هنر پذیرش ریسک در کسب و کار

مسابقه فینال جام جهانی معمولا وقتی به دقایق پایانی برسد، حساسیت بیشتری پیدا می کند. به ویژه اگر بازی همچنان مساوی باشد و یک گل تکلیف قهرمان را روشن کند. در چنین شرایطی کمتر تیمی حاضر به حمله همه جانبه یا کارهای غیرعادی است. البته مگر اینکه یک سرمربی ریسک پذیر روی نیمکت یکی از تیم ها نشسته باشد. هرچه باشد موفقیت های بزرگ با محافظه کاری و پا پس کشیدن به دست نمی آید. 

همانطور که در دنیای فوتبال مربی های ریسک پذیر موفقیت بیشتری کسب می کنند، در دنیای کسب و کار هم آدم هایی که میانه خوبی با قبول ریسک داشته باشند، بیشتر در معرض موفقیت های گوناگون قرار خواهند گرفت. انگار که هرچه آدم ترسش را بیشتر کنار بگذارد، درهای کارآفرینی بیشتر به روی او باز خواهد شد. 

بی شک صحبت درباره قبول ریسک های کاری خیلی راحت تر از انجامش است. خب آدم تا وقتی پای خودش وسط نباشد، بقیه را همینطور الکی توصیه به ریسک پذیری خواهد کرد. احتمالا شما هم همکارانی داشته اید که صبح تا شب درباره اهمیت مواجهه با ریسک های مختلف حرف می زنند، اما وقتی پای یک ماجرای واقعی برسد، اولین نفر میدان را خالی خواهند کرد. خب آدم که شهرت و اعتبارش در محل کار را از سر راه نیاورده که همینطور الکی از دست دهد!

ما در روزنامه فرصت امروز با تصمیم های ناگهانی و دیوانه وار میانه خوبی نداریم. با این حال قرار دائمی از ریسک ها هم مشکلی را حل نخواهد کرد. دوست داشته باشید یا نه، گاهی اوقات آدم باید با ریسک های مختلف رو به رو شود. وگرنه اوضاعش حسابی به هم می ریزد. به علاوه، فرصت های طلایی در دنیای کسب و کار منتظر من و شما نمی مانند؛ چراکه همیشه یک رقیب فرز هست تا فرصت ها را روی هوا از دست ما بقاپد. 

مطلب مرتبط: 4 استراتژی مدیریت ریسک شکست ها

اگر شما هم بارها و بارها با خودتان بر سر پذیرش ریسک های مختلف کلنجار رفته اید اما هر بار دست از پا درازتر پی محافظه کاری رفته اید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. ما در این مقاله قصد داریم هنر پذیرش ریسک در عرصه کسب و کار را زیر ذره بین ببریم. البته اینجا خبری از بی گدار به آب زدن نیست؛ چراکه پذیرش ریسک اصولا با آنچه اغلب مردم درباره اش فکر می کنند، فرق دارد. پس با ما همراه باشید تا تکلیف این ماجرا را روشن کنیم.

چرا قبول ریسک مهم است؟

خب تا اینجا احتمالا درک نسبی درباره ریسک ها پیدا کرده اید. وقتی درباره پذیرش ریسک حرف می زنیم، در واقع بیشتر منظورمان کنار گذاشتن عادت های قدیمی و استقبال از اتفاقات تازه است. گاهی اوقات آدم ها آنقدر به دنیای امن اطراف شان عادت می کنند که دیگر جایی برای توسعه کسب و کار باقی نمی ماند. البته لازم نیست ماجرا را خیلی اکشن کنید یا سراغ ایده های دیوانه کننده بروید. در عوض یافتن نقطه تعادل میان محافظه کاری و بی گدار به آب زدن ماموریت اصلی شماست. قبل از اینکه حسابی وحشت کنید، اجازه دهید خیال تان را از بابت یک موضوع راحت کنیم. شما در این مسیر تنها نیستید، بلکه ما مثل همیشه کنارتان خواهیم بود تا خیال مان از بابت یادگیری نحوه کنار آمدن ریسک ها راحت شود.

اولین سوالی که در این مقاله باید به آن پاسخ دهیم، چرایی قبول ریسک است. بر فرض که یک کارآفرین هیچ وقت در عمرش ریسک پذیر نباشد؛ چه اتفاقی ممکن است برای او رخ دهد؟ ما در ادامه با بررسی برخی از مزایای ریسک پذیری در عرصه کسب و کار به شما نشان می دهیم چرا نباید در برابر این ماجراجویی گارد محکمی داشته باشید.

مسئولیت پذیری بیشتر

آدم هایی که در عرصه کسب و کار سراغ ریسک ها می روند، معمولا حس مسئولیت پذیری شان هم تقویت می شود. هرچه باشد شما مسئول مستقیم ریسک انتخابی هستید. اصلا گاهی اوقات کارآفرینان برای اینکه مدیریت کسب و کار را تمرین کنند، سراغ پذیرش ریسک های گوناگون می روند. اینطوری در شرایط سخت توانایی مدیریت و رهبری تجاری تان را محک می زنید. 

افزایش اعتماد به نفس

آدم های گوشه گیر که همیشه دنبال بهانه ای برای فرار از مسئولیت هستند، هیچ وقت دست شان به موفقیت های بزرگ نمی رسد. شما تا خودتان را در دل ماجرا قرار ندهید، هیچ فرصت طلایی را به دست نمی آورید. احتمالا پیش خودتان می گویید خیلی وقت ها آدم ترس دائمی از شکست دارد. خب به قول روانشناس ها تا شما با ترس تان رو به رو نشوید، آب از آب تکان نخواهد خورد!

ریسک پذیری به کارآفرینان کمک می کند به مرور زمان اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. به طوری که بعد از گذشت چند ماه توانایی شان برای مدیریت ریسک ها بیشتر و بیشتر می شود. یادتان باشد، تمرین مداوم برای کسب هر مهارتی کلیدی خواهد بود. به طوری که شما باید خودتان را برای مواجهه روزانه با انواع ریسک ها آماده کنید. البته تمام ریسک هایی که با آنها رو به رو می شوید، به یک اندازه پیچیده نیستند. پس لازم نیست بی خودی نگران شوید. 

مطلب مرتبط: شناسایی ریسک های کاری در 6 گام

خداحافظی با پشیمانی ها

چند بار تا حالا پای حرف کارآفرینی نشسته اید که حسرت کارهای نکرده اش را می خورد؟ اینطور وقت ها آدم فکر می کند چنین تجربیاتی فقط برای دیگران روی می دهد و اصلا قرار نیست چنین تجربه ای را پشت سر بگذارد. راستش را بخواهید، همین طرز تفکر خودش موجب رویارویی با کلی حسرت در زندگی و دنیای کسب و کار خواهد شد. تنها راه نجات هم در این میان پذیرش ریسک هایی است که چندان خطرناک نیستند. اینطوری دست کم بعد از سال های سال دیگر حسرت موقعیت های از دست رفته تان را نخواهید خورد. 

یادتان باشد، در بازار کسی منتظر شما نمی ماند. به قول معروف، فرش قرمزی در دنیای کسب و کار برای شما پهن نکرده اند. پس اگر به موقع ریسک ها را قبول نکنید، شاید دیگر فرصتی برای این کار نداشته باشید. آن وقت به باشگاه بزرگ کارآفرینان سرخورده اضافه خواهید شد. 

هنر پذیرش ریسک: چطور و چگونه

چطور باید ریسک ها را قبول و مدیریت کرد؟ این سوالی است که تمام بار مقاله را به دوش می کشد. خب اگر قرار باید آدم خودش مسیر مدیریت ریسک ها را یاد بگیرد، احتمالا بارها و بارها شکست را تجربه خواهد کرد. اصلا ما اینجا هستیم که شما چنین مسیر سخت و دشواری را طی نکنید. پس با ما همراه باشید تا یک راهنمای جامع درباره نحوه مدیریت ریسک ها به شما یاد دهیم. 

درک تاثیر ریسک بر روی کار

ریسکی که قصد پذیرشش را دارید، چقدر اوضاع کاری تان را متحول خواهد کرد؟ برخی از ریسک ها آنقدر خطرناک هستند که بیشتر شبیه نوعی قمار می شوند. اگر در زندگی تان با چنین شرایطی رو به رو شدید، بهترین کار عبور از کنار ریسک های موردنظر است. خب چه کسی دوست دارد یکهو به خودش بیاید و تمام دسترنج کاری اش را ببازد؟ 

مشکلی که اغلب کارآفرینان در زمینه پذیرش ریسک با آن رو به رو هستند، بی توجهی به تاثیر آن بر روی کارشان است. ما در روزنامه فرصت امروز فقط قبول ریسک هایی را توصیه می کنیم که برآورد دقیقی درباره تاثیرشان بر روی وضعیت تان دارید. شاید فکر کنید منظور ما میزان موفقیت تان در صورت قبول یک ریسک است. خب در این صورت نیمی از راه را درست طی کرده اید اما باید نیم نگاهی به بخش تاریک ماجرا را هم داشته باشید!

هر ریسکی در دنیا احتمال شکست هم دارد. بد نیست قبل از اینکه همین طور سرسری یک ریسک را قبول کنید، کمی درباره تاثیرش بر روی زندگی و کارتان فکر کنید. اصلا بر فرض که اوضاع خیلی خوب پیش نرفت؛ آیا قبول ریسک مورد نظر نسخه کسب و کارتان را کاملا می پیچد؟

مطلب مرتبط: ریسک های رایج در کسب و کارهای انفرادی

اگر جواب بالا مثبت بود، اصلا نباید سراغ ریسک موردنظر بروید. در عوض وقتی جواب تان به این سوال منفی باشد، بهتر می توانید ریسک ها را مدیریت کنید. 

مطالعه بیشتر را فراموش نکنید!

کارآفرینان موفق همیشه به تیم های توسعه و تحقیقات (R&D) اعتقاد دارند. شاید این باور برای کسانی که تازه استارت آپ کوچک شان را راه انداخته اند، عجیب باشد. پس اجازه دهید کمی بیشتر درباره اهمیت مطالعه بازار قبل از پذیرش ریسک حرف بزنیم.

کارگردان تئاتری را در نظر بگیرید که قبل از شروع به کار قصد دارد برای نقش اول از بازیگری تازه کار استفاده کند. احتمالا برای این کار کلی گزینه مختلف روی میز خواهد بود که باید یکی بعد از دیگری بررسی شود. حالا اگر در این میان کارگردان قصه ما کمی حوصله به خرج داده و سابقه هر بازیگر را بیشتر بررسی کند، احتمالا تصمیم بهتری خواهد گرفت. اینطوری ریسک ماجرا به حداقل رسیده و یکهو وسط کار متوجه انتخاب اشتباهش نخواهد شد. 

مطالعه بیشتر بازار دقیقا نقشی مانند ماجرای بالا برای کارآفرینان دارد. باور کنید یا نه، شما خیلی از موضوعات در بازار را نمی دانید. پس بهتر است قبل از اینکه باعجله تصمیم بگیرید، کمی اوضاع را سبک و سنگین کنید. قبول دارم این کار خیلی به مذاق کسانی که دنبال ریسک های بزرگ هستند، خوش نمی آید. با این حال اگر دوست ندارید کسب و کارتان یک سقوط آزاد تمام عیار را تجربه کند، بهتر است از این تکنیک استفاده نمایید. 

خوشبختانه این روزها کلی ابزار جورواجور برای مطالعه بازار دم دست کارآفرینان قرار دارد. به طوری که لازم نیست غصه کمبود اطلاعات را بخورید. ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس، هاب اسپات (Hubspot)، برند 24 (Brand 24) و سوشال اسپروت (Social Sprout) به شما در مسیر یافتن اطلاعات مورد نیازتان کمک خواهد کرد. البته لازم نیست در همه آنها عضو شوید. مثلا اگر دنبال اطلاعات کلی درباره کاربران گوگل هستید، ابزار آنالیتیکس بهترین گزینه خواهد بود. سایر گزینه ها بیشتر به درد مرور وضعیت شبکه های اجتماعی و آگاهی از ترندهای برتر در آنها می خورد. 

حفظ ارتباط با دیگران

پذیرش ریسک ربطی به کنار گذاشتن ارتباطات با دیگران ندارد. خیلی وقت ها کسانی که ریسک های بزرگ را قبول می کنند، اتفاقا بیشتر از همیشه خودشان را درگیر تعامل با بقیه می کنند. شاید فکر کنید این کار بیشتر نوعی تخلیه استرس باشد تا اقدامی هوشمندانه اما ماجرا اصلا اینطور نیست. از قدیم گفته اند «یک دست صدا ندارد» و راستش را بخواهید این ضرب المثل در دنیای کسب و کار کلی کاربرد دارد. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید مواجهه با ریسک های مختلف در کنار همکاران یا دوستان مطمئن خیلی راحت تر است، مگر نه؟

گاهی اوقات کارآفرینان اصلا مسئولیت ریسکی که قبول کرده اند را به گردن دیگران نمی اندازند. با این حال همچنان استفاده از نظرات آنها ایده بسیار خوبی خواهد بود. به طوری که یکهو در تاریک ترین لحظات ممکن با ایده های متفاوت شان مسیر شما را روشن خواهند کرد. پس اگر فکر کرده اید در مسیر مدیریت ریسک ها باید همیشه تنها باشید، مسیر را کاملا اشتباه آمده اید. 

تعهدتان را حفظ کنید

آدم ها وقتی یک کاری را قبول می کنند باید تا آخر پای آن بایستند. وگرنه دیگر کسی روی حرف شان حساب نخواهد کرد. این همان اتفاقی است که در صورت نیمه کاره رها کردن ریسک ها سر کارآفرینان می آید. صرف نظر از شکست هایی که هزینه زیادی هم برای شرکت به همراه خواهد داشت، کناره گیری ناگهانی از ریسک ها حسابی اوضاع تان را به هم می ریزد؛ چراکه علاوه بر بحث مالی از نظر اعتبار هم حسابی زیر سوال خواهید رفت. 

ما در روزنامه فرصت امروز مهمترین نکته در رابطه با مدیریت ریسک را بحث تعهد می دانیم. اینطوری حتی اگر پروژه تان شکست هم بخورد، وجهه ای حرفه ای از خودتان ترسیم کرده اید. این وجه در ادامه مسیر کاربردهای بی نهایت زیادی برای تان خواهد داشت. پس هر وقت به سرتان زد بی خیال ریسک پذیری شوید، بد نیست کمی بیشتر روی موضوع فکر کنید. 

تعیین اهداف واقع گرایانه

انتظار شما از قبول یک ریسک چیست؟ اگر اهداف بی نهایت بلندپروازانه ای دارید، باید همین حالا هر فکری در این باره را دور بریزید؛ چراکه هیچ کارآفرینی در عرض یک شبانه روز تبدیل به موفق ترین مدیر دنیا نمی شود. در عوض قبول ریسک های مداوم است که از شما یک کارآفرین حرفه ای خواهد ساخت. 

مطلب مرتبط: استراتژی کنترل ریسک در کسب و کار

گاهی اوقات کارآفرینان فکر می کنند هرچه اهداف عجیب تری برای کسب و کارشان تعریف کنند، ریسک پذیری شان را تقویت کرده اند. ما در روزنامه فرصت امروز هیچ ایده ای درباره ریشه چنین باور غطلی نداریم اما به شما قول می دهیم چنین کاری فیتیله کسب و کارتان را می پیچد. پس در عوض سعی کنید انتظارات تان از پذیرش ریسک ها تا جای ممکن واقعی باشد. مثلا اگر سراغ مذاکره با یک برند بزرگ رفته اید، دنبال کسب سودهای چند میلیون دلاری در عرضه یک هفته نباشید. 

تعیین اهداف واقع گرایانه به شما کمک می کند بهتر با شکست های احتمالی رو به رو  شوید. به علاوه، دیگر خودتان را زیر فشار کاری له نخواهید کرد. خیلی وقت ها کارآفرینان آنقدر اهداف عجیبی برای خودشان تعریف می کنند که 100سال هم کار کنند، محقق نخواهد شد. پس چه بهتر که از همان ابتدای کار خودتان را با شرایط نرمال وفق دهید. 

حواس تان به بازخوردها باشد

آدم هر کاری در این دنیا انجام دهد، با نظرات و انتقادات دیگران رو به رو خواهد بود. امیدوارم شما میانه خوبی با پذیرش انتقادات دیگران داشته باشید؛ چراکه قبول ریسک ها به طور خودکار موجی از نظرات مثبت و منفی درباره تان به همراه خواهد داشت. قبول دارم خیلی وقت ها این نظرات بی پایه و اساس هستند اما یادگیری از آنها فکر بدی نیست. 

نویسنده هایی که سال های سال در عرصه ادبیات قلم زده اند، خیلی خوب قدر منتقدان درجه یک را می دانند؛ چراکه آنها به یک نویسنده، هر چقدر هم حرفه ای، کمک می کنند تا ایرادات کارش را پیدا کند. بعد هم با رفع همان ایرادات دیگر مشکلی از نظر نگارش یک کتاب بهتر باقی نخواهد ماند. ماجرا جالب شد، نه؟

کارآفرینانی که همیشه از نقد فرار می کنند، نهایتا جایگاه مناسبی در بازار پیدا نخواهند کرد. اشتباه نکنید، منظور ما اصلا طبیعی بودن پذیرش انتقادات نیست. خب مگر کسی هم در دنیا پیدا می شود که میانه خوبی با انتقادات مختلف داشته باشد؟ بحث اصلی در این میان استفاده از نظرات منفی درباره کارتان برای توسعه ‏اش است. 

اشتباه در هر جایی ممکن است روی دهد، حتی مدیریت ریسک ها. پس چه بهتر که قبل از به صدا درآمدن آژیرهای خطر از ایده ها و نظرات دیگران استفاده کنیم. اینطوری احتمال خیلی کمتری برای شکست مان باقی خواهد ماند. 

مراقب خودتان باشید

قبول ریسک های مختلف در عرصه کسب و کار نباید موجب بی توجهی آدم به زندگی شخصی یا سلامتی اش شود. اصلا بر فرض که شما در طول یک سال از پس کلی ریسک مختلف برآمدید و موفقیت مالی خوبی هم کسب کردید؛ آیا این موضوع ارزش از دست دادن سلامتی تان را دارد؟ 

فکر می کنم هر کارآفرین عاقلی یک جواب منفی محکم در قبال سوال بالا تحویل طرف مقابلش می دهد. پس حواس تان باشد به خاطر موفقیت های احتمالی کسب و کارتان اوضاع فعلی خودتان را به هم نریزید. 

فرمول ما برای مدیریت استرس در قبال ریسک ها تقریبا ساده است. شما باید همچنان از مرخصی های مختلف استفاده کنید. این امر انگیزه تان برای کار بیشتر را تقویت می کند. به علاوه، وقتی مسائل کمی پیچیده می شود، لازم نیست با فشار کاری بیشتر خودتان را در مرز بحران قرار دهید. اگر یادتان باشد، قبلا گفتیم استفاده از نظرات و حفظ ارتباط با دیگران امری ضروری است. خب اگر فشار کاری بی نهایت زیاد شد، می توانید آن را با سایر همکاران شریک شوید. 

تصمیم گیری را به تعویق نیندازید

تصمیم گیری درباره مدیریت ریسک ها کاری نیست که به سال ها زمان نیاز داشته باشد. در دنیایی که همه چیز با سرعت نور در جریان است، صبر زیاد کار دست آدم می دهد. به ویژه اگر پای ریسک های مختلف هم وسط باشد. آن وقت شما باید خیلی زود تکلیف تان را با خودتان روشن کنید. وگرنه تمام فرصت هایی که سال ها انتظارش را می کشیدید، یکی پس از دیگری ناپدید خواهد شد. 

به طوری کلی از روند تصمیم گیری برای شما خیلی طولانی است، احتمالا یک جای کارتان ایراد دارد. پس بهتر است قبل از اینکه اوضاع خیلی پیچیده شود، به فکر راه چاره ای برای این مسئله باشید. اینطوری حداقل کمی خیال تان از بابت نتیجه کار راحت خواهد شد. 

مطلب مرتبط: ریسک های طلایی کارآفرین ها

به احاساسات تان اعتماد کنید

آدم ها معمولا نظر مشخصی درباره ریسک ها ندارند. همین امر هم پذیرش شان را بی نهایت سخت می کند. فرمول ما برای چنین شرایطی اعتماد به احساسات است. احتمالا برای شما هم پیش آمده قبل از شروع کار بر روی یک پروژه حس خوبی نسبت به سرانجامش نداشته باشید و آخر سر هم چیزی غیر از شکست نصیب تان نشود. خب در این صورت درباره ریسک ها باید همیشه روی احساسات تان حساب باز کنید؛ چرا که راهنمای مطمئنی برای شما خواهد بود. 

منابع:

https://www.noobpreneur.com

https://www.betterup.com