برندینگ بی دردسر در سال 2024

کارآفرینان عاشق روش های ساده برای فعالیت در بازار هستند. اگر زمانی نه چندان دور نیاز به سرمایه اولیه هنگفت برای طراحی یا اجرای استارت آپ بود، حالا همه چیز فرق کرده است. انگار هرچه جلو می رویم، انتظارات کارآفرینان درباره میانبرهای ساده برای انجام کارها بیشتر می شود. البته اگر کمی منصفانه به قضیه نگاه کنیم، این ماجرا درباره تمام آدم ها مصداق دارد. یکی از حوزه هایی که به شدت برای کارآفرینان سخت بوده و دائما دنبال راهکاری برای ساده سازی اش هستند، برندینگ است. اینکه شما یک برند را از صفر بنا کرده و جلوه ای جذاب به آن بدهید، گزینه ای نیست که به این سادگی ها محقق شود. درست به همین خاطر ما در این مقاله دنبال راهکارهایی هستیم که همزمان با شروع سال جدید اوضاع تان را بهتر کند. 

اگر شما هم برندسازی را یک فرآیند سخت و پیچیده می دانید، این مقاله مخصوص شماست. ما در این مقاله به شما کمک خواهیم کرد تا بدون هیچ دردسری برندسازی را یاد بگیرید. پس اگر دوست دارید در سال جدید کارتان را با یک برند سرحال شروع کنید، بد نیست تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید. 

برندینگ ساده برای سال جدید

بی شک هر کارآفرینی در دنیا اطلاعات پراکنده ای درباره برندینگ دارد. با این حال وقتی نوبت به استفاده از این اطلاعات می شود، معمولا یک جای کار همیشه ایراد پیدا می کند. به همین خاطر ما در این مقاله قصد داریم دور این تصورات کلی را خط کشیده و سراغ ایده هایی ساده و بی دردسر برویم. خب اگر برندسازی واقعا شبیه مرحله آخر بازی های کامپیوتری باشد، پس چطور بعضی از برندها در آن موفق شده اند. 

خب اجازه دهید با همین مقدمه کوتاه به سراغ مسئله برندسازی برویم. این شما و این هم راهکارهایی ساده برای برندسازی بدون دردسر در بازار.

مطلب مرتبط: برندسازی شخصی همراه با رازهای طلایی

مطالعه درباره بازار هدف

اولین نکته ای که برای ایجاد یک برند سرحال باید مدنظر شما قرار گیرد، بازار هدف است. اصلا شما در کدام بازار قصد فعالیت تجاری دارید؟ آیا چیزی درباره ویژگی های منحصر به فرد آن بازار می دانید؟ بی شک خیلی از کارآفرینان ادعا می کنند که زیر و بم بازارها را می دانند. البته منظور آنها برخی اطلاعات کلی درباره حوزه کسب و کار است. به همین خاطر ضروری است قبل از اینکه شروع به برندسازی کنید، اطلاعات درستی درباره بازار هدف تان پیدا کنید. 

حالا که درباره اهمیت شناخت بازار هدف حرف زدیم، سوال دیگری مطرح می شود. چطور باید این شناخت را به دست آورد؟ این سوالی است که خیلی از کارآفرینان اصلا جواب درست و حسابی برای آن ندارند. درست به همین خاطر تلاش های شان برای برندینگ دائما با شکست رو به رو می شود. 

اگر نظر ما را بخواهید، شناخت بازار هدف دیگر به طور سنتی امکان پذیر نیست. یعنی شما نمی توانید شروع به گفت وگو با مشتریان در یک بازار کرده و اطلاعاتی را گردآوری کنید. در عوض باید سراغ ابزارهای جدید رفته و خیال خودتان را راحت کنید. اینطوری کارتان بی نهایت ساده تر خواهد شد. ماجرا از این قرار است که شما می توانید با استفاده از ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس، سمراش (Semrush) و شاپیفای (Shopify) اطلاعات کلیدی درباره هر بازار به دست بیاورید. به علاوه، مرور گزارش های رسمی شبکه های اجتماعی که به طور منظم منتشر می شود، ایده بدی نخواهد بود. خب مردم در هر شهر یا کشوری درباره انتظارات شان از برندها و نیازهای اساسی شان با هم حرف می زنند. از آنجایی که این روزها شبکه های اجتماعی بهترین فضا برای ارتباط مردم است، پس طبیعی است که ارزیابی کلی ترندها و رفتار کاربران اطلاعات مفیدی به شما بدهد. 

تعیین لحن و شخصیت برند

برندها هویتی دقیقا مثل انسان های واقعی دارند. آدم ها معمولا در طول روز با لحن خاصی با دیگران صحبت کرده و به مرور زمان شخصیت خاص خودشان را شکل می دهند. به طوری که بعد از مدتی کوتاه دیگران آنها را با همان ویژگی های شخصیتی به یاد خواهند آورد. این نکته ای است که بسیاری از کارآفرینان بدان توجه ندارند. خب برند شما هم در طول زمان شخصیت خودش را به دیگران نشان می دهد. پس طبیعی است که مردم برندتان را مثل یک شخصیت واقعی به یاد بیاورند. اینطوری شما فرصت کافی برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان را خواهید داشت. 

نکته ای که در این میان باید بدان توجه کنیم، مسئله مربوط به ایجاد ویژگی های شخصیتی مناسب برای برند است. مثلا اگر شما در حوزه رسانه فعالیت دارید، لازم نیست همیشه تصویری خشک و بی روح از خودتان نشان دهید. در عوض یک تصویر ماجراجو همراه با کمی شوخی های مودبانه ایده مناسبی خواهد بود. اینطوری شما فرصت کافی برای جلب نظر مخاطب با یک شخصیت جذاب را خواهید داشت. 

وقتی درباره شخصیت برند حرف می زنیم، بعضی ها فکر می کنند باید یک راست شخصیت خودشان را در قالب برند بازنمایی کنند. این امر به آنها کمک می کند تا کار خودشان را راحت تر کنند، اما در عمل اوضاع برند را پیچیده خواهند کرد. خب برند شما که الزاما نباید بازنمایی شخصیت خودتان باشد. در عوض بد نیست نگاهی به اوضاع کسب و کارتان انداخته و براساس آن شخصیت برند را توسعه دهید. چه بسا در نهایت شخصیت برند با وضعیت واقعی خودتان از زمین تا آسمان فرق داشته باشد. 

ما در این بخش بر روی لحن برند نیز تاکید کردیم. لحن به معنای نحوه گفت وگو یا ارتباط شما با مخاطب در بلندمدت است. اگر برند شما یک لحن ثابت نداشته باشد، خیلی زود مخاطب دچار سردرگمی خواهد شد. شما را نمی دانم، ولی من که همیشه دوست دارم برند مورد علاقه ام را به ساده ترین شکل ممکن به یاد بیاورم. پس لحن ثابت به شما کمک خواهد کرد تا بدون هیچ مشکلی مخاطب تان را راضی نگه دارید. 

یادتان باشد، تمام اقدامات شما در این بخش باید موردپسند نهایی مخاطب قرار گیرد. پس بد نیست در تمام مراحل مثل یک دانشمند نتایج کار را بررسی کرده و فرآیند برندینگ را آپدیت کنید. منبع اصلی شما برای دریافت نتایج نیز بازخورد مخاطب خواهد بود. این کار به شما کمک می کند تا خیلی راحت تر کارتان را دنبال کرده و دیگر نیازی به استفاده از منابع دست چندم برای فهم ایده و انتظارات مخاطب تان نداشته باشید. 

مطلب مرتبط: برندسازی برای کسب و کار در 7 گام

انتخاب اسم برند

آیا برندی را سراغ دارید که اسم مشخصی برای خودش نداشته باشد؟ بی شک در دنیا هر نوع برندی با اسم های عجیب و غریب به چشم می خورد، اما قرار نیست شما هم مثل آنها رفتار کنید. برندهایی مثل اپل یا تسلا از اسم های بی نهایت تاثیرگذاری بهره می برند. این ماجرا درباره نایک و آدیداس نیز مصداق دارد. نکته کلیدی در این میان انتخاب اسمی است که مخاطب تان را میخکوب کند. 

کارآفرینان در دنیای کسب و کار به طور کلی براساس چند روش دست به انتخاب اسم برای برندشان می زنند. در اولین حالت که الگوی کلاسیک محسوب می شود، کارآفرینان سراغ نام یا لقب خانوادگی شان رفته و از آن اسم برند را بیرون می کشند. این نکته درباره برندهایی مثل مک دونالد مصداق دارد. خب شاید این اسم ها کاملا تازه باشد، اما به خاطر وفاداری صاحبان کسب و کار بعد از مدتی برای مخاطب جذایت زیادی ایجاد خواهد کرد. 

راهکار دیگری که کارآفرینان برای انتخاب اسم استفاده می کنند، بهره گیری از افسانه ها یا اسطوره های مشهور در دنیاست. مثال اساسی در این میان برند نایک است. استفاده از اسم خدایان یونان باستان ایده ای جذاب به نظر می رسد که دست کم درباره نایک حسابی جواب داده است. 

نکته دیگری که در این میان باید یادتان باشد، امکان نوآوری و خلاقیت در اسم گذاری برند است. شما لازم نیست خودتان را به کلیشه ها یا چارچوب های معمولی محدود کنید. در عوض بد نیست کارتان را کمی حرفه ای تر دنبال کرده و دنبال نیازهای منحصر به فرد کسب و کارتان باشید. اینطوری اوضاع تان خیلی زودتر بهبود پیدا می کند. 

اگر نظر ما را بخواهید، بد نیست قبل از اینکه یک اسم را تایید نهایی کنید، با برخی از همکاران تان مشورت نمایید. این کار شاید خیلی ساده به نظر برسد، اما اطلاعات خوبی درباره نظرات‏ شان به شما خواهد داد. خب گاهی اوقات آدم اصلا به برخی از ابعاد کارش فکر نمی کند. این دقیقا همان زمانی است که شما می توانید سراغ مخاطب تان رفته و اوضاع را کمی به سود خود تغییر دهید. 

طراحی داستان برند

داستان برند المانی است که معمولا حالت کلیشه ای پیدا کرده و به همین خاطر امروزه کمتر مشتری به داستان برندها علاقه ویژه نشان می دهد. البته هنوز هم داستان های جذاب مخاطب‎های خاص خودشان را دارند، اما میدان عمل برای شما کمی ناهموار شده است. پس باید خودتان را برای یک مبارزه واقعی آماده کنید. 

قبل از اینکه سرتان را با توضیحات تکراری درباره داستان برند درد بیاوریم، اجازه دهید کمی درباره ساختار یک داستان خوب حرف بزنیم. آدم ها در سراسر دنیا عاشق داستان های خوب و خوش ساخت هستند. فرقی هم ندارد این داستان در قالب متن ارائه شود یا تئاتر و فیلم، در هر صورت داستان خوب مخاطبش را پیدا خواهد کرد. 

اگر بخواهیم کمی مثل منتقدهای ادبی حرف بزنیم، باید گفت یک داستان خوب سه بخش اساسی دارد:
•    مقدمه
•    بدنه اصلی داستان
•    پایان بندی

در حالی که نظریه های ادبی متفاوتی درباره شیوه ساماندهی داستان ‎ها وجود دارد، شما به عنوان یک کارآفرین اصلا نیازی به درگیری با این نظریه ها ندارید. در عوض باید کارتان را به ساده ترین شکل ممکن جلو ببرید. خب مخاطب که از شما انتظار یک داستان حماسی مثل ایلیاد و اودیسه را ندارد. در عوض همین که یک داستان قرص و محکم درباره برندتان تحویل شان دهید، کافی خواهد بود. 

اولین نکته ای که به خوبی باید رعایت کنید، بحث مربوط به بیان مقدمه است. شما نمی توانید یکهو و بدون مقدمه چینی سراغ داستان اصلی بروید. بد نیست کمی برندتان را معرفی کرده و دلیل حضورتان در بازار را نیز به طور غیرمستقیم توضیح دهید. قبول دارم هدف اصلی همه برندها کسب سود است، اما شما باید به نکاتی فراتر از این امر نیز توجه نشان دهید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود. 

بعد از اینکه از شر مقدمه چینی خلاص شدید، نوبت به باز کردن سفره دل تان می رسد. بد نیست داستان برند را براساس سرگذشت ایجاد و توسعه کسب و کارتان طراحی کنید. اینطوری شانس بسیار خوبی برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان خواهید داشت. فراموش نکنید، شما تنها کسی نیستید که سرگذشت جذابی در دنیای کسب و کار دارد، پس ضروری است کمی از این سرگذشت را در قالب سینمایی تحویل مخاطب دهید. البته باید حواس تان باشد بیش از اندازه اغراق نکنید وگرنه داستان تان خیلی بی نمک خواهد شد!

مطلب مرتبط: برندینگ برای کسب و کارهای کوچک

پایان بندی داستان به بیان نکاتی که در آینده باید از برندتان انتظار داشت، اختصاص دارد. مثلا اگر در صنعت دوچرخه سازی فعالیت دارید، می توانید نوید تولید دوچرخه های پیشرفته یا برقی را بدهید. اینطوری مخاطب انتظارات روشنی از شما و تلاش ‏تان در بازار خواهد داشت. 

متاسفانه خیلی وقت ها کارآفرینان اصلا به این نکته کلیدی توجه نشان نمی دهند. به همین دلیل دائما در بازار با مشکلات اساسی برای تعامل با مخاطب رو به رو می شوند. این در حالی است که شما با کمی توجه و دقت بیشتر می توانید حساب تان از سایر رقبا را به راحتی جدا کنید. ماجرا جالب شد، نه؟

یادتان باشد، شما قرار نیست در بخش پایانی داستان برای مخاطب تان پندهای اخلاقی رو کنید. احتمالا شما هم جزو آن دسته از کسانی هستید که از نصیحت های کلیشه ای بدتان می آید. پس اصلا سعی نکنید نقش پدربزرگ ها را برای مخاطب تان ایفا کنید؛ چراکه این تلاش ها همیشه محکوم به شکست خواهد بود. به علاوه، شهرت تان در بازار را نیز به باد می دهد. 

طراحی لوگو

لوگو جلوه بصری برند شما برای تعامل با مخاطب محسوب می شود. شما به لطف برند امکان تعامل نزدیک با مخاطب تان را پیدا کرده و می توانید مثل آب خوردن روی آنها اثر بگذارید. متاسفانه خیلی از بازاریاب ها طراحی لوگو را کاری بی نهایت سخت می دانند. خب شاید در گذشته ماجرا اینطوری بود، اما حالا اوضاع کاملا فرق کرده است؛ چراکه در سال 2024 همه کارها ساده تر شده است، آن هم به لطف هوش مصنوعی!

هوش مصنوعی به شما کمک می کند تا نکات کلیدی در طراحی لوگو را رعایت کنید. به علاوه، این فناوری به کار طراحی خودکار لوگو نیز می آید. گزینه هایی که امروزه محبوبیت زیادی در میان کاربران دارد چت جی پی تی (Chat GPT)، به ویژه نسخه 4 آن، در کنار گوگل بارد (Google Bard) هستند. این دو ابزار طیف وسیعی از فعالیت های مفید برای شما را انجام می دهند که فقط یکی از آنها طراحی لوگوست. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و اوضاع تان را تغییر دهید. 

لوگو برند شما اصلا نباید تکراری یا کلیشه ای باشد. تقلید کورکورانه از برندهای بزرگ در این زمینه خیلی زود دست تان برای مشتریان را رو می کند. به علاوه، هرگونه نقض کپی رایت تاوان سنگینی برای تان خواهد داشت. پس دور چنین کارهایی را به طور کامل خط بکشید؛ چراکه مثل آب خوردن اعتبار برندتان را دود هوا می کند. 

انتخاب رنگ های اصلی در لوگو یکی از بحث هایی است که معمولا کسی بدان توجه نمی کند. البته ما در این بخش قصد نداریم ماجرا را خیلی برای تان سخت کنیم. به همین خاطر فقط به بیان یک نکته کلیدی بسنده خواهیم کرد. شما باید یادتان باشد رنگ های اصلی لوگو با حوزه کاری تان هماهنگی داشته باشد. مثلا اگر برندی که در حوزه فست فود فعالیت دارد سراغ رنگ مشکی برود، شاید اثرگذاری لازم را به دست نیاورد. رنگ های زرد و قرمز معمولا در این صنعت بی نهایت پرطرفدار هستند. به طور مشابه در زمینه تولید محتوا و خبر طیف رنگ های سفید، مشکی و آبی پرطرفدارتر هستند بنابراین بد نیست قبل از اینکه کارتان را با عجله شروع کنید، نیم نگاهی به وضعیت کلی رنگ ها و ارتباط شان با حوزه کاری تان داشته باشید. 

اعمال برندینگ در تمام بخش ها

برندینگ فعالیتی نیست که شما یک بار برای همیشه انجام دهید. در عوض باید به طور مداوم حواس تان به این حوزه باشد. وگرنه خیلی زود اوضاع تان به هم ریخته و دیگر توانایی مدیریت امور را نخواهید داشت. این دقیقا همان اتفاقی است که در اغلب موارد شاهدش هستیم.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم برندینگ مثل نقاشی یک تمرین و فعالیت مداوم است. اگر برای مدت کوتاهی این تمرین را کنار بگذارید، پیگیری دوباره اش کمی سخت و ناگوار خواهد بود. پس بهتر است همیشه آن را ادامه دهید، اما چگونه؟ خب جواب اصلی در اعمال برندینگ در تمام بخش های شرکت نهفته است. 

وقتی شما برندتان را طراحی کردید، باید از تمام بخش های شرکت بخواهید براساس چارچوب آن فعالیت کنند. مثلا تیم بازاریابی باید از رنگ های اصلی لوگو برند برای تولید محتوا سود ببرد. در نقطه مقابل، بسته بندی محصولات نیز باید همراه با تصویر لوگو برند باشد. وگرنه مخاطب در اصالت محصولات شک و تردید جدی خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: استراتژی های برندینگ برای توسعه کسب و کار

متاسفانه امروزه بسیاری از کسب و کارها توجه زیادی به اعمال برندینگ در تمام بخش ها نشان نمی دهند. به همین خاطر اوضاع شان به مرور زمان بدتر و بدتر می شود. فرمول ما در این بخش کاملا ساده است. کافی است با همکاری تمام اعضای شرکت دست به توسعه برند زده و سپس از آنها بخواهید در کارهای روزمره اصول برند را پس ذهن داشته باشند. 

قبول دارم تمرین برندینگ به طور روزمره کمی سخت به نظر می رسد، اما شما قرار نیست این تمرین را خیلی سخت دنبال کنید. در عوض می توانید کمی برای همکاران تان هم سهم قائل شده و کارتان را ساده تر اجرا کنید. اینطوری بار مسئولیت میان شما و آنها تقسیم خواهد شد. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و کمی اوضاع را به سود خود تغییر دهید. 

سخن پایانی

توسعه کسب و کار در سال 2024 نباید سخت تر از گذشته باشد. خب پیشرفت های تکنولوژی سالانه بخش های مهمی از زندگی ما انسان ها را ساده تر می کند بنابراین در زمینه برندینگ هم این سهولت باید به چشم بخورد. ما در این مقاله سعی کردیم برخی از نکات کلیدی برای برندینگ بی دردسر در سال پیش رو را مورد بررسی قرار دهیم. حالا شما اطلاعات لازم برای ایجاد تحول در مهارت های برندینگ تان را دارید. 

یادتان باشد، نکات مورد بحث در این مقاله فقط به درد ایجاد یک برند از نقطه صفر نمی خورد. اگر به دنبال آپدیت برندتان هستید نیز می توانید از نکات مورد بحث به خوبی استفاده کنید. پس بهانه تراشی را کنار گذاشته و همین امروز دست به کار شوید. اگر هم در میانه راه سوالی برای تان پیش آمد، کارشناس های ما در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده کمک به شما خواهند بود. 

منابع:

https://www.shopify.com

https://business.adobe.com