در این شماره به نخستین روش غیرمنطقی برای افزایش اعتبار آنلاین اشاره میکنیم؛ اینکه رازهای خود را نگه ندارید؛ آنها را علنی کنید!
نقاط مشترک دستورالعملهای جادویی طبخ غذا در رستوران و کدهای میانبر در بازیهای رایانهای چیست؟ پاسخ این است که همه رمزها گشوده میشوند، همگی در فضای اینترنت قرار میگیرند و در هر مورد ارائه این اطلاعات سر به مهر به عموم مردم، حلقه مستحکم و گستردهای از طرفداران وفادار را تشکیل میدهد. آیا به این موضوع توجه کردهاید که هر قدر در دنیای کنونی پیشرفت حاصل میشود، پنهان کردن یک راز برای یک حرفه سخت و سختتر میشود؟
شما بهعنوان یک مدیر باید به موضوع علنی کردن رمز و رازهای حرفه و صنعت خود رسیدگی کنید، قبل از اینکه شخص دیگری این را انجام دهد. اگر در تیتر مطلب فاش شده جذابیت کافی وجود داشته باشد، موج عظیمی از وفاداری و نفوذ را در میان مشتریان جدید پدید میآورد که به هیچ طریق دیگری نمیتوانید به آن دست یابید.
همچنین فرصت پیدا میکنیدتا با انجام مدلی از کسبوکار (فروش اطلاعات!)، سود ناخالص حداکثری را بهدست آورید.
در دنیای اطلاعات نامحدود، رازهای کمی وجود دارند که برای مدت طولانی ناگشوده باقی میمانند. اگر هماکنون یک راز ارزشمند را علنی نکنید، سرانجام شخص دیگری این کار را انجام میدهد. از این طریق میتوانید در میان مخاطبانی که جویای حقیقتند، نفوذ کرده و اعتماد آنها را جلب کنید.
سودهای میلیونی از طریق بلیتفروشی
مدیر یک کسبوکار بزرگ تجربه خود را در این خصوص چنین شرح میدهد: «یکی از نخستین محصولات من که در طی 10 سال گذشته بهصورت آنلاین فروختم، بلیت رویدادهای مختلف بود. من در رزرو کردن بهترین صندلیهای رویدادهای پرطرفدار نسبت به فروشندگان بزرگ بلیت بهصورت آنلاین، تبحر خاصی داشتم. قوانین eBay در خصوص بلیت رویدادها را آموختم و تمام مقررات کاربردی در حوزه مبادله بلیت را مطالعه کردم. برای مدت طولانی یکشنبه صبحها مشتاقانه از طریق استراتژیهای خلاقانه خود صندلیهای ردیفهای پیشین را برای برنامههای مهم و رویدادهای بزرگ در سراسر امریکا رزرو میکردم.
سپس بلیت این صندلیها را به فروشندگان اصلی خود در eBay میفروختم و گاهی تا 10 برابر سود کسب میکردم.»
همزمان با رشد و رونق کسبوکارم، سود هفتگی من بین 800 تا 1000 دلار تثبیت شد، در حالیکه هر هفته فقط چند ساعت آخر هفته کار میکردم. پیش از این یک شغل تمام وقت داشتم و نمیخواستم این کار را بهعنوان شغل تمام وقت انجام دهم. من به مدت یکسال، امنیت شغلی فراوانی داشتم، اما شرایط و اوضاع کمکم بد شد. به تدریج رقبای من در eBay بیشتر و بیشتر میشد.
تعداد زیادی از مشتریان بلیتها از من این سوال را میکردند که چگونه قادرم به طور پیوسته چنین صندلیهای خوبی را در بهترین و مشهورترین برنامهها بهدست آورم. من در مقام تصمیم بودم. اگر در آن زمان تصمیم اشتباهی میگرفتم، در دهه آتی میلیونها دلار متحمل هزینه میشدم.
گزینههای پیش رویم این بود که رازهایم را برای خودم نگه دارم و در حالی که در کنار رقبای بیشمار و روزافزون خود کار میکنم، به کسب درآمد جانبی خود ادامه دهم، یا اینکه رازهای خود را علنی کنم که در اینصورت تنها تعداد کمی از فروشندگان فعال در eBay توفیق مییافتند و احتمالا از کسبوکار من خارج میشدند و دیگران را در کسب درآمد جانبی یاری میکردند. انتخاب من کاملا مشخص است، اینطور نیست؟ من رازهای خود را در معرض تمام دنیا قرار دادم.
کسبوکارهایی که با فاش شدن یک راز آغاز شد
در آن برهه یک سند 20 برگی در مورد تمام دانستههای خود در مورد چگونگی رزرو صندلیهایی با جایگاه بسیار خوب برای کنسرتها و رویدادهای ورزشی تالیف کردم. در آن زمان بسیاری از رقبای من در eBay از این کارم ناراحت شدند.
ابتدا این گزارش را در معرض دید تمام مشتریانی که هزینهای بابت بلیتهای من میپرداختند، قرار دادم. این گزارش یک هدیه خوب برای آنها بود. بسیاری از مشتریان نخستین من که بیش از 10 سال در سایت eBay از من بلیت خریداری میکردند، همچنان از وفادارترین طرفداران من هستند. در این اثنا رموز راهاندازی یک کسبوکار پرسود اینترنتی را به دیگران آموختم. گزارش مشابهی به ارزش 20دلار قرار داده شد که دهها هزار دلار درآمد داشت. در خلال تنها چند هفته از نگارش این گزارش من به کسبوکار خلق محتوای آنلاین اشتغال پیدا کردم و از کار فروش بلیت دور شدم.
از آن پس دهها هزار نسخه از گزارشها، کتب و رسالات گوناگون را در فضای بازاریابی و کسبوکار اینترنتی به فروش رساندم. 2وب سایت برای عضو شدن راهاندازی کردم که بیش از 10 هزار عضو داشت. تمامی این امور را از سال 2002 بهصورت تمام وقت انجام میدادم.
تمامی این کارها با گشودن یک راز آغاز شد. آیا مایل به گشودن رازی نیستید که میتواند روزانه 1000 دلار برای شما سود داشته باشد، در حالی که بدانید با این کار درآمد قبلی شما از بین میرود؟ اگر عاقل باشید، این کار را میکنید.
جرمی شومیکر چندسال پیش این کار را انجام داد و مهمترین تصمیم کاری خود را گرفت. جرمی (که در اینترنت با نام ShoeMoney معروف بود) جزییات دقیق کمپین تبلیغاتی آنلاین خود را منتشر کرد که درآمدی حدود هزار دلار بهدست میآورد.
من او را در یک کنفرانس مربوط به بازاریابی ملاقات کردم. او در آنجا به من مجوز اشتراکگذاری داستان خود را داد. جرمی با شهامت (یا اگر شما اینطور دوست دارید: با بیخردی) تصمیم گرفت که به طور علنی مدل کاری خود را در فضای مجازی قرار دهد، با این علم که به طور موثری رمز و راز حوزه کاری خود را نابود میکرد؛ به این دلیل که مطمئن بود افراد دیگری این گزارشها را خیلی سریع کپیبرداری میکنند.
با این وجود در نتیجه این سخاوت غیرمنطقی او در مورد رازهای کاری، به سرعت هزاران مخاطب وفادار پیدا کرد که هماکنون از وبلاگ بازاریابی و تبلیغاتی او استفاده میکنند. اکنون درآمد حاصل از این وبلاگ مشهور بسیار بیش از گذشتهای است که رازهای خود را فاش نکرده بود.»