«فرصت امروز» مرکز خرید آیریک را بررسی می کند / روایتی از آلودگی و ماسک با چاشنی پنه آلفردو

دوباره پنجشنبه رسید و قرار است با هم در یک مرکز خرید دیگر قدم بزنیم. همانطور که احتمالاً تابه حال فهمیدید من هم مثل شما خیلی از اماکنی را که با هم سر می زنیم و در موردش صحبت می کنیم ندیدم.

این برای من تجربه جالبی است که سعی می کنم تا حد امکان برای شما هم جالبش کنم. بالاخره دور هم بیشتر خوش می گذرد. در شرایطی که هوای تهران آلوده ترین روز خود را در سال می گذراند و رنگ خاکستری دیوارها پررنگ تر شده خودم را در میدان انقلاب می بینم.

بین عده زیادی دستفروش و رهگذر، بوی فلافل و ساندویچ و آقا پایان نامه داری؟ این مورد آخر شعبه های مختلفی دارد. Isi، ترجمه مقاله، کتاب های نایاب و ممنوع شده، کتاب های درسی با پایین ترین قیمت و. . . معمولاً وقتی اینجا هستم بیشتر به آنهایی که کاغذهای مختلف به بقیه می دهند نگاه می کنم.

این افراد پنج یا شش ساعت در روز یک کار را انجام می دهند.عضلات بدن، عضلات فک و بسیاری دیگر روی یک ریتم ثابت قرار می گیرند. حالا باز اینجا جاش نیست که به آنها بپردازیم. بگذارید بگویم که قرار است با هم به مرکز خرید آیریک در منطقه 5 تهران، فردوس شرق برویم. یک مرکز خرید محبوب برای بسیاری از اهالی فردوس که 170 فروشگاه و یک مجتمع اداری دارد.

درحالی که همه افراد در خیابان از شدت گوگرد و نیترات موجود در هوا به ستوه آمده بودند، راه رسیدن به آیریک را بررسی کردم و دیدم که راه دراز است و شبان خسته. خب، چاره ای نیست. قرار گذاشتیم برویم و راهی است که در آن پا گذاشتیم. از ایستگاه متروی انقلاب تا شادمان برویم آنجا خط عوض کنیم تا صادقیه. سر صادقیه تاکسی خطی هست که جلوی آیریک پیاده شویم. در ماراتون مترو اکثر شرکت کنندگان ماسک گذاشته بودند و از ظاهر و چشم های شان می شد فهمید که خستگی شان زیاد است.

توان و روحیه مردم در چنین روزها و ماه هایی پایین تر از همیشه است و انگار سعی می کنند هر طور هست خود را به انتهای مسیر برسانند. اینکه بالاخره انتهای این مسیر کجاست و در این راهی که پای گذاشتیم چه هست، بر ما که پوشیده است شما را نمی دانم.

فردوس نسبتا هوای بهتری دارد هر چند اینجا هم مثل هر روزش نیست. آیریک یک مجتمع تجاری مدرن است که می شود در آن انواع لباس مردانه و زنانه، کفش و کیف، ادکلن و عینک و خیلی چیزهای دیگر پیدا کرد. فعلاً سه طبقه از 11 طبقه افتتاح شده و هنوز قسمت های بسیاری باقی مانده اند.

بخش اداری این مجموعه با مساحتی بیش از 5000 متر با 48 واحد اداری به صورت فلت طراحی شده. هدف از این طراحی این است که قابلیت تقسیم به فضاهای مورد نیاز کاربر اداری را داشته باشد و حالت منعطفی نسبت به تغییرات داشته باشد.

به جز بخش تجاری و اداری، آیریک پارکینگ طبقاتی چهار طبقه با ظرفیت 260 خودرو دارد و همچنین سوپرمارکت، تالار و رستوران از جمله امکانات دیگر این مجموعه است. آنطور که از چند نفر از نزدیکان ساکن در فردوس شنیدم بسیاری از اهالی منطقه نیازهای شان را به خاطر تخفیف ها و جشنواره هایی که سوپرمارکت این مجموعه برگزار می کند، از این محل تأمین می کنند و خلاصه در یک مدت کوتاه به نظر می آید که توانسته اعتماد بسیاری از اهالی را جلب کند و مشتریان را محک بزند.

گروه مهندسی گرات به عنوان سرمایه  گذار و سازنده مجتمع های آیریک بیش از 20 سال است که به صورت حرفه ای در این حوزه فعالیت می کند و به جز این پروژه، سرمایه گذاری و ساخت پروژه های متعددی در انبوه سازی مسکونی، تجاری، اداری در مناطق مختلف شهر تهران را در کارنامه دارد و توانسته کارنامه پرباری از خود برجای بگذارد.

حمیدرضا مقدم، مدیرعامل مجتمع تجاری آیریک سنتر معتقد است این گروه همواره رعایت بالاترین استانداردهای کیفی براساس دانش روز و تکنولوژی جدید در جهت بهبود کیفیت زندگی مردم و کسب اعتماد آنها در عرصه ساخت و ساز، به عنوان سرلوحه کاری خود قرار داده است. با این هدف گروه مهندسی گرات در سال های گذشته اقدام به راه اندازی زیرمجموعه های مختلفی در زمینه  طراحی، محاسبات اجرا، کنترل بازرسی و بازرگانی پروژه های مختلف ساختمانی کرده است.

اندکی وقت گذرانی

دارم می بینم و در چشمان شما تشخیص می دهم که خسته شدید و حرف هایی که تابه حال زدیم در کنار جذابیتش ممکن است کمی شما را از حال و هوای تان دور کرده باشد. البته گشتن و دور زدن در یک مرکز خرید جذابیت های خودش را دارد و دیدن مانکن های خوش  پوش و بوی پاستیل و غذا قطعاً باعث انبساط خاطر شما می شود.

اگر ایتالیایی باز هستید و الان هوس کردید غذای جالب بخورید، رستوران ایتالیایی مانلی در طبقه دوم مرکز خرید آماده پذیرایی است. روی پله برقی ها که می ایستیم روشن می شود و بالا می رویم. منو که روی میز سر می خورد با انبوهی از اسامی و ترکیبات تازه روبه رو می شوم.

همانطور که انگشت حیرت به دهان گرفته ام با پولوپار مجانا، گامبرتی پستو، فیلتودی مانزو و پولودلاکازا مواجه می شوم. غرق در پاستا و پسکادو نمی دانم که کی کدام است و کی کجاست. حالا فکر نکنید ما ایتالیایی شناس نیستیم و ندیدیم نان گندم.

از قدیم گفته اند وصل شدن به آنچه شناخته شده است و در ما ریشه دارد همیشه مطمئن تر است. تصمیم گرفتم به توصیه بزرگان عمل کنم و بدون فکر کردن به آنچه ممکن است موجب به هم ریختن حاشیه امن شود، پنه آلفردو سفارش دهم و خود را خلاص کنم. جدای از پرداختن به ایتالیایی ها فضای رستوران با میز و صندلی های قهوه ای که ترکیبی از چرم و چوب هستند آراسته شده و یک پیانو در وسط رستوران با نوازنده اش توجه همگان را به خود جلب می کند. خواب های طلایی می زند و ما را اجالتاً پرت می کند در اوهام و خیال روزهای رفته و آنچه که در پیش روست خاک گرفته است.

ما هر چه سعی می کنیم فاصله بگیریم از پرداختن به حاشیه ها و شخصی نگاری این طیف اجازه نمی دهند و هی با سوییچ عوض کردن کانال ما را می چرخانند. از ایام قدیم و گم شدن در کوچه ها زیر باران و یقه بالا زده جدا می شوم و از رستوران بیرون می آیم. حالا زمان پرداختن به نرخ ها و ارائه آمار برای شمایی که قصد دارید در این مجتمع تجاری مغازه بزنید، است.

بولتن قیمتی

اگر روی کسب درآمد از مناطق غرب تهران و به خصوص محله فردوس متمرکز هستید، آیریک سنتر می تواند از انتخاب های اولیه شما باشد. بازاری با پتانسیل بالا که البته برای تبدیل شدن به یک بازار پرسود و پررونق هنوز راه در پیش دارد.

کسبه براساس یک رسم دیرینه یا شاید حال و روز واقعی از سنگین بودن معامله و نبود مشتری حرف می زنند. از اینکه کسب در چنین مکان هایی خوب است و خرج یومیه می رسد خدا رو شکر ولی از هرچه بگذریم مسئله معیشت همچنان بیخ گلو را چسبیده و رها نمی کند.

قیمت واحدهای تجاری در تمامی مجتمع ها براساس طبقه تعریف می شود. در واقع به صورت طبیعی اگر به دنبال مغازه ای در طبقه همکف بگردید باید قیمت بیشتری نسبت به مغازه طبقه اول و دوم پرداخت کنید، چه برسد به طبقه منهای 1. در این طبقه می توانید با پرداخت 70 میلیون تومان وجه رایج مملکت یک مغازه 10 متری داشته باشید و ان شاءلله خداوند متعال خودش روزی رسان است.

همچنین در طبقه دو مثلاً یک واحد 13 متری که در دید مناسب باشد هم با قیمت 30 میلیون ودیعه و 3میلیون اجاره ماهانه قابل معامله است. مورد آخر هم اینکه در طبقه پنجم یک واحد 15 متری با قیمت 10 میلیون پیش و 2.5 اجاره قابل معامله است. عجله نکنید و روزنامه را به گوشه ای پرت نکنید، برای شمایی هم که قصد خرید دارید قیمت داریم. این مجتمع متراژهای متنوعی دارد.

در طبقه دوم یک واحد 21 متری، 840 میلیون تومان. در همان طبقه یک واحد 58 متری 2میلیارد و 320 میلیون تومان. در طبقه 1- یک واحد 20متری 615میلیون تومان. باز هم بگویم؟ همچون یک کارشناس املاک در حال ارائه فایل هستم. ببینید برای به دست آوردن دل شما مخاطبان ما تا کجاها می رویم. باز در طبقه 1- یک واحد 11 متری 440میلیون تومان.

طبقه دوم واحد 13 متری 468 میلیون و اگر همچنان علاقه مند به دیدن قیمت های بیشتر هستید به سایت های ارائه خدمات ملکی یا مشاورین املاک که در سطح شهر مشغول خوردن نان هستند مراجعه کنید. تا یادم نرفته اشاره کنم که قیمت های ارائه شده اینجا ممکن است قابل تأیید نباشند بنابراین خودتان هم کمر همت ببندید و تحقیق کنید.

در برگشت

پس از یک روز طولانی، آلوده و خسته کننده همچون تشنه ای در پی آب از مجتمع بیرون آمدم و به دنبال راهکاری برای خروج از بحران می گشتم. لابد می پرسید، کدام بحران؟ بشمارم؟ بگم؟ تاکسی ها فریاد می زدند که مستقیم دو نفر. وارد ماشین شدم و دیدم کسی در آن نیست. از راننده پرسیدم پس کو دو نفر دیگه؟ پاسخی نیامد. پیاده شدم و راه افتادم. به چشمان آدم هایی که از روبه رو با ماسک نزدیک می شدند نگاه می کردم، روزمرگی موج می زد.ترس از آینده و ناامیدی در دل این آدم ها دیدنی است و اگر اهل چشم سر باشید به آسانی می فهمید.

امروز بیشترین فکری که آزارم می داد، فکر کردن به بچه های نشسته در خیابان است که یا در آغوش مادر مشغول خوردن نیترات و دی اکسیدو سرب هستند یا خود دست به کار شدند و مشغول گرفتن گوشه ای از سفره. در این شرایط، غمگین بودن نباید چندان برای مان عجیب باشد. اکثریت از صبح تا شب در مسابقه بی پاپان با نان قرار داریم و او همچون معشوقی چیره دست همواره در حال فرار است.

ارتباط با نویسنده: saber.afsharzade@gmail.com