در سالهای اخیر تعداد کسانی که به اینترنت وصل میشوند، رشد قابل توجهی داشته است؛ در سال 2004، 910میلیون نفر به اینترنت دسترسی داشتند و در سال 2014، نزدیک به 3میلیارد نفر. نفوذ اینترنت در کشورهای توسعهیافته بیشتر از سایر نقاط دنیا بوده است؛ 88درصد در آمریکای شمالی و 81درصد در اروپای غربی.
این در حالی است که در کشورهای آسیایی چون کره جنوبی و ژاپن بیش از 90درصد جمعیت به اینترنت دسترسی دارند. استفاده از اینترنت، اغلب از طریق گوشیهای هوشمند، در کشورهای در حال توسعه هم رو به افزایش است.
اینترنت دارد نحوه کار، معاشرت، تولید و به اشتراک گذاشتن اطلاعات را تغییر میدهد و سیر حرکت مردم، دیدگاهها و تقریبا همه چیز دنیا را سازماندهی میکند. اما عظمت حجم این تحول هنوز به آن اندازه پتانسیل حقیقیاش درست درک و ارزیابی نشده است.
در واقع ما هنوز نمیدانیم اینترنت چه کمکهایی به ما کرده و میتواند بکند. از فاصله زمانی سال 2009 تا 2011، اینترنت 21درصد تولیدات ناخالص داخلی اقتصادهای پیشرفته را تامین کرد؛ در همان دوره، تعداد دانشجویانی که به فیسبوک وصل میشدند، از چند هزار نفر به 800میلیون نفر در سرتاسر دنیا رسید.
این رقم البته شامل شرکتهای پیشرو بازار هم که به طور منظم صفحات خود را در فیسبوک بهروز میکردند و محتوایی را با دیگران به اشتراک میگذاشتند، میشد.
اینترنت شرکتی مثل سیلیکون ولی را قدرتمند کرد و پتانسیل این را دارد که شیوه کار بسیاری از تجارتهای دنیا را تغییر دهد. تا همین جا هم رسانههای خبری را تکان داده و یک بخش کاملا جدید به نام «اقتصاد مشترک» به وجود آورده است.
در جهان در حال توسعه، حتی بعضی از کشاورزان هم از گوشیهای هوشمند مجهز به اینترنت خود برای زیر نظر داشتن قیمتهای بازار استفاده میکنند. در جهان توسعهیافته، نه فقط اقتصادهای پیشرفته و موسسات بزرگ بلکه کاربران ساده و کارآفرینان تازهکار هم از این انقلاب فناوری بهرههای زیادی بردهاند. موسسه جهانی مککنزی میگوید اگر اینترنت تبدیل به یک بخش میشد، خیلی بیشتر از کشاورزی میتوانست به تولیدات ناخالص داخلی کمک کند.
طبق تحقیقی از سوی گروه مشاوره بوستون، کشورهایی که در آن جمعیت غالب به هر دلیلی به اینترنت دسترسی ندارند، بهطور متوسط 2/5درصد رشد تولید ناخالص داخلی را از دست میدهند. در ایالاتمتحده، سوئد، هنگکنگ و بهطور کلی کشورهایی که دسترسی آزادانه به اینترنت دارند، اقتصاد اینترنت بین 5 تا 9درصد به تولیدات ناخالص داخلی کمک میکند. در اقتصادهای در حال توسعه، اقتصاد اینترنت حتی با سرعت بیشتری حرکت میکند و تاثیر آن بر تولیدات ناخالص داخلی سالانه بین 15 تا 25درصد بوده است.
برای سنجش تاثیر بالقوه اینترنت بر عملکرد تجاری کشورهای در حال توسعه، یک فارغالتحصیل سوئیسی از مرکز مطالعات بینالمللی و توسعه و یکی از اعضای سازمان همکاری اقتصاد و توسعه تحقیقی را در سال 2015 انجام دادند که نتایج آن را با شما به اشتراک میگذاریم. این دو محقق درصدد یافتن پاسخ این پرسش بودهاند که آیا محدودیت دسترسی به اینترنت در برخی کشورهای در حال توسعه از تاثیرات بالقوه مثبت اینترنت بر اقتصاد میکاهد یا نه.
اطلاعات بیش از 46هزار شرکت را (از آمریکای لاتین، آفریقا، اروپای شرقی، خاورمیانه، آسیای جنوبی و شرقی) که تحت نظارت بانک جهانی بود، جمعآوری کردند و برای سنجش میزان دسترسی آنها به اینترنت، ایمیلهای پرسنل شرکت برای برقراری ارتباط با مشتریان و کارپردازان را معیار قرار دادند. دسترسی به اینترنت در اکثر شرکتها زیاد بود؛ حتی در اقتصادهای کمدرآمد هم 45/2درصد شرکتها از اینترنت استفاده میکردند.
به طور کلی استفاده از اینترنت تاثیر مثبتی روی کارآمدی این شرکتها در مناطق مختلف و در مراحل گوناگون توسعه آنها داشت؛ به جز آسیای شرقی و جنوبی که اصلا امکان ارزیابی تاثیرات مثبت اینترنت روی کارآمدی شرکتها وجود نداشت. اما با وجود این براساس نتایج این تحقیق، اینترنت حتی در شرکتهایی که با محدودیتهای مالی، قطعی مکرر برق، کمبود نیروی ماهر، فساد و قوانین سنگین کاری مواجه بودهاند، مثمرثمر بوده است.
با تمام این اوصاف ما هنوز در مراحل اولیه انقلابی که اینترنت با خودش آورده، هستیم؛ هنوز راه زیادی در پیش داریم تا بفهمیم اینترنت چه تحولاتی را به وجود خواهد آورد و چه فرصتهایی را در اختیارمان خواهد گذاشت.
البته که نوام چامسکی فیلسوف، رسانههای ارتباط جمعی آمریکا را نهادهای ایدئولوژیک قدرتمند و تاثیرگذاری میداند که با اتکا به نیروهای بازار، فرضیههای درونساختاری و خودسانسوری سیستمی پروپاگاندا محور را به وجود آوردهاند، اما بسیاری معتقدند امکان برقراری ارتباط با حجم وسیعی از مردم و مشارکت عمیقتر میتواند پتانسیلهای بیشتری را از فضای مجازی بیرون بکشد.
دولتها موظند فرصتهایی را که اینترنت میتواند در اختیار مردم قرار دهد، درک و از آن استقبال کنند.
در عین حال وظیفه دارند جوامع را نسبت به خطراتی که اینترنت میتواند برای امنیت و حریم شخصی افراد به همراه داشته باشد، آگاه کنند. مثلا میتوانند به ایجاد یک اکوسیستم اینترنتی سالم کمک کنند؛ محیطی که بتواند زیرساخت را تقویت و محیطی رقابتی اما سالم ایجاد کند که هم به نفع کاربران باشد و هم به نوآوران و کارآفرینان اجازه رشد دهد و سرمایه انسانی تربیت کند. این المانها میتواند تاثیر اینترنت بر رشد و شکوفایی اقتصادی را افزایش دهد.
ارتباط با نویسنده: [email protected]