از نظر دونالد ترامپ، نامزد ریاست جمهوری آمریکا چین مسئول بزرگترین سرقت جهان است. او در صحبتهای خود چین را متهم کرده به اینکه با فریبکاری درباره ارزش پول خود، صادراتش را در دنیا رقابتی کرده است. ترامپ معتقد است که چین ضربه سنگینی به بازار کار آمریکا و تجارت آن وارد کرده است. او حتی در صحبتهایش از چین بهعنوان کشوری یاد کرده که کشور آمریکا را مورد تجاوز قرار داده است.
او چین را در چند زمینه مورد انتقاد قرار داده است. ترامپ میگوید با آنکه آمریکا درهای خود را به روی کالاهای چینی گشوده است، چین از انجام این کار سر باز زده است. همچنین معتقد است که چین با انحصار ارز و فریبکاری ارزش پول خود را 15 تا 40 درصد کاهش داده است.
همین استراتژی که چین با هدف حمایت از تولید داخلی خود اتخاذ کرده، بازار جهانی محصولات این کشور را رقابتی ساخته است. علاوه بر این شرکتهای چینی با بهرهگیری از یارانههای صادراتی، واردات خود را به حداقل رساندهاند.
ترامپ همچنین چین را به خاطر رعایت نکردن استانداردهای محیط زیستی متهم میکند. مورد دیگر آنکه چین با رعایت نکردن حقوق مالکیت معنوی و تولید کالاهای تقلبی سعی در تصرف بازار جهانی دارد. شرکتهای بزرگ و معروف دنیا برای تسخیر بازار، محصولات خود را در این کشور با نیروی کار ارزانتر و هزینه کمتر تولید میکنند.
در یک مقاله که توسط یک کارشناس اقتصادی فرانسوی نوشته شده استدلال ترامپ درباره چین و موضعگیری او مورد بررسی قرار گرفته است. این کارشناس میگوید که اگر ارزش واحد پول چین کم است، پس چرا دولت چین از تغذیه ذخایر ارزی خود حمایت میکند؟ و اینکه آیا ادعای ترامپ مبنی بر اینکه درهای آمریکا همیشه به روی چین باز بوده، ادعایی درست است؟ شواهد و تاریخ نشان میدهد این ادعا نمیتواند درست باشد.
آمریکا همیشه کشوری بوده که از محصولات داخلی و تولیدات داخلی حمایت میکرده است. علاوه بر آن، از نظر سرمایهگذاری این کشور دسترسی شرکتهای خود را به کالاهای چینی مسدود کرده است. گویا ترامپ فراموش کرده که تجارت بیشتر با چین به نفع این کشور خواهد بود. از نظر این اقتصاددان، آمریکا راهی جز برپایی جنگ قیمت در مقابل چین ندارد.
حتی برخی از تحلیلگران چینی معتقدند که صحبتهای ترامپ و موضعگیری او در برابر چین فقط رنگ و بوی مخالفت دارد. این دسته از تحلیلگران معتقدند که برگ برنده ترامپ چین است. از نظر آنها، سیاستهای ترامپ در برابر چین، نهتنها مخالفت نیست، بلکه حتی چین را برای شکوفایی بیشتر آماده میکند.
یکی از سیاستهای ترامپ مخالفت با پیمان تجاری موسوم به پیمان مشارکت دوسوی اقیانوس آرام (TTP) است.
در این پیمان سرمایهگذاری و مقرراتگذاری، 12 کشور در سراسر منطقه آسیا و استرالیا شرکت دارند. کشورهای استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، سنگاپور، ایالات متحده آمریکا و ویتنام امضاکنندگان این پیمان تا سال 2014 هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که عدم تصویب این پیمان توسط آمریکا، چین را قدرتمندتر میکند. به دنبال قدرت گرفتن چین در منطقه، شرایط برای صادرات کالا و خدمات آمریکایی بدتر میشود.
همانطور که نخستوزیر نیوزیلند خطر منسوخ شدن پیمان TTP را به آمریکا گوشزد کرده و هشدار داده است که اگر آمریکا نقش خود را در منطقه واگذار کند، چین این خلأ را پر خواهد کرد. تحلیلگران میگویند که چین مدتهاست با پیشبینی عقبنشینی آمریکا، نفوذ خود را در کشورهای دیگر و بر اقتصاد دنیا تقویت کرده است.
از جمله اقدامات چین در این زمینه میتوان به ایده این کشور برای جایگزین کردن بانک جهانی اشاره کرد. چین بانک سرمایهگذاری در زیرساختهای آسیا را بهعنوان جایگزینی برای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول پیشنهاد داده است.
موسسه بروکینگز که یک موسسه تحقیقاتی و تحلیلکننده مسائل اقتصادی و سیاسی با رویکرد غیرجانبدارانه آمریکایی است میگوید این بانک قابلیت این را دارد که هر سال 20میلیون دلار برای توسعه منطقه وام دهد. چین در برنامه خود برای قدرتطلبی، همچنین طرح ساخت و ایجاد شبکههایی از حملونقل و زیرساختها را پایهریزی کرده است.
امتداد این طرح در خشکی از چین تا مسکو و رتردام و در دریا از سرتاسر آسیای جنوب شرقی تا امتداد سواحل آفریقاست. این طور که به نظر میرسد جاهطلبیهای جهانی چین درحقیقت نوعی اهانت به رهبری جهانی آمریکاست.