبهه گیری صورت می پذیرد به عنوان یک نویسنده و پژوهشگر وظیفه دارم تا این عامل فراگیر را به چالش کشانم . چرا که در قبال جامعه و اذهان عمومی مسئولیت دارم
مهرداد انوری :
8 سال پیش
4- اینکه این شرکت ها قانونی هستند یا خیر بحثی عنوان نشد فقط از فراگیر شدنشان حرف به میان کشیده شد و فرآیند های رفتاری مشخص گردید و و دلیل اینکه خیلی ساده و به زبان عامیانه به این موضوع پرداختیم به خاطر عموم مخاطبینمان است ، نباید فراموش کنیم که روزنامه با وجود وسیله ای برای یادگیری ، کالج یا دانشگاه نیست که دروس تخصصی با شرح تخصصی مطرح شود ما به عنوان پژوهشگر این حوزه موظفیم تا مطالب را نزدیک ترین زبان جامعه ارائه دهیم 5- کاش فقط این شرکت ها آماری از خروج افراد از سازمانشان را ارائه می دادند تا مشخص گردد که موضوع اشباع که مطرح شد ، جدی تر گرفته شود و در مدت زمانی کوتاه به اشباع افراد خواهیم رسید و دیگر افراد بلند پروازی که یک شبه بخواهند ره صد ساله بپیمایند را به وفور نخواهیم یافت آنجاست که بحران این شرکت آغاز می گردد .
مهرداد انوری :
8 سال پیش
6- کلام آخرم . از آنجایی که این کسب و کار ها بر پایه اعتماد و دوستی ها آغاز می گردد و شروع کننده ها ترغیب می شوند تا سراغ کسانی بروند که اعتماد دارند ، پس از شکست ، شکست را نمی پذیرند و مصمم همچنان از ان دفاع می کنند ولی به انزوا می روند چرا که در قدم اول اعتماد اطرافین را از دست داده اند و در قدم دوم در ازای پولی که هزینه کردند ، در نهایت جعبه ای پر از شامپو صابون و کلی اقلام مصرفی دیگر دارند که باید ماهها مصرف کنند . باید گفت یکی از بحرانهایی که این شرکت ها در نهایت خانواده ها را تهدید می کند شبکه سازی در خانواده هاست و در این حالت است که نه راه پس دارند و نه راه پیش و بعضا به ناچار در سیستم به خاطر زیر مجموعه شان باقی می مانند بازم هم تشکر می کنم از همراهیتون و سپاسگزار وقت و زمانی هستیم که اختصاص داده اید بازهم تاکید می کنیم ما قصد قضاوت نداریم و فقط با به چالش کشیدن موضوعات و رفتار ها و گفتار طرفین این فرصت را برای مخاطبین ایجاد می کنیم که هوشمندانه تصمیم بگیرند .
علي بالازاده :
8 سال پیش
سلام و عرض ادب خيلي خوشحال شدم كه شما هوشمندانه كامنت ها رو رصد ميكنيد. نتورك ماركتينگي كه در دنيا انجام ميشود چند سال نوري از ما جلوتر است ، دقت كن نگفتم كيلومترها گفتم سال نوري تافلر در بیان بی سوادی میگوید : بی سوادان قرن 21 کسانی نیستند که خواندن و نوشتن بلد نیستند! بلکه کسانی هستند که نمیتوانند چیزهای جدید یاد بگیرند یا آن چیزهایی که قبلا یاد گرفته اند , چیز های جدید را جایگزین آن ها کنند . متاسفانه علاوه بر طمع بسيار زياد بعضي از صاحبان(مديران) شركتها كه تمايل دارند فعاليت شركتها به سمت هرمي شدن پيش رود به دليل سود كوتاه مدت بيشتر..... اصلي ترين تهديد از ديد بنده همان بي سوادي خيلي از دوستان خود ما يعني (ليدرها) رهبران اين صنعت ميباشد. خيلي از آنها هنوز آموزشهاي جو و پاتمن (كوئست)‌رو براي تيمهاشون آموزش ميدن. هنوز براشون محصول بهانه هست، هنوز با هر روشي شده اول و آخر ماه با برگزاري جلسات بزرگ و ايجاد جو و هيجان و .... تيم را تشويق به خريد بالا مي نمايند..... دغدغه شما را ارج مي نهيم اما بهتر است راه حلي بيان شود
علي بالازاده :
8 سال پیش
در صورتي كه تمايل دارين تعدادي از راهبران اين صنعت را دعوت كنيد و ميزگرد يا جلسات گفتگويي داشته باشيم و بتوانيم با مطرح كردن موارد و مشكلات ، شفاف سازي را تا حد مقدور انجام دهيم
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
قیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانلوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطیکفپوش پی وی سیتماشای سریال زخم کاری 4
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه