در سال جدید از گوشه و کنار گفتوگوها و مصاحبههایی در مورد عدم تقسیم سود بانکها و. . . منتشر شد. هرچند این مصاحبهها و انکار و اصرارهای مسئولان همچنان بوده و هست و خواهد بود اما چنانکه آمار و بررسی نشان میدهد و بارها توسط کارشناسان در رسانههای مختلف مطرح شده است، نظام بانکی کشور بهشدت بیمار بوده و وضعیت مناسبی ندارد. بیایید کل اقتصاد را کنار گذاشته و به بانکها به چشم سهامداری و بهقولمعروف به «دید خریداری» بنگریم. بانک در هر نظام اقتصادی، بهعنوان متعادلکننده جریان پول در جامعه تعریفشده که پول مازاد را جمعآوری و به سمت متقاضیان پول هدایت میکند.
پس طبیعت امر حکم میکند که درآمد اصلی بانک از این محل حاصل شود یعنی از تفاوت نرخ سپرده و نرخ تسهیلات اعطایی و همچنین کارمزدهای دریافتی از محل آنها. اما در کمال تعجب میتوان بهجرات گفت که برای تعداد بسیاری از بانکها سود دریافتی از محل تسهیلات کفایت سود پرداختی بابت سپردهها را نمیکند و بانکهایی که باید محل اصلی درآمدشان تفاوت این دو باشد، از محل درآمدهای جانبی، سود سپردههای خود را تأمین میکنند. بررسی صورتهای مالی سال 1393 بانکهای شهر، پستبانک، ایرانزمین، سینا و گردشگری که تاکنون منتشرشده نشان میدهد که میانگین نسبت سود تسهیلات به سود سپرده این بانکها 85درصد است و از بانکهای مذکور، 40درصد آنها زیانده بودهاند.
بهجرات میتوان گفت تعداد بانکهایی که سود عملیاتی سالم و باکیفیتی را به سهامداران خود عرضه میکنند، به انگشتان یک دست هم نمیرسد. پنج بانک فوق در سال 1393 بهطور میانگین حدود 30درصد درآمدشان، هزینه مالی داشتهاند که از این میان بانک ایرانزمین با نسبت هزینه مالی به درآمد 70 درصدی گل سرسبد آنهاست. مسائل مطرحشده موضوعاتی است که در نظر اول و در بدو ورود بهصورتهای مالی نظر شما را جلب خواهد کرد. اگر کمی در این صورتها عمیق شده و انگشتان خود را با ماشینحساب آشنا کنید به عجایب محیرالعقولتری برخواهید خورد. هنوز بسیاری از بانکها صورتهای مالی سال 1393 خود را منتشر نکردهاند.
با انتشار صورتهای مالی بانک پارسیان شاهکارهایی از مدیریت معوقات بانکی را مشاهده خواهید کرد. بانکی که در سال 1393 بیش از 30درصد خالص تسهیلاتش را تسهیلات سررسید گذشته، معوق و مشکوکالوصول تشکیل دادهاند. این در حالی است که اگر این ارقام را به یکی از مسئولان بانکی در خارج از کشور اعلام کنید، موجودیت و فعالیت بانک شما را معجزه پنداشته و به شما ایمان خواهد آورد! نسبت کفایت سرمایه اغلب بانکها زیر 10درصد بوده و در مرز حداقل مجاز است. این نشان میدهد که سود بیکیفیت بانکها در حالی حاصل شده که آنها تقریباً از تمام توان خود برای درآمدزایی استفاده میکنند.
با وجود همه این مسائل، از دید یک سرمایهگذار، وضعیت بانکها برای سرمایهگذاری در آنها و دریافت سودی مداوم و باکیفیت، مناسب نیست. حال این موضوع را با اهمیت بانکها در نظام اقتصادی کشور و نقش بیبدیل و انکارناپذیر آنان در چرخاندن چرخ اقتصاد و تولید ترکیب کنید تا متوجه فضای نامساعد فعلی شوید. در شرایط کنونی که بازار سرمایه کشور از رمق افتاده و چرخ تولید به سختی میچرخد، چشم امید همه به سمت بانکها برای ایجاد گشایش است، اما کمک بانکها به این بخش مصداق ضربالمثلی است که میگوید: کوری عصاکش کوری دگر شود... خطر عملکردی بانکها به خودی خود خطرناک است اما نه به اندازه مفهومی که به آن Too big to fail میگویند. مفهومی که بیان میکند شرکتهای بزرگ و غولپیکر بزرگتر از آن هستند که بخواهند ورشکست شده یا برچیده شوند.
این مفهوم ظاهراً امیدبخش به نظر میرسد، اما بسیار خطرناک است. زیرا در مورد شرکتها و بنگاههایی به کار میرود که به دلیل بزرگ بودن، شکست آنها تأثیر بدی روی جامعه گذاشته و به همین دلیل بهرغم ناتوانی، از شکسته شدن آنها جلوگیری میشود. این موضوع در بلندمدت صدمات بسیار جبرانناپذیر و هزینههای زیادی را برجای میگذارد. از سوی دیگر موضوع مؤسسه میزان نشان داد که اگر اندک اتفاقی برای یکی از بانکهای کشور بیفتد، هراس بانکی جامعه را فراگرفته و باعث میشود تا بانکها یکی پس از دیگری ورشکست شده و نظام بانکی کشور سقوط کند.
نظام بانکی کشور به دلیل شرایط خاص اقتصادی، قوانین خلقالساعه و دستوری شدن متغیرهای پولی و مالی در کشور، عملکرد بسیار ضعیفی دارد و از سوی دیگر به دلیل جلوگیری از ایجاد هراس بانکی، اجازه داده نمیشود که بانکهای دارای عملکرد ضعیف از دور خارج شوند. بنابراین این ماشین باید در حال حرکت و با موتور روشن تعمیر شود. کاری که بسیار مشکل ولی کاملاً ضروری است.
* کارشناس سرمایه گذاری شرکت کاتوز آرمان پارس