در دنیای امروز که کالاها و منابع موازنه اقتصادی جهان را تعیین نمیکنند، نیروی انسانی و دانش نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. از اینرو مشارکت زنان بهعنوان نیمی از جامعه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ما نیز شرایط اقتصادی به نحوی رقم خورده است که این امر برای دولتمردان مسجل شده است که توسعه و رشد اقتصادی با اتکا به منابعی چون نفت و گاز ممکن نخواهد بود و باید سیاستهای جدید اقتصادی اتخاذ شود. سیاستی که نوعی گذار برای کشور ما محسوب میشود و کشور را باید از یک کشور کالاپایه به کشوری که بر دانش و اقتصاد غیرنفتی استوار است تغییر دهد.
مقولهای که اهمیت نقش زنان را بیش از پیش نشان میدهد. اکنون در آستانه برنامه توسعه ششم و تدوین آن لازم است تا برنامههایی گنجانده شود تا بتوان زنان را بیش از پیش در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی سهیم کنیم و بتوانیم از پتانسیل جامانده نیمی از جامعه به نحو احسن استفاده کنیم. در گزارش پیشرو تلاش شده تا چگونگی تدوین چنین برنامهای را از کارشناسان اقتصادی جویا شویم.
***
محمد قلی یوسفی:
برابری نقش زنان را پررنگ میکند
محمد قلی یوسفی، اقتصاددان معتقد است که دولت باید محمل رشد زنان را فراهم کند، اما در نهایت زنان هستند که باید نقش خود را بپذیرند و وارد مشارکتهای توسعهای شوند.
از برنامه توسعه چهارم به نحوی زنان مورد توجه قرار گرفتهاند و تلاش شده تا نقش آنها در توسعه بازتعریف شود، اما متأسفانه برنامههای تعریف شده درباره زنان کمتر شکل عملیاتی به خود گرفته است، با توجه به اینکه در آستانه تدوین برنامه توسعه هستیم به نظر شما چگونه میتوان زنان و نقش آنان را در این برنامه تعریف کرد تا شکل عملیاتی داشته باشد؟
متأسفانه در جامعه ما زنان بیش از مردان دچار مشکل هستند. حتی سازمانهایی که نقش حمایتکننده از زنان را بر عهده دارند یا اساساً برای زنان فعالیت میکنند به نیازها و خواستههای زنان بیتوجه هستند. این سازمانها بیشتر ابزاری در جهت اهداف سیاسی دولتمردان هستند تا آنکه نقش واقعی در امور زنان و حمایت از آنها داشته باشند. برای آنکه این مشکلات برطرف شوند و این سازمانها نقش خود را بر عهده بگیرند نیاز به کارهای تحقیقی و علمی است.
چند سال پیش کتابی با نام زنان و توسعه که توسط سازمان جهانی منتشر شده بود توسط دو تن از همکاران به فارسی برگردانده شد و من نیز مقدمهای بر آن نوشتم اما متأسفانه حتی سازمانهای زنان نیز نسبت به آن بیتفاوت بودند. بنابراین احساس میشود زمانی که ما قصد داریم اهداف سیاسیمان را پیش ببریم زنان اهمیت پیدا میکنند و زمانی که این اهمیت سیاسی کاهش پیدا میکند رها میشوند.
حقوق زنان در نهادهای مختلف از خانواده تا نهادهای حقوقی پایمال میشود. نهادهای مختلف نسبت به زنان بیتوجه هستند و اساساً حق انتخاب برای زنان چندان معنایی ندارد. این نداشتن حق انتخاب محدودیتهای زیادی بر زنان ایجاد کرده است.
با آنچه گفته شد سیاستهای دولتی به سمت توسعه پیش نخواهد رفت تا دولتمردان نسبت به مسائل نیمی از جامعه که در جایگاه مادر، زن، همسر و خواهر نیم دیگر جامعه را نیز تحت تأثیر خود دارد مورد بازنگری قرار دهند. دولت باید به برابری در امور مختلف توجه کند. اگر چنین شد میتوان به رعایت اصول اولیه انسانی امیدوار بود که به دنبال آن رشد و توسعه خواه ناخواه به وجود خواهد آمد.
جدای از مشکلاتی که زنان را از مشارکت اجتماعی و اقتصادی باز داشته، این امر اهمیت دارد که ورای حقوق زنان خواه ناخواه همانطور که اشاره کردید توسعه اتفاق نمیافتد تا زنان بهعنوان نیمی از جامعه در فعالیتهای مختلف سهیم شوند. یعنی عدم مشارکت زنان جدای از آنکه حقوقی از زنان تضییع کرده، سبب شده تا کشور را نیز از هدف توسعهای خویش دور نگه دارد. حال که این مقوله اثبات شده که عدم مشارکت زنان بیش از آنکه دغدغه نیمی از جامعه باشد یکی از عوامل عقب ماندن از توسعه موردنظر است چه سیاستی باید در این حوزه اعمال شود و در برنامه توسعه ششم گنجانده شود؟
همانطور که اشاره کردم زنان علاوه بر آنکه نیمی از جامعه را تشکیل میدهند در نقشهای مختلفی که دارند نیم دیگر جامعه را نیز درگیر کردهاند بنابراین توجه به آموزش، بهداشت، حقوق و مشارکت اجتماعی آنها نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. بنابراین نهتنها اقتصاد و توسعه باید برای مردم کار کند بلکه باید بهوسیله آنها عملیاتی شود.
یعنی نهتنها سیاستهای اتخاذی برای توجه به حقوق و مشارکت آنها اهمیت دارد بلکه خود زنان نیز باید در توسعه کشور مشارکت فعال داشته باشند. زنان خودشان باید سرنوشت خود را بسازند. در نتیجه کاری که باید انجام شود این است که ما باید به سمتی برویم که جامعه به خواسته و توسط خود زنان توسعه پیدا کند. اینکه زنان منفعل باشند و فقط متوقع باشند جامعه آنها را پیش ببرد، بیفایده است بنابراین بدون مشارکت خودخواسته زنان، کشور توسعه پیدا نمیکند.
در برنامههای توسعه مختلف یعنی تقریباً از برنامه سوم توسعه به نقش زنان در ابتدا حقوق قضایی آنها و سپس مشارکتهای اقتصادی اجتماعی آنها توجه شده است، اما هرگز مواردی که در برنامه توسعه آمده، شکل عملیاتی به خود نگرفته است. حال به زعم شما چه برنامههایی باید در این برنامه بیاید تا مطمئن باشیم عملیاتی میشود یا اینکه چه چیزی برای این برنامهها ضمانت اجرایی میآورد؟
زنان و مردان در بسیاری جاها خواستههای مشترکی دارند و در عین حال با مشکلات مشابه روبهرو هستند.مانند مشارکت آنها در فعالیتهای مختلف اقتصادی، وادار کردن دولتمردان به شفافیت، کنترل فساد، این ویژگیها بین زنان و مردان مشترک است اما زنان نقش مهمی در کانون خانواده، تربیت فرزندان و فعالیتهای اجتماعی مضاعف بر مردان دارند.
بنابراین باید به آنها توجه خاصی شود و تلاش شود با کمک به آنها عقبماندگیهای تاریخیشان را جبران کنند. این امر خودکار اتفاق نمیافتد و دولت با آموزش زنان مختلف از جمله روستایی، در مبارزه با خرافات و توجه به بهداشت نقش مهمی بر عهده دارد. هر چقدر به سیستم آموزشی و بهداشتی توجه بیشتر شود، زنان نیز به تبع آن در شرایط بهتری قرار خواهند گرفت.
***
جمشید پژویان:
موانع برداشته شود
جمشید پژویان، اقتصاددان معتقد است برای سهیم کردن زنان در توسعه کشور باید موانع را از سر راه آنان برداریم تا خود به شکل خودکار در این امر مشارکت کنند.
در همه کشورها نقش زنان بهعنوان نیمی از جامعه در برنامههای توسعهای بهشدت پر رنگ است، هرچند در ایران نیز از برنامه توسعه چهارم تلاش شده به نقش زنان توجه شود اما برنامههای تدوین شده شکل عملیاتی به خود نگرفته است، با توجه به اینکه در حال تدوین برنامه توسعه ششم هستیم، به نظر شما چگونه میتوانیم به نقش زنان توجه ویژهای داشته باشیم که قابلیت اجرا نیز داشته باشد؟
واقعیت این است که هر موجود زندهای اگر مانعی بر سر راه خود نبیند خودش پیش خواهد رفت. زنها در ایران نشان دادند که از استعداد و توانمندی بالا برخوردارند مشروط بر آنکه فضای مناسب برای آنها فراهم شود. متأسفانه به دلایل مختلف موانع جلوی رشد زنان و بروز توانمندیهای آنها را گرفته است.به نظر من برنامه ششم برنامه بسیار مهمی است زیرا ما در حال گذار هستیم و باید از اقتصاد نفتی به سمت دیگری برویم و برای فرار از اقتصاد نفتی هیچ چیز مهمتر از ثروت نیروی انسانی نیست.
در چند سال اخیر تقریباً میتوان گفت که زنان دانشگاهها را در اختیار خود گرفتند. امید است موانعی که بر سر راه فعالیت زنان و قوی شدن آنها وجود دارد برداشته شود، زیرا در برنامه ششم نیاز مبرمی به مشارکت فعال زنان است. ما در حالگذار هستیم و دوره رکود را نیز پشت سر میگذاریم که رفع آن بدون مشارکت زنان ممکن نیست.
موانعی که اشاره کردید به نظر شما بیشتر در چه حوزههایی نمود دارد، بیشتر این موانع حقوقی هستند یا در حوزه فعالیتهای اقتصادی موانع بیشتری دیده میشود؟
تقریباً همه حوزهها در این مبحث میگنجد. نمیتوانم بگویم در حوزه استخدامها و مشارکتهای اقتصادی مانعی وجود ندارد. حتی در محیط کاری هم نمیتوان گفت تبعیضی نیست. بنابراین موانع در حوزههای مختلف وجود دارد و همه باید به مرور از بین برود.
در برنامههای توسعه قبلی تلاش شده تا به نحوی این موانع در حوزه حقوقی یا مشارکت اقتصادی برطرف شود، اما این سیاستها عملیاتی نشده و همچنان شاهد همان موانع بر سر مشارکت زنان هستیم، چگونه میتوان سیاست یا برنامهای تعریف کرد که به شکل واقعی و عملیاتی این موانع برطرف شود؟
دولت یازدهم از ابتدا با شعارهایی چون تدبیر و امید بر سر کار آمده و به مردم نوید داده است. بنابراین این دولت هم میتواند راهکارهای مناسب را اتخاذ کند و هم مسیر را آماده کند. به نظر من زنان میتوانند این خواسته را از طریق رسانهای کردن به گوش دولت برسانند و امیدوار باشند که در جهت رفع موانع اقداماتی انجام گیرد.