بعضی وقت ها رویدادهایی در اقتصاد جهان پیش می آید که باعث می شود سران کشورها در برخی اصول بنیادین خود تغییرات اساسی ایجاد کنند. داستان برگزیت و قراردادهای تجاری بریتانیا با اتحادیه اروپا و سایر نقاط دنیا یکی از این رویدادها است.
اگر برگزیت با همین روند جلو رود، بریتانیا باید در روابط اقتصادی فعلی خود با اتحادیه اروپا و سایر نقاط دنیا بازنگری کند؛ روابطی که طی سال ها با توازنی دقیق جریان داشت حالا با آمدن برگزیت دچار تحولاتی اساسی خواهد شد.
برگزیت بریتانیا را وادار خواهد کرد درباره اینکه می خواهد چقدر روابط اقتصادی با هر کشور داشته باشد، ملاحظاتی دقیق انجام دهد. این ملاحظات در دو بخش اصلی باید انجام شود؛ تعرفه تجارت کالا و موانع قانونی که تجارت کالاها و خدمات را تحت تأثیر قرار می دهد. موضوع تعرفه ها عمدتا اقتصادی است و در این مورد بحث هایی قدیمی درباره اتحادیه های گمرکی در برابر مناطق آزاد تجاری و چگونگی همکاری عمیق تر با گروه کوچکی از کشورها در مقایسه با یک گروه بزرگ وجود دارد؛ بحث هایی که معمولا ساده بوده و به نتیجه می رسند.
موانع قانونی تجارت اما برخلاف بحث تعرفه ها پیچیده هستند و احتمال رسیدن به کشمکش میان طرف ها در این بخش بسیار بیشتر است، چون هر کشور پیچیدگی های خاص خودش را دارد و می خواهد توازن دقیقی میان بهره وری اقتصادی و حق حاکمیت و استقلال نظارتی را آن کشور وجود داشته باشد.
بریتانیا درحال حاضر بخشی از یک اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپاست. این یعنی بین بریتانیا و اتحادیه اروپا «تعرفه های داخلی» حذف شده اند. به علاوه، یک تعرفه مشترک «خارجی» وجود دارد که برای تجارت با شرکای غیرعضو اتحادیه اروپا از آن استفاده می شود. این تعرفه مشترک باعث می شود بریتانیا نتواند به صلاحدید خود برای تجارت خارجی اش تعرفه های مستقل تعیین کند.
عضویت در اتحادیه اروپا همچنین باعث می شود درگیری ها و محدودیت های گمرکی بین کشورهای عضو از بین برود و فرآیند واردات بسیار آسان شود. واردات از کشورهای خارج از اتحادیه اما با موانعی روبه رو است که متناسب با ماهیت محصول مورنظر، ارزش و مبدا کالا متفاوت است.
پیش آمدن رویدادی به مهمی برگزیت، بریتانیا را با دو پرسش درباره تعرفه ها روبه رو کرده است؛ اول چه نوع رابطه تعرفه ای باید بین بریتانیا و اتحادیه اروپا وجود داشته باشد؟ پاسخ به پرسش اول روی سوال دوم نیز تأثیر می گذارد. سوال دوم این است: چه نوع رابطه تعرفه ای باید میان بریتانیا و سایر نقاط دنیا وجود داشته باشد؟
در روابط میان بریتانیا و اتحادیه اروپا بحث بر سر این است که آیا وضعیت پس از خروج بریتانیا به همین شکل می ماند و اگر نه چه تعرفه هایی باید در این زمینه تعیین شود. یک اتحادیه گمرکی آزادانه ترین گزینه برای تجارت بریتانیا با اتحادیه اروپاست، اما همانطور که اشاره شد، وجود اتحادیه گمرکی، بریتانیا را در تنظیم قراردادهایش با سایر نقاط دنیا دچار مشکل می کند.
اگر بریتانیا به جای اتحادیه گمرکی، تجارت آزاد با اتحادیه اروپا را انتخاب کند، می تواند با بقیه کشورهای دنیا هم بر سر بستن قراردادهای تجاری مذاکره کند. در این شرایط است که بریتانیا می تواند مستقل از جهان پیرامونش درباره تنظیم قرارداد با هر کشوری تصمیم گیری کند. اکثر اقتصاددان ها موافق این هستند که تعرفه ها تاحدامکان به صفر نزدیک شود.
تعرفه ها یک مشکل اساسی در اقتصاد هستند که منجر به ایجاد الگوهای ناکارآمد تولید و تحمیل هزینه به مشتریان می شود. تعرفه ها همچنین در ارتباطات بین المللی مشکل ایجاد می کند. وقتی تبعیض علیه خارجی ها وجود داشته باشد، امکان تنش هم به وجود می آید.
موقعیت بریتانیا سخت است چون توازنی میان سیاست تعرفه های این کشور با اتحادیه اروپا و سایر نقاط دنیا وجود دارد. عضویت در اتحادیه گمرکی برای بریتانیا مزایایی خوبی دارد. برای مثال از مراحل گمرکی می کاهد و باعث می شود کمتر درگیر رعایت «قوانین مبدا» باشد. اما در این کار معایبی هم وجود دارد، از جمله اینکه توانایی بریتانیا برای کمتر کردن تعرفه ها را در تجارت با کشورهای غیراتحادیه اروپا محدود می کند.
بنابراین، گزینه بهتر برای بریتانیا تعیین تعرفه صفر برای تجارت با اتحادیه اروپاست. اما بریتانیا باید خود را منطقه آزاد معرفی کند و قید عضویت در اتحادیه گمرکی را بزند. به این ترتیب می تواند قراردادهای تجارت آزاد را با سایر نقاط دنیا منعقد کند. این قراردادها می توانند دوجانبه، منطقه ای یا چندجانبه باشند. با این روش بریتانیا می تواند تجارت بدون تعرفه خود را به حداکثر برساند.
داستان معضلات قانونی اما بسیار پیچیده تر از قصه تعرفه هاست. این معضلات هم کالاها و هم خدمات را تحت تأثیر قرار می دهد. موج عظیم انتقادات و تردید گروه های مختلف اقتصادی حاصل این معضلات است.
«بازار واحد» اتحادیه اروپا به طورکلی مستحکم به نظرمی رسد؛ بازاری که بسیاری از موانع برای تجارت میان کشورهای عضو این اتحادیه را از بین برده است. اما اصولا بازارهای واحد تمایل به جزیی نگری به جای کلی نگری دارند و به جز برخی استثناها بیش ازحد به جزییات اهمیت می دهند. به خاطر مدون بودن مقررات و نبود تبعیض و به رسمیت شناختن حق تمامی طرف های یک قرارداد بریتانیا از بودن در اتحادیه اروپا سود زیادی می برد. اما درهر حال بریتانیا بخشی از حق تصمیم گیری خود را در این میان از دست می دهد.