بازاریابی دیجیتال با ترندهای برتر

ما در آستانه ورود به دهه تازه ای هستیم. این امر نیاز به ارزیابی نحوه فعالیت برندها و تیم های بازاریابی در دهه گذشته را افزایش می دهد. انواع مختلف فناوری در حوزه های گوناگون تغییرات بسیار زیادی یافته اند، بنابراین مشاهده تاثیر چنین فناوری هایی بر روی حوزه بازاریابی دیجیتال اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. امروزه استفاده از فناوری های تازه در فرآیند کسب و کار اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از برندها متکی به استفاده مداوم از فناوری های تازه هستند. این امر تفاوت آنها با دیگر برندها را رقم می زند. شاید حوزه بازاریابی دیجیتال بیشترین پیوند را با فناوری های جدید داشته باشد. نکته جالب اینکه الگوی فوق در اثر توسعه فناوری های دیجیتال در سطح جهان معرفی شد بنابراین پیوند نزدیک آن با فناوری های نوین طبیعی خواهد بود.

بازاریاب ها به منظور ارائه خدمات باکیفیت در طول زمان نیازمند آگاهی از آخرین تغییرات حوزه تخصصی شان هستند. دستیابی به این هدف در حوزه بازاریابی دیجیتال پیچیده تر از سایر حوزه ها خواهد بود. هیچ حوزه ای به اندازه بازاریابی محتوایی در طول سال های اخیر دستخوش تغییر و تحول نشده است. وقوع تغییرات گسترده در این حوزه بسیاری از بازاریاب ها و برندها را نسبت به عدم حضور در آن متقاعد کرده است. بی تردید نگرانی های بازاریاب ها نسبت به دشواری فعالیت در دنیای بازاریابی دیجیتال تا حدودی درست است. امروزه به طور کلی پیش بینی آینده حوزه کسب و کار امر دشواری محسوب می شود. این نکته درباره الگوی بازاریابی دیجیتال نیز صادق است.

بسیاری از کارشناس ها دهه آینده را بسیار ترسناک ارزیابی می کنند. این امر موجب شک و تردیدهای بسیاری در میان کارآفرینان شده است. ایده من در این زمینه همراه با نگرانی بیش از حد نسبت به آینده حوزه بازاریابی نیست. تا همین یک دهه پیش فرض اینکه هوش مصنوعی، جست و جوی صوتی خودکار و بازاریابی داده محور بخشی از زندگی روزمره ما شود، بعید به نظر می رسید. جالب اینکه اکنون هر سه مورد فوق بخش جدایی ناپذیر زندگی ما را تشکیل می دهد بنابراین واکنش ما در برابر تغییرات احتمالی در دهه آینده باید همراه با نگرش مثبت باشد. نوآوری های تازه حوزه فناوری کار ما به عنوان بازاریاب ها را ساده خواهد کرد. البته چالش اصلی در این میان ورود طیف وسیعی از افراد به حوزه بازاریابی در پی سهولت فعالیت در این بخش است بنابراین ما با شرایط پیچیده ای مواجه خواهیم بود.

مطلب مرتبط: ضرورت آینده نگری در حوزه بازاریابی دیجیتال

راهکار مناسب برای بازاریاب ها به منظور تولید محتوای جذاب برای مخاطب آگاهی از ترندهای احتمالی در دهه پیش رو است. بی شک پیش بینی دقیق ترندهای دهه پیش رو امر دشواری خواهد بود. به همین خاطر در این مقاله هدف اصلی پیش بینی ترندهای احتمالی سال 2020 براساس داده های موجود و نحوه رفتار مخاطب در قبال محتوای بازاریابی دیجیتال در دهه گذشته است.

اهمیت تجربه مشتریان

در طول دهه گذشته بسیاری از مردم به گوشی های هوشمند و سایر دستگاه های ارتباطی نسل جدید دسترسی پیدا کردند. این امر به طور قابل توجهی سرنوشت بازاریابی دیجیتال را دگرگون کرد. در ابتدای دهه کنونی هنوز بازاریابی دیجیتال گزینه ای مهم برای بازاریاب ها محسوب نمی شد. فراتر از این، بازاریاب ها حتی به بازاریابی دیجیتال به چشم الگویی دارای آینده روشن نیز نمی نگریستند.

امروزه با افزایش چشمگیر سطح دسترسی مردم به دستگاه های هوشمند نادرستی پیش بینی اغلب بازاریاب ها در ابتدای دهه آشکار شده است. نکته اساسی در این بخش ادامه روند رو به رشد بازاریابی دیجیتال است، بنابراین اگر تا به حال از این الگو استفاده نکرده ایم، سال آینده آخرین فرصت ما خواهد بود. در غیر این صورت به سرعت عرصه را به دیگر رقبا واگذار خواهیم کرد.

تفاوت اصلی بازاریابی دیجیتال با سایر الگوهای رقیب در اهمیت فوق العاده تجربه مشتریان است. کمپین های دیجیتال باید توانایی جلب نظر مخاطب به شیوه ای تعاملی را داشته باشند. این امر بدون ارائه تجربه ای جذاب و هیجان انگیز به مخاطب هدف صورت نخواهد گرفت. ایراد کنونی بسیاری از کمپین های بازاریابی کنونی بی توجهی به این نکته مهم است. به این ترتیب کمپین ما بدون دریافت بازخوردی مناسب در کنار سایر نمونه های کلیشه ای قرار خواهد گرفت.

خوشبختانه امروزه بسیاری از برندها در زمینه تولید ابزارهای کمکی برای بازاریاب ها فعالیت دارند. شاید بسیاری از ابزارها نظیر دستگاه های هوشمند پیشرفته تر، هدست های دارای فناوری واقعیت مجازی و افزوده و شبکه های اجتماعی به طور مستقیم با هدف سهولت هرچه بیشتر فعالیت بازاریاب ها طراحی نشده باشند، اما تاثیر انکارناپذیری بر روی فعالیت تیم های بازاریابی خواهند داشت. نکته مهم در اینجا استفاده درست از فناوری های نوین برای توسعه هرچه بیشتر کیفیت تجربه مشتریان از کمپین های برندمان است.

طراحی محتوای مینیمال (ساده)

یکی از وسوسه های همیشگی برای بازاریاب ها استفاده از الگوهای بسیار پیچیده به منظور تولید محتواست. این امر مبتنی بر فرض تمایل بیشتر مخاطب به مشاهده محتوای پیچیده و شلوغ است. شاید این الگو در دهه های گذشته طرفدارهای خاص خود را داشت، اما اکنون ماجرا به طور کامل فرق کرده است. امروزه مخاطب تمایل چندانی به مشاهده محتوای پیچیده ندارد. دلیل این امر تغییر رویکرد مردم نسبت به مشاهده محتوای بازاریابی است. در گذشته هدف اصلی مردم از مشاهده کمپین های بازاریابی اندکی سرگرمی و سپس آشنایی به محصولات تازه بود. این امر در دهه کنونی به طور کلی تفاوت پیدا کرده است. به این ترتیب دیگر کمتر فردی به دنبال سرگرمی از طریق مشاهده محتوای بازاریابی است.

مطلب مرتبط: راهکارهای استفاده از ترند TBT در بازاریابی دیجیتال

نتیجه منطقی تغییر رویکرد مخاطب نسبت به محتوای بازاریابی ضرورت تغییر جهت گیری برندها و تیم های بازاریابی است. اگر ما در شرایط کنونی به الگوی سابق تکیه کنیم، نتیجه مناسبی در انتظارمان نخواهد بود. استفاده از طرح های مینیمال (ساده) برای بازاریابی بهترین راهکار پیش روی برندها محسوب می شود. این انتخاب ریشه در جهت گیری تازه مشتریان در تعامل با محتوای بازاریابی دیجیتال دارد. امروزه هدف اصلی مخاطب از مشاهده محتوای دیجیتال رفع نیازهایش است. نیاز مشتریان برخواسته از مشکلات روزمره زندگی شان است بنابراین برند ما باید آشنایی کاملی با مشکلات مخاطب به منظور افزایش تاثیرگذاری محتوای بازاریابی اش داشته باشد.

مزیت اصلی الگوی بازاریابی مینیمال امکان انتقال پیام اصلی کمپین ها به ساده ترین شیوه ممکن است. یکی از ایرادهای اصلی برندها در زمینه بازاریابی دیجیتال تلاش برای بیان پیام اصلی در قالبی بسیار پیچیده و اغلب غیرمستقیم است. با توجه به کاهش تمایل مخاطب نسبت به مشاهده محتوای پیچیده باید استفاده از الگوی بازاریابی مینیمال در دستور کار تمام برندها قرار گیرد.

ضرورت استفاده از محتوای تولیدی کاربران (UGC)

مخاطب هدف برندها در دهه آینده حساسیت بسیار زیادی نسبت به پیام برندها در کمپین های بازاریابی خواهد داشت. این امر به طور قابل توجهی انگیزه آنها برای واکنش در برابر محتوای تولیدی برندها را افزایش می دهد. یکی از راهکارهای به نسبت تازه برای جلب توجه مخاطب به کمپین بازاریابی برندها استفاده از محتوای تولید کاربران (UGC) است. مزیت این شیوه علاوه بر کاهش هزینه های تولید محتوا، امکان تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب است. کاربران در فضای دیجیتال میزان اعتماد بسیار اندکی به ادعاهای برندها دارند. این امر ریشه در فعالیت نامناسب و دروغ پردازی های مداوم برخی از برندها دارد. در این میان استفاده از محتوای تولیدی کاربران به عنوان راهکاری جایگزین برای جلب نظر سایر گروه های هدف ایده مناسبی محسوب می شود. امروزه دامنه وسیعی از مخاطب هدف برندها به ادعاهای شخصیت های حقیقی (اغلب مشتریانی مانند خودشان) بیشتر از صحبت های برندها و کارمندان شان توجه دارند. به همین خاطر ما باید در زمینه توید محتوای بازاریابی و نحوه استفاده از آنها نیز نگرش مان را تغییر دهیم.

کاربرد هدست های واقعیت مجازی و افزوده

نحوه تعامل ما با مخاطب هدف اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه مخاطب هدف دیگر به دنبال مشاهده محتوای بازاریابی به الگوهای سنتی نیست. پیشرفت فناوری بر روی انتظارات مردم از برندها نیز تاثیر گذاشته است بنابراین ما باید پاسخ مناسبی به انتظارات فزاینده مخاطب دهیم. متاسفانه برخی از برندها در پی ناتوانی در زمینه پاسخگویی مناسب به نیازهای تازه مخاطب هدف از صحنه رقابت حذف می شوند.
یکی از ترندهای نوین در عرصه بازاریابی استفاده از فناوری AR (واقعیت افزوده) و VR (واقعیت مجازی) است. شاید در نگاه نخست این امر عجیب به نظر برسد. به هر حال هنوز هم بسیاری از مردم در سراسر جهان به هدست های واقعیت مجازی و افزوده دسترسی ندارند. به همین خاطر فرآیند بازاریابی با استفاده از آنها همراه با ریسک ظاهری بسیار زیادی خواهد بود.

نکته مهم در اینجا موضوع بحث ما برای بازاریابی در سال آینده است. اگرچه در طول چند سال اخیر امکانات فراوانی به هدست های هوشمند اضافه شده، اما هنور جای کار زیادی باقی است. خوشبختانه رویکرد کلی اهالی دنیای کسب و کار نسبت به استفاده از هدست های هوشمند مثبت است. به علاوه کاربرد وسیع این فناوری انگیزه مردم برای خریدشان را افزایش داده است، با این حساب سرمایه گذاری بر روی حوزه بازاریابی مبتنی بر فناوری واقعیت مجازی و افزوده اقدام کاملا منطقی خواهد بود.

مطلب مرتبط: راهکارهای استفاده از ترند در بازاریابی

بدون تردید حوزه بازاریابی در دهه قبل دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است. این امر بر روی آینده پیش رو نیز تاثیر دارد. توجه به ترندهای مورد بحث در این مقاله گام مهمی در راستای بهبود وضعیت بازاریابی برندها محسوب می شود. نکته مهم در این میان تلاش برای یافتن ترندهای هرچه بیشتر است. اگر ما به تعداد مشخصی از توصیه ها اکتفا کنیم، به زودی شیوه های نوین بازاریابی مان قدیمی و از رده خارج خواهد شد. این امر بیانگر ماهیت پویا و همواره در تغییر بازاریابی دیجیتال است.