آیا تا به حال در مورد مدت زمانی که لازم است تا یک ایده تبدیل به محصول شود، فکر کرده اید؟ چنین امری به طور کلی بستگی زیادی به شرکت حمایت کننده ایده دارد. برای مثال در کسب وکار داروهای درمانی به طور متوسط 10سال زمان لازم است تا یک داروی جدید از مراحل مختلف آزمایش کیفی و سلامت عبور کرده و به تولید انبوه برسد. در صنعت الکترونیک و به طور مشخص دنیای کامپیوتر این مدت زمان بسیار کمتر است. برای مثال مدت زمان موردنیاز برای تبدیل کامپیوترهای شخصی به لپ تاپ تنها (اجرای ایده) چند ماه بوده است.
مهم نیست چقدر زمان برای تبدیل یک ایده به محصول لازم است؛ به عنوان یک ایده پرداز انتظار برای تبدیل ایده تان به یک کالای مشخص می تواند بسیار زجرآور باشد. درست همانطور که این امر برای توماس ادیسون نفرت انگیز بود. بر همین اساس شاید باید مانند این مخترع خستگی ناپذیر عمل کرد. ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که اگر توماس قصد داشت شخصاً اختراعاتش را به شکل یک محصول مشخص در بیاورد، احتمالا موفق به ثبت رقم خارق العاده 2500 اختراع نمی شد.
با این حال به لطف روش مخصوصی که این مخترع پیش گرفت، این امر امکان پذیر شد. شیوه جادویی ادیسون عبارت بود از صرف تمام وقت خود در آزمایشگاه شخصی اش و واگذاری امر تولید انبوه اختراعات به شرکت های متخصص در این زمینه. با این حال به منظور جلوگیری از سرقت اختراعات، وی همه اختراعات و فرمول های خود را در مرکز ثبت اختراع نام نویسی می کرد.
در سال 1876 توماس اقدام به افتتاح یک مرکز به نام «کارخانه اختراع» در خارج از نیویورک کرد. این نخستین باری بود که چنین مرکزی در آمریکا تأسیس می شد. بر این اساس ادیسون تمام وقت خود را در این مرکز و صرف انجام تحقیقات می ساخت. این ساختمان شامل دو طبقه بود که طبقه فوقانی کاملاً به آزمایشات شیمی اختصاص داشت.
در همین آزمایشگاه بود که ادیسون وسایلی از قبیل میکروسکوپ و ماشین چاپ نوین را اختراع کرد. نحوه پرداخت در آزمایشگاه توماس به صورت ساعتی بود و با توجه به دستمزد مناسبی که پرداخت می شد، طیف وسیعی از محققان علاقه مند به همکاری با کارخانه اختراع بودند.
ایده کارخانه اختراع در نوع خود بی نظیر بود. با این حال نباید تصور کرد که ادیسون در زمینه کسب وکار بی استعداد بوده و بر همین اساس تولید انبوه ایده های خود را به شرکت های دیگر واگذار ساخت. در واقع چنین سبک فعالیتی حاکی از هوش بالای مخترع بزرگ قرن بیستم است. با نگاهی مختصر به وضعیت کسب وکار در سده حاضر می توان پی برد که چرا چنین شیوه ای عاقلانه ترین راه ممکن است.
به عبارت دقیق، در عرصه ای که به سرعت در حال تغییر است، زمان ارزشمندترین دارایی افراد است. بر همین اساس تلاش برای تولید انبوه ایده تان تنها زمان و هزینه بالایی را از شما خواهد گرفت. اگر به جای این کار به ثبت ایده های تان پرداخته و اجرای آن را به شرکت ها و آژانس های متخصص واگذار کنید، نتیجه توانایی ارائه ایده های بیشتر خواهد بود.
در این صورت دو راه مقابل شما خواهد بود؛ نخست اینکه منتظر تولید انبوه ایده تان باشید و هنگام به نتیجه رسیدنش سهم خود را دریافت کنید. در این صورت چند ماهی را باید بدون حساب پول ایده تان سر کنید. اما راه دوم اندکی منطقی تر است. در این حالت شما از طریق فروش ایده های تان کسب درآمد خواهید کرد. اگرچه درآمد به دست آمده در این شیوه کمتر از راهکار نخست است، با این حال خطر شراکت در ریسک فروش محصول را نخواهد داشت.
به عنوان تحلیل نهایی باید اشاره کرد که انتخاب هر یک از راهکارهای معرفی شده بستگی به شرایط و موقعیت سنجی خودتان دارد. بر این اساس در صورت در اختیار داشتن منابع مالی مناسب صبر کردن برای به نتیجه رسیدن ایده تان راهکار معقولی به نظر خواهد رسید. در غیر این صورت فروش ایده گزینه مناسب تری است.
پرسش هایی برای پیشرفت
- با توجه به مطالب ارائه شده در بخش قبلی، آخرین باری که ایده ای جذاب برای اجرا داشتید، چگونه از آن استفاده کردید؟ با مقایسه عملکردتان با شیوه ادیسون به نتایج جالبی خواهید رسید.
- استفاده از راهکار توماس ادیسون بخش پایانی ماجراست، با این حال پیش از آن باید نسبت به دراختیار داشتن ایده ای مناسب اطمینان حاصل کنید. بر این اساس ابتدا به فکر طراحی یک ایده مناسب باشید و سپس در مورد مراحل بعدی فکر کنید.