تورم از نگاه بادمجان

واژه‌ای که امروز می‌خواهیم برایتان آنالیز کنیم واژه «تورم» است. 

تورم

تورم از ریشه فعلی ورم کردن می‌آید و به معنای افزایش حجم غیر‌عادی تلقی می‌شود. 

تورم در اقتصاد

تورم عموما به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته می‌شود. از آنجایی که ما در ایران با تورم سر و کاری نداریم، طبعا شما هم تعریف درستی از تورم در ذهنتان ندارید به همین دلیل بنده کمی این موضوع را برایتان کالبدشکافی خواهم کرد. 

تصور کنید رفته‌اید بازار بادمجان بخرید، تصوری که از قیمت بادمجان دارید یک تومان است، در بازار با قیمت دو تومان مواجه می‌شوید، در واقع شما با تورم مواجه شده‌اید. حال به بررسی واژه‌های مرتبط با تورم می‌پردازیم. 

شبه‌تورم

هنگامی که تورم در بادمجان موجب افزایش اشتغال و بازده واقعی بادمجان شود، در واقع تورم بادمجان موجب سود‌ها و منفعت‌هایی در زمینه‌های دیگر شده است. در این زمان افزایش قیمت بادمجان ایجاد شبه‌تورم می‌کند (نظریه کنیز). 

تورم مطلق

افزایش قیمت بادمجان هیچ سودی که ندارد هیچ، بلکه دسترسی مردم به میرزاقاسمی و قیمه‌بادمجان را نیز محدود کند. 

تورم حاد

زمانی که شما از تورم یک تومانی قیمت بادمجان متعجب که نشده هیچ، بلکه می‌دانید قرار است فردا نیز بادمجان یک تومان دیگر گران شود، این افزایش قیمت آنقدر ادامه می‌یابد تا تورم بادمجان موجب سقوط ارزش پولی ‌شود. 

تورم آشکار و نهان

تورم نهان در مواقعی است که قیمت‌ بادمجان و احتمالا حقوق‌ها نیز از طریق اعمال کنترل‌های مستقیم ثبت می‌شوند که بیشتر در مواقع خاص مانند زمان جنگ، این کنترل اعمال می‌شود که در تورم آشکار این کنترل وجود ندارد. 

تورم منفی

شما به بازار می‌روید و می‌بینید قیمت بادمجان یک تومان کاهش پیدا کرده در نتیجه از آن روز به بعد خودتان را می‌بندید به میرزا قاسمی و آنقدر می‌خورید تا خود را خفه کنید. 

ابر تورم

به افزایش شاخص قیمت بادمجان طوری که غیر‌قابل کنترل باشد، ابر تورم گفته می‌شود. به این صورت که در مدت زمان کوتاهی قیمت بادمجان که هم قیمت گوجه‌فرنگی است آنقدر افزایش می‌باید که می‌توانید بادمجان خود را با یک پراید تاخت بزنید. 

پیامد‌های تورم

تورم نیز آثار مثبت و منفی خودش را دارد. هنگامی که قیمت بادمجان افزایش پیدا می‌کند افرادی که تولید‌کننده بادمجان و پزنده میرزا‌قاسمی هستند، اوضاع مالی بهتری پیدا کرده و روز‌به‌روز پولدارتر می‌شوند و از طرف دیگر فردی که متقاضی بادمجان است روز‌به‌روز فقیر‌تر خواهد شد. فرد متقاضی کم‌کم دیگر نمی‌تواند بادمجان و میرزا‌قاسمی مصرف کند و در نتیجه خوراک دیگری (مانند دمپختک) را جایگزین می‌کند.