به مجموعهای از اصول و مقررات که رفتار افراد و گروههای موجود در یک سازمان را تعیین میکند و در آن سازمان نهادینه شده اخلاق سازمانی اطلاق میشود. در واقع زمانی که از صداقت، مسئولیتپذیری، رعایت عدالت، وفاداری سازمانی، سعه صدر، انتقادپذیری و مواردی از این قبیل صحبت میکنیم، از اخلاق سازمانی سخن به میان آوردهایم. مسئولیتپذیری یکی از معیارهای اخلاق سازمانی و بدان معنی است زمانی که کاری را بر عهده میگیریم، نهایت تلاش را برای انجام درست آن به کار بندیم و علاوه بر آن در مقابل نتیجه کار چه مثبت باشد و چه منفی، پاسخگو باشیم.
برای درک بهتر مفهوم اخلاق سازمانی و ابعاد و زوایای آن گفتوگویی با حبیب الله شاهرکنی، مدرس دانشگاه انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
***
در ابتدای سخن، «اخلاق سازمانی» را چگونه تعریف میکنید؟
مجموعهای از اصول و مقررات که رفتار افراد و گروههای موجود در یک سازمان را تعیین میکند و در آن سازمان نهادینه شده میتوان اخلاق سازمانی تعریف کرد.ما وقتی از صداقت، مسئولیتپذیری، رعایت عدالت، وفاداری سازمانی، سعهصدر، انتقادپذیری و از این قبیل صحبت میکنیم در واقع داریم از اخلاق سازمانی سخن میگوییم که امیدواریم در سازمانها وجود داشته باشند.
شما اگر بخواهید در مورد هریک از این مقولهها توضیحی بدهید و راهکاری ارائه کنید، مثلا صداقت، چه تعریفی از آن دارید؟
صداقت در واقع به معنای روراستی است. یعنی بیان واقعی اصولی که بر مبنای آن رفتار میکنید. مثلا هر وقت آنچه را میگویید در رفتارتان نمود پیدا بکند، میتوان گفت که شما صداقت دارید.
آیا همیشه میتوان آنچه را میگوییم در رفتارمان هم نشان دهیم؟
ما تا آنجا که ممکن است باید حرفمان با عملمان تطابق داشته باشد ولی گاهی الزامات اجتماعی باعث میشود که ما مطابق تمایل دیگران رفتار کنیم که این با عقایدمان تباین دارد، در این صورت، رعایت مصالح عمومی باعث میشود که از گفتن حقیقت خودداری کنیم؛ مثلا آنجا که عقایدمان با عقاید جمع کثیری از مردم فرق دارد، اصل آن است که برای رعایت وضعیت سازمان و جامعه، از بیان عقایدمان خودداری کنیم.
آیا این باعث دورویی نخواهد شد؟
یک شعر داریم که میگوید: جز راست نباید گفت- هر راست نشاید گفت. ما قرار نیست دروغ بگوییم، فقط از گفتن آنچه ممکن است احساسات عمومی را جریحهدار کند یا موجب تشویش اذهان عمومی شود خودداری میکنیم. مثلا اگر یک کشتی در حال غرق شدن است و ناخدا تلاش میکند آن را از غرق شدن نجات دهد و چنانچه حقیقت را به سرنشینان بگوید ممکن است موجب هول و هراس شود، در این صورت باید ضمن اقدام مجدانه برای نجات حال سرنشینان کشتی، از گفتن آنچه ممکن است موجب تشویش آنان شود خودداری کند. مثلا بهتر است بگوید که من چندینبار با چنین وضعیتی روبهرو شدهام و توانستهایم نجات پیدا کنیم و از این قبیل. یا اگر در دوران جنگ سیلوهای گندم خالی شده باشد اگر آن را بیان کنیم ممکن است افراد ازدحام کنند و عده زیادی در این شرایط تلف شوند در این موقع بهتر است حقیقت به صورت آشکار بیان نشود.
در واقع آنجا که مصلحت عمومی ایجاب میکند صرف اینکه ما بخواهیم راستگو باشیم دردی را دوا نمیکند و ممکن است مفسده به وجود آورد، همچنین بعضی از تصمیمات یک سازمان ممکن است محرمانه باشد در این صورت بیان اسرار سازمان دوری از صداقت است یا اینکه ممکن است یکی از کارکنان مسائل شخصیاش را به طور محرمانه با ما در میان گذاشته باشد در این صورت رعایت صداقت به این معنی نیست که رازهای خانوادگی او را برملا کنیم. منتها جز در مواردی که بیان شد باید ما به عنوان فردی که صداقت داریم شناخته شویم وگرنه کسی دیگر سخنان ما را باور نخواهد کرد و به ما اعتماد نخواهد داشت. بهخصوص وقتی قراری با کسی میگذاریم و یا قولی به کسی میدهیم باید توجه داشته باشیم که به قول و قرارمان وفادار باشیم و به آن عمل کنیم وگرنه صداقت خود را از دست میدهیم.
یکی دیگر از معیارهای اخلاق سازمانی را «مسئولیتپذیری» نام بردید، مسئولیتپذیری یعنی چه؟
مســـئولیتپذیـری یعنی وقتی کاری را برعهده گرفتیم، نهایت تلاش خود را بکنیم که آن کار را به درستی و بهموقع انجام دهیم و کیفیت و کمیت لازم آن را مطابق با استانداردهای تعیین شده رعایت کنیم و علاوه بر آن در مقابل نتیجه کار چه مثبت باشد و چه منفی، پاسخگو باشیم.
یک فرد برای اینکه مسئولیتپذیر باشد چه اقداماتی را لازم است انجام دهد؟
در وهله اول باید برای کاری که میخواهد انجام دهد برنامهریزی داشته باشد. یعنی بداند که کار را طی چه مدت میخواهد انجام دهد، چگونه میخواهد آن کار را به انجام برساند، چه امکاناتی نیاز دارد، چه بودجهای لازم دارد و چه افرادی او را در انجام کار کمک خواهند کرد. در وهله دوم باید کاری را که برعهده میگیرد بداند و یا اینکه سعی کند یاد بگیرد و تا اندازهای ریسکپذیر باشد و از اینکه ممکن است دچار اشتباه شود هراس نداشته باشد (بلکه سعی کند اشتباهات خود را به طور مداوم تصحیح کند) در انجام دادن کار پیگیر باشد یعنی تا به سرانجام رساندن کار متوقف نشود. اگر مشکلی در کار به وجود آمد دیگران را مقصر جلوه ندهد بلکه سعی کند مشکل را رفع کند. اعتماد به نفس داشته باشد و به این مطمئن باشد که میتواند کار را به درستی انجام دهد. ما هرچه بیشتر برای انجام درست و بهموقع کارها و پاسخگو بودن در مقابل کار انجام شده از خود لیاقت نشان دهیم به همان میزان، مسئولیتپذیر هستیم.
عدالت سازمانی چیست؟
اینکه ما دوست داشته باشیم با دیگران آنگونه رفتار کنیم که مایلیم دیگران با ما همانگونه رفتار کنند در واقع عدالت رفتاری داشتهایم. باید ببینیم که چه به سازمان میدهیم و چه به جای آن میگیریم، لازم است آنچه را برای سازمان انجام میدهیم با آنچه از سازمان دریافت میکنیم تطبیق دهیم وگرنه عدالت را رعایت نکردهایم.
اگر بخواهیم از دید مدیریتی هم به عدالت سازمانی توجه کنیم در واقع سه نوع عدالت در سازمانها وجود دارد، یکی عدالت توزیعی (که باید به هرکس برحسب کار و خدماتی که به سازمان ارائه میکند حقوق و مزایای مکفی بدهیم) دیگری عدالت رویهای که مثلا اگر نمیتوانیم در یک مقوله به دو نفر که کار مساوی انجام میدهند یکسان حقوق و دستمزد بدهیم، حداقل از جهت دیگر آن را جبران کنیم مثلا پاداش بیشتری به او بدهیم تا تلافی کسر حقوق او جبران شود. در رفتار هم باید عدالت را رعایت کنیم؛ به این میگویند عدالت تعاملی. مثلا اگر دو نفر کار یکسانی انجام میدهند و رفتار درستی دارند به هر دو مثل هم احترام بگذاریم یا لبخند بزنیم نه اینکه با یکی خوشرفتاری داشته باشیم و با دیگری بدرفتاری. مجموعه اینها عدالت سازمانی را شکل میدهند.
در شرایط سخت کار یکی از صفاتی که در سازمانها خوب است وجود داشته باشد «سعه صدر» است، شما چه تعریفی از آن دارید و چه راهکارهایی را برای رعایت «سعه صدر» در محیط کار پیشنهاد میکنید؟
تحمل، بردباری و مدارای قوی و زیاد را سعه صدر میگویند. کسی که با صبر و استقامت و تحمل با مشکلات، مسائل و معضلات روزانه روبهرو میشود و میتواند در برابر رفتار و گفتارهای نابجا برخورد مناسب و سنجیده داشته باشد، در واقع دارای سعهصدر است. برای داشتن «سعه صدر» رعایت نکات زیر میتواند مفید باشد:
- دوری از تصمیمات و اقدامات عجولانه
- حفظ آرامش
- رفتار متواضعانه
- احترام به نظریات و عقاید دیگران
- سر زدن دادن احتمال رفتار یا گفتار خطا از جانب خود
- عدم پرخاشگری
باید توجه داشته باشیم افرادی که دارای سعه صدر بالایی نیستند هم به ناراحت کردن و آزار دیگران میپردازند و هم محیط کار را به آشوب و اضطراب میکشانند برای همین است که باید حداکثر سعه صدر را در محیط کار رعایت کرد بهویژه مدیران و سرپرستان که مسئولیت تعدادی از افراد را برعهده دارند.
داشتن نظم و انضباط هم یکی از اصول اخلاقی است که باید در محیط کار داشت، اگر میشود شما در این مورد توضیح کوتاهی بدهید.
لازمه نظم و انضباط داشتن این است که اعمال خود را تحت قاعده درآوری و رفتار خود را کنترل کنیم. بعضی از نکاتی که در رعایت نظم و انضباط باید در نظر داشت عبارتند از:
- کاری را که برعهده میگیریم به درستی و تا حدی که برعهده ماست انجام دهیم.
- سلسله مراتب شغلی را در نظر داشته باشیم و به همکارانمان احترام بگذاریم.
- در حوزه کاری دیگران دخالت نکنیم.
- قوانین و مقررات اداری را رعایت کنیم.
- ابزار کار را در جای مخصوص خود قرار دهیم.
- کار هر روز را همان روز انجام دهیم و کار امروز را به فردا موکول نکنیم.
- از شتابزدگی در انجام کارها پرهیز کنیم.
- برنامهریزی داشته باشیم و کارهای خود را بهموقع انجام دهیم.
- از حاشیهها پرهیز کنیم و کارهای اصلی خودمان را به انجام برسانیم.
* انتقادپذیری هم یکی از صفات اخلاقی پسندیده است که اگر در سازمانها رواج پیدا کند باعث حل بسیاری از مشکلات میشود، اگر ممکن است در این مورد توضیحی هرچند مختصر بدهید.
- انتقاد معمولا به معنای ایراد گرفتن از ما تلقی میشود که این برای ما دشوار و رنجآور است، اما اگر انتقاد را به معنای راهی برای اصلاح رفتار خود در نظر بگیریم آنگاه آن را سودمند خواهیم یافت. برای اینکه صفت «انتقادپذیری» را در خود تقویت کنیم، راهکارهای زیر میتواند مفید باشد:
- بپذیریم که انسانها متفاوت هستند و در نتیجه اندیشههای متفاوتی دارند لذا ممکن است نظرات آنها با ما همخوانی نداشته باشد لذا بهتر است با صبر و بردباری نظرات آنها را گوش دهیم و اگر درست بودند بپذیریم.
- ما اگر اعتماد به نفسمان قوی باشد از انتقاد هیچ ترس و واهمهای نباید داشته باشیم و در صورتیکه استدلال قوی داشته باشیم باید از اندیشهها و رفتار خود دفاع کنیم ولی اگر مشاهده کردیم که انتقادکننده حق دارد در این صورت انتقاد را بپذیریم.
- هروقت کسی از ما انتقاد میکند خوب به سخنانش گوش بدهیم تا او حرفش را کامل بزند و در این صورت میتوانیم پاسخ خوب و قانعکنندهای به او بدهیم یا اینکه نظرات او را قبول کنیم.
- هر وقت مورد انتقاد واقع میشویم، از عصبانیت، آزردگی و خجالت کشیدن دوری کنیم و مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیریم. اگر موضع ما برحق باشد به نحو موثری آن را بیان کنیم و اگر حس کردیم اشتباه کردهایم در برابر اشتباه خود موضع دفاعی نگیریم.
- انتقادکننده را خجالتزده، ناراحت و تحقیر نکنیم بلکه به او این امکان را بدهیم تا اگر اشتباه کرده است به اشتباه خود پی ببرد و اگر به قصد اصلاح ما انتقاد کرده از عملکرد خود پشیمان نشود.
بعضی مواقع انتقادات نارواست و یا انتقادکننده با عصبانیت میخواهد نظرش را به ما تحمیل کند و یا اینکه قصد تخریب ما را دارد، در این صورت به خودمان فرصت بدهیم برای روشن شدن افکار دیگران بهطور مستدل نظرات خود را بیان کنیم درصورتی که شرایط فراهم نیست، دفاع از خود را به شرایطی موکول کنیم که امکان شنیدن سخنان مستدل ما وجود داشته باشد.