چند سالی است که تئاتر شهرستانها عزیز شدهاند. دقیقاً از واژه عزیز شدهاند میتوان استفاده کرد، چرا که فقط در کلام عزیز شدهاند. در پیامها، گفتوگوهای مدیران از توجه به تئاتر شهرستان گفته میشود، اما این موارد فقط در حد حرف است و همواره هنرمندان تئاتر شهرستان از کمبود بودجه و هزار مشکل دیگر گلایه دارند.
باید قبول کرد که تئاتر شهرستان با فقر امکانات چه معنوی و چه مادی روبهرو است. بودجه ندارند، سالن ندارند یا اگر سالن دارند چنان فقیر و ویران است که بودونبودش چندان تفاوتی با ندارد. اگر سالن نسبتا مناسبی وجود داشته باشد، معمولاً چندکاره است و تئاتر در بین سمینارها، مراسمهای مختلف و برنامههای دولتی سهم اندکی دارد. هرچند در چند سال اخیر اقدامات خوبی برای ساخت سالن یا تجهیز سالنها انجامشده است، اما به نظر میرسد این اقدامات چندان که باید و شاید برای تئاتر شهرستانها کافی نبوده و هنرمندان شهرستان همچنان با مشکلات زیادی مواجه هستند.
هنرمندان شهرستانی، هنرمندان خودساختهای هستند، خودشان میآموزند و متأسفانه دسترسی به اساتید حرفهای ندارند و حتی از دیدن تئاتر حرفهای محروم هستند. آنها محکوم به این هستند که خود بیاموزند. نکته تلخ ماجرا در این است زمانیکه هنرمندان شهرستان با همت خودشان به جایگاه حرفهای میرسند، تئاتر شهرستان را رها میکنند و به تهران میآیند، چرا که تئاتر شهر و تهران همواره برایشان نقطه آمال و آرزو بوده است، در این مرحله آنها تهران را به شهر خودشان ترجیح میدهند.
متأسفانه این دایره باطل همواره در بین هنرمندان و تئاتر شهرستان تکرار میشود و کمتر هنرمندی است که همچنان بخواهد در شهر خودش با کمبودها بسازد و برای مردم شهرش تئاتر اجرا کند. با این حال اقدامات خودجوشی از سوی مسئولان و هنرمندان تئاتر شهرستان دیده میشود. این روزها خبری مبنی بر عقد تفاهمنامه انجمن نمایشی استان هرمزگان با بانک مهر اقتصاد هرمزگان منتشر شد و نشان داد که آنها فهمیدهاند بهتر است دست بر زانوی خود بگذارند و بلند شوند.
باید پذیرفت زمانیکه بحث مشکلات اقتصادی دولت به میان میآید، متأسفانه هنر و خصوصاً تئاتر فراموش میشود. اینجاست که تلاش هنرمندان و حتی مسئولان مهم میشود. نمونهاش تلاش مسئولان و هنرمندان تئاتر هرمزگان است که خود به دنبال حمایتکننده مالی رفتهاند و توانستهاند بانک مهر اقتصاد هرمزگان را وارد کار هنری کنند. باید پذیرفت که این امر به نفع هر دو گروه است؛ هم هنرمندان هم اسپانسر. هنرمندان باوجود اسپانسر به آرامش نسبی میرسند و در این صورت بدون آنکه نگران مسائل مالی باشند تنها به هنر و تولید تئاتر فکر میکنند.
از سوی دیگر اسپانسر در کنار هنرمندان قرار میگیرد تا هم آنان را حمایت کند و هم از طریق زبان گویای هنر به اهداف اقتصادی خود برسد. از سوی دیگر شرکتهای اقتصادی زمانیکه بهعنوان حمایتکننده مالی در کنار هنر و هنرمندان قرار میگیرند از تخفیفهای مالیاتی بهرهمند میشوند. هرچند این امر چندان که باید بین شرکتهای اقتصادی جا نیفتاده است و با اما و اگرهای قانونی مواجه است. بهتر است حضور اسپانسرها در تئاتر آسان شود و زمانیکه این امر شکل قانونی به خود بگیرد، اسپانسرها خود برای حمایت از هنر پیشقدم میشوند.
* خبرنگار هنری