5 دلیل شکست کسب و کار های کوچک

  به قلم: برایان ساتر

  در استارتینگ بیزینس

بزرگ ترین ترس شما چیست؟ صحبت در حضور عام؟ عنکبوت؟ شکست؟

شرط می بندم شکست در این لیست رتبه بالایی دارد. به ویژه اگر شما صاحب کسب وکار باشید.

همانطور که می دانید خیلی عالی است که بتوانید کسب وکار خودتان را اداره کنید. اما مسئولیت هایی هستند که به فراغت و آزادی عمل نیاز دارند. اگر برای مدت طولانی اوضاع به طرزی فجیع بهم بریزد، کسب وکارتان شکست خواهد خورد. شما شکست خواهید خورد.

خوشبختانه شکست آنقدر ها که به نظر می رسد وحشتناک نیست. اگرچه اغلب کسب و کارهای کوچک شکست می خورند، لزومی ندارد که شما یکی از آنها باشید و باز خوشبختانه مواردی که موجب شکست کسب وکارهای کوچک می شوند به طرز عجیبی مشابه هم هستند. عجیب اینجاست که عوامل کمی هستند که منجر به شکست کسب وکارها می شوند.

این خبر بسیار خوبی برای شماست. چراکه اگر این عوامل را بشناسید و بدانید چطور با آنها دست و پنجه نرم کنید، آن وقت از پس مهم ترین مسائلی که می توانست موجب شکست کسب و کار شما شود برآمده اید. بدین ترتیب راه رسیدن به موفقیت هموارتر می شود.

پس اگر می خواهید این عوامل را بشناسید به خواندن ادامه دهید.

1- صاحبان کسب وکار، بازار را نمی شناسند

آیا تا به حال پیش آمده که نقشه ای روی کاغذ جالب به نظر برسد، اما در دنیای حقیقی راه به جایی نبرد؟ این موضوع بحث من در این بخش است.

همانطور که گفتم باید بازار را بشناسید. کافی نیست که وجود بازار را تصدیق کنید، شما باید مطمئن شوید که مردم به آنچه شما تولید می کنید علاقه دارند.

در مطالعه «101 کسب وکار نوپایی که شکست خوردند» نخستین دلیل شکست این شرکت ها عدم نیاز بازار بوده است. پس چطور از این مسئله جلوگیری کنید؟

با وسعت کم شروع کنید، سپس کارتان را گسترش دهید. از کامیون غذای سیار یا پیشخوانی در بازارچه کشاورزان یا در نمایشگاه کارهای دستی شروع کنید. فروشگاه موقت را امتحان کنید. در یک کسب وکار موجود، یک بار رویداد خاصی را امتحان کنید، یا رویدادهای متفاوتی را در بخش های متفاوت شهر امتحان کنید. هرکاری که می کنید، تنها بر تحقیقات مبتنی بر متن تکیه نکنید. به آنچه مردم می گویند در آینده انجام خواهند داد اعتماد نکنید. مطمئن شوید که بابت محصولات و خدمات دریافتی پول شما را پرداخت خواهند کرد.

با راه اندازی این کسب وکار به اندازه کافی ریسک کرده اید، اطمینان حاصل کنید که برای آنچه می خواهید بفروشید یا انجام دهید تقاضای کافی وجود دارد.

2- درک کاملی از تمام جوانب اداره یک کسب وکار نداشتند

شاید شما هم این قصه را شنیده باشید که یک کارمند سطح بالا از کارفرمای خود خسته می شود. کارش را ترک می کند و خودش فروشگاهی راه می اندازد. وی در جزییات ابتدایی اداره کسب وکارش غرق می شود. او هیچ گاه زمان کافی پیدا نخواهد کرد تا کارهایی را انجام دهد که در شغل قبلی اش مهارت پیدا کرده بود.

این مسئله زیاد اتفاق می افتد، اما این مشکل قابل کنترل است.

برای حل این مشکل، ضروری است از دو مهارت برخوردار باشید که برای صاحبان کسب وکارهای کوچک حیاتی است: توانایی یادگیری و توانایی انطباق و سازگاری. هر فردی که از میزان هوش قابل قبولی برخوردار باشد می تواند اصول اداره یک کسب وکار را بیاموزد. اگر بخش های خاصی از کسب وکارشان را دوست ندارند یا در آن مهارت ندارند، می توانند شخص دیگری را استخدام کنند تا آن کار را برای شان انجام دهد.

برای مثال بازاریابی را در نظر بگیرید. اکثر صاحبان کسب وکارهای کوچک تمایلی به بازاریابی ندارند و تنها 14درصد از آنها بازاریابی، روابط عمومی و تبلیغات شان را برون سپاری می کنند. این مسئله موجب از دست رفتن فرصت می شود، چرا که هم شیوه ای برای جذب بیشتر کسب وکار است و هم شیوه ای برای صرفه جویی در زمان صاحبان سرمایه است.

3- کسب وکاری را که وارد آن می شوند به خوبی نمی شناسند

این مورد به ویژه برای صاحبان رستوران های جدید خطرآفرین است. به نظر می آید اداره یک رستوران کار چندان سختی نباشد، درست است؟ شما آشپز قابلی هستید، فقط باید جای خوب، تعدادی کارمند و پول کافی برای تجهیز رستوران داشته باشید و پس از گذشت چند ماه می توانید هزینه های تان را جبران کنید. این طور نیست؟

مطلب مرتبط: 5 نکته ای که قبل از شروع کسب وکارتان باید بدانید

باید گفت خیر. به خاطر داشته باشید که شما تنها مسئول اداره رستوران نیستید. شما صاحب این کسب وکار هستید. مسئولیت تمام امور مالی، مسائل قانونی، مسائل مربوط به کارمندان، گواهینامه ها، منابع تأمین مواد غذایی و تمامی مشکلات دیگری که ممکن است از جانب هر یک از این سیسستم ها بروز کند.

یکی از موارد خاصی که افراد انتظارش را ندارند کدام است؟ کارمندان. در مطالعه «چرا کسب وکارهای نوپا شکست می خورند؟» سومین علت «عدم انتخاب تیم مناسب» ذکر شده است. یافتن تیم مناسب کار دشواری است. در شرکت تکنولوژی بارکد وسپ در «گزارش وضعیت کسب وکارهای کوچک» سال 2017 آمده است که استخدام کارمندان یکی از بزرگ ترین چالش های پیش روی کسب وکارهای کوچک است.

پس چطور از بروز این مشکل جلوگیری کنیم؟ تجربه کسب کنید. شما نیاز دارید درمورد صنعتی که کسب وکارتان در آن قرار می گیرد تجربه کسب کنید، تجاربی در ارتباط با چگونگی اداره کسب وکار از جمله مدیریت کارمندان.

4- رکودها، آتش سوزی ها، دادخواهی قضایی، حوادث پزشکی و دیگر حوادث غیرمترقبه

وقتی همه چیز خوب پیش می رود، تنها برجا ماندن کسب وکار کافی نیست. کسب وکار شما باید در مقابل حوادث ایمن باشد. چطور می توان کسب وکاری را در مقابل حوادث ایمن ساخت؟

- بیمه کافی داشته باشید. بیمه خوب. بیمه مطمئن و حتی سیاست پشتیبان گیری.

- به مقدار کافی پرسنل داشته باشید تا اگر عده ای بیمار شدند دیگران کار آنها را پوشش دهند.

- به مقدار کافی پول داشته باشید تا اگر درآمدتان کاسته شد دست کم تا شش ماه بتوانید به روال خود ادامه دهید.

- کارمندان تان را به خوبی آموزش دهید تا اگر حادثه ای پزشکی برای تان پیش آمد و قادر نبودید دو یا سه ماه کاری برای کسب وکارتان انجام دهید، آنها در غیاب شما کارها را پیش ببرند.

برای پیشگیری از بروز یک مشکل تنها چند راه وجود دارد. اگر واقع بینانه به مسائل نگاه کنیم متوجه می شویم که حتی ممکن است دو رویداد ناگوار همزمان اتفاق بیفتند. اگر مدتی طولانی در کسب وکارتان مشغول هستید، این اتفاق رخ خواهد داد. جایی برای «اگر پیش بیاید» نیست، منتظر «زمان» آن باشید.

5- عدم سرمایه کافی

گرفتن وام سخت است. . . به ویژه اگر کسب وکارتان در شرایطی باشد که به وام نیاز داشته باشد.

من سرمایه گذاری از طریق کارت های اعتباری را پیشنهاد نمی کنم، اما چنین طرح هایی توانسته اند کسب وکارها را در تنگناها نجات دهند. بیایید صادق باشیم، هیچ راه حل جامعی برای تأمین مالی وجود ندارد. همانطور که اشاره شد، این مسئله زمانی که بیشترین نیاز به سرمایه را دارید سخت تر هم می شود.

با این حال چند نکته را درنظر داشته باشید:

- هزینه های بالاسری (مخارج کلی) را در کمترین حد ممکن نگه دارید. اگر می توانید سیستم تان را پیمانه ای (مدولار) برنامه ریزی کنید تا چند هزینه بزرگ را کم کنید و به فعالیت ادامه دهید.

- هیچ گاه تصور نکنید که پول زیادی دارید. به عبارت دیگر، همیشه صرفه جو باشید. همیشه به معنای واقعی صرفه جو باشید حتی زمانی که پول کافی در بانک دارید.

- به دنبال راه های جدید برای پول سازی کسب وکارتان باشید. اگر بیش از یک دهه در کسب وکارتان باقی مانده اید، پیش بینی می شود که حداقل یک بار در مدت مشابه نیاز دارید که روی پاشنه خود بچرخید و تکانی به خود دهید. دنیا به سرعت درحال تغییر است. شما هم با آن تغییر کنید مانند شرکتی نباشید که هنوز با سیستم قدیمی ماشین حساب های دستی کار می کند و از سرمایه گذاری در کامپیوتر خودداری می کند. همیشه فرصت هست حتی در دوران رکود کامل. فقط کافی است درست ببینیم.

اینها هیولاهایی هستند که صاحبان کسب وکارهای کوچک را می ترسانند. اما بیایید به این سرنوشت شوم تن ندهیم و خم به ابرو نیاوریم.

چرا برخی شرکت ها موفق می شوند؟

بیل گراس، بنیانگذار ایده لب، گمان می کرد پاسخ این پرسش را می داند. تا اینکه نگاهی به اطلاعات داده های خودش انداخت. وی دریافت که لزوما یک ایده ناب منجر به موفقیت کسب و کار نمی شود. داشتن سرمایه کافی یا داشتن تیم عالی هم منجر به موفقیت نمی شود. این زمان بندی است که اهمیت دارد.

پس لازم است قبل از آنکه وام بگیرید، کسی را استخدام کنید، یا روز کاری تان را به پایان برسانید از خود این سوال را بپرسید: آیا زمان بندی کسب وکار شما درخور کارتان هست؟ آیا این ایده همانی است که زمان آن فرا رسیده؟

نتیجه گیری

همه تمایل داریم از شکست دوری کنیم، به ویژه اگر شکست بر زندگی اطرافیان ما تأثیر بگذارد، مخصوصا اخراج کردن کارمندان کار ناگواری است. اما شکست در کسب وکار اتفاق می افتد. اکثر صاحبان کسب وکار موفق بارها طعم شکست را چشیده اند. آنها موفق شدند چون به راه شان ادامه دادند. آنها از اشتباهات شان درس گرفتند، تجدید نظر کردند و دوباره دست به کار شدند. چرا شما نتوانید؟