بازاریابی موفق، ماندگار و بزرگ هرگز توسط یک نفر انجام نمیشود، همیشه توسط یک تیم انجام میشود.مفهوم کار تیمی در حقیقت آنقدر ساده است که اغلب مردم فهم آن را بسیار عادی میپندارند و همین مسئله که آنها با این فرض، کار تیمی انجام میدهند مشکلساز است، چراکه آنها در اصل کار گروهی انجام میدهند. بهطور معمول هر بازاریاب تجربه حضور در یک جلسه و ایفای نقش در آن یا مواجهه با یک گروه جدید از همکاران و انجام کار جمعی را داشته است، اما اینها صرفا مثالهایی از گروههای کاریاند. تیم درواقع به یک گروه کاری گفته میشود که تمامی شرایط یک تیم واقعی را داراست و اعضای آن کاملا به شکوفایی و موفقیت یکدیگر متعهد هستند.
این تعهد به رشد تیم بازاریابی منجر میشود. یک تیم بازاریابی که دارای قدرت اجرایی بالاست، مشخصا تمامی کارها را بهتر از تیمهای دیگر انجام میدهد و تمام انتظارات منطقی اعضا را برآورده میسازد. باید درك صریح و روشنی در مورد دلیل تشكیل تیم داشت، یعنی اینکه تیم با چه هدفی تشکیل شده است. در یک تیم بازاریابی به منظور هدایت و مدیریت كارها، حضور افراد كاردان و ماهر ضروری است. باید به این نكته توجه داشت همیشه نخبگان از نظر اخلاقی و رفتاری، توانایی همكاری و تشریك مساعی را كه لازمه دوام و بقای یك تیم است ندارند و افراد نیرومند و ماهر نیز، اغلب همراهان خوبی برای یك تیم نیستند.
البته این حالت مشكل خاصی ایجاد نمیكند مگر در شرایطی كه گروه تصمیم میگیرد بهطور جدی در قالب یك تیم بازاریابی واقعی كار كند. در تشکیل یک تیم بازاریابی افرادی که میتوانند بهسرعت و به نحوی کارآمد تشکیل تیم دهند و در قالب آن کار کنند، با سوقیافتن فعالیتها به سوی پروژههای تیمی و نیروهای کاری ویژه، در آینده بسیار مورد نیاز خواهند بود. میتوان اعضای یک تیم بازاریابی را به منزله بازیگرانی در نظر گرفت كه در آن به ایفای نقش میپردازند.
الگوی رفتاری هر یك از اعضا بهگونهای است كه كمك میكنند تا دیگران، صرفنظر از میزان استعداد خود، نقش مؤثرتری در تیم داشته باشند. این افراد بیش از هر چیز به تیم و كارگروهی میاندیشند. بهطور كلی میتوان ویژگیهای زیر را برای بازیگران یك تیم بازاریابی بیان کرد كه با بهرهگیری از آنها، نقش تیمی خود را بهخوبی بازی خواهند كرد.
یک تیم بازاریابی موفق به تعداد کمی از افراد گفته میشود که دارای مهارتهای تکمیلکننده یکدیگر بوده و دارای مقاصد، اهداف و رویکردی مشترکند که برمبنای آنها به هم پیوند میخورند و به یکدیگر تکیه میکنند. درنتیجه، اعضای تیم به یکدیگر وابستهاند یعنی عدم فعالیت یک عضو از تیم، باعث عدم انجام کار تیمی میشود. درواقع کار آنها اثر متقابل بر یکدیگر میگذارد و در نهایت منجر به فروش بیشتر میشود. اما گروههای کاری، گروهی از افراد هستند که با یکدیگر کار میکنند و از راهنمایی یک نفر بهره میبرند. در این گروهها کار شخصی بیشتر نمود دارد.
اگر فرصت یا نیاز عملکردی مهمی که لازمه تیمشدن چند بازاریاب در یک سازمان است وجود نداشته باشد، آن را گروه مینامند. اعضا در ابتدا برای تبادل اطلاعات، مشارکت میکنند و با سعی فراوان از دیدگاههای خود برای تصمیمگیری در جهت کمک به همگروهیها در راستای فعالیتشان بهره میگیرند. ولی بهطورکلی، در گروههای کاری، قصد، هدف عملکردی یا محصول مشترکی وجود ندارد که مستلزم رویکرد تیمی یا مسئولیت متقابل باشد.