مقابله با تردیدهای مدیریتی / چگونه با یک تصمیم بد مدیریتی کنار بیاییم؟

پذیرفتن این موضوع سخت است که تصمیم اتخاذی ما نادرست بوده است. این تصمیم نادرست می تواند استخدام یک فرد نامناسب برای پستی خاص، یا اتخاذ شغلی باشد که به درد شما نمی خورد یا حتی آغاز به کار خط محصول جدید باشد در حالی که هیچ نیازی به وجود آن حس نمی شد.

این طبیعت انسان است که در هنگام اتخاذ تصمیم خوشبینانه فکر و فرض کند که موفقیت او تنها در گرو گرفتن این تصمیم است، اما هنگامی که شواهد و نتایج بد تصمیم کم کم آشکار می شوند، تازه در مورد درستی تصمیم خود به شک می افتیم ولی پذیرش اینکه این تصمیم اشتباه بوده، خصوصاً جلوی زیردستان، کارمندان  و جو کاری سخت است. گزارش امروز به این موضوع می پردازد هنگامی که متوجه تصمیم اشتباه خود شدیم چه کار کنیم؟

نیاز به اقدام سریع را تشخیص دهید

انسان ها نسبت به پذیرش اشتباه هایی که هزینه زیادی بابت آنها شده است، حساس هستند. برای آنها سخت است که بپذیرند چیزی را که برای شان زمان، هزینه و تلاش در پی داشته، اشتباه بوده است. به همین دلیل است که بسیاری از مردم درگیر روابط نادرست هستند یا همچنان به اشتباهات خود ادامه می دهند، حتی با وجود آنکه چشم انداز تیره و تاریک آن را می بینند.

این مسیرها در نهایت به موفقیت نمی رسند یا برای رسیدن به هدف نیازمند زمان طولانی و پرداخت های زیاد هستند. بنابراین بهتر است که اشتباه را قبل از بزرگ شدن عواقب آن بپذیرید،  به جای اینکه آن را کش داده و منابع سازمان را هدر دهید.

فاصله گرفتن از دوراندیشی

بارها پیش آمده است که درباره یک تصمیم مشخص تنها روی زمان حال تمرکز کرده و متوجه بازتاب آن بر آینده خود نشده ایم. در حالت ایده آل باید چنین بینشی داشته باشیم و اندیشیدن درباره تغییرات قابل پیش بینی در آینده را تمرین کنیم تا به یک تصمیم درست برسیم.

مثلاً اگر وارد صنعت وسایل الکترونیکی شوید، باید بتوانید آینده بازار را پیش بینی کنید و قبل از رقبا سرمایه خود را به روز سازید. برای تصمیم گیری باید نگرش آینده نگر و روبه پیشرفت داشته باشید.

شناسایی درمان

گاهی اوقات تصمیم اشتباه، یک تصمیم کشنده نیست! ممکن است شما شخص نامناسبی را برای یکی از پست های سازمانی خود انتخاب کرده باشید اما اگر او نگرش درستی در این راه داشته باشد، می تواند با درمان هایی چون آموزش برای کسب مهارت ها اصلاح شود. از طرف دیگر، بعضی مشکلات نیازمند اقدام شدید و قاطع است.

اگر شما پس از یک ماه حس کردید که از شغل خودتان ناراضی هستید  باید هرچه زودتر از سمت خود استعفا دهید. همین طور اگر حس کردید که کارمندی پس از یک ماه هنوز نتوانسته با شغل خود عجین شود باید برای او برنامه های آموزشی ترتیب داد تا بتواند هرچه زودتر به مرحله ای که باید برسد.

در غیر این صورت پس از عبور از این مراحل، اگر ناکارآمدی او باردیگر ثابت شد می توانید فرد دیگری را به جای او منصوب کنید تا سازمان بیشتر از این متحمل ضرر و زیان نشود. بدین ترتیب شرکت می تواند هرچه زودتر در پی جایگزینی برای او باشد. لازم است که دیدگاهی مشخص برای چگونگی برخورد با تصمیم بد اتخاذ کنیم.

درس بگیرید

آیا مشکلات و اشتباهات می توانند به صورت واقع بینانه پیش بینی شوند؟ گاهی اوقات ما در نقطه کور هستیم، بدین معنی که شما یک اجاره نامه را امضا می کنید، قبل از اینکه یک حادثه طبیعی آن را ویران کند یا فرض کنید شما با آگاهی از استراتژی شرکت در آن استخدام می شوید اما پس از اینکه شما در آنجا استخدام شدید استراتژی تغییر می یابد.

صرف نظر از این موارد، تصمیمات بد زیادی وجود دارد که با اندکی تفکر می توانستیم از وقوع آنها جلوگیری کنیم. اگر کاندیدای شغلی جدید شدید، در مورد آن به دقت فکر کنید و به توانایی های خود بیشتر از دانستن توانایی های مورد نیاز افرادی که قبلا در این شغل بودند، فکر کنید. برای مثال اگر در یک کسب وکار لوکس هستید، شاید نشانه های رشد مشکلات اقتصادی را نادیده گرفته و پیش بروید بدون اینکه بدانید برندهای لوکس در طول رکود با مشکل مواجه می شوند.

اتخاذ تصمیم نادرست دردناک است، اما حداقل می توانید از آن درس بگیرید و کسب تجربه کنید. زمانی برای درک آنچه که اشتباه پیش می رود بگذارید. آیا شما توجهی به جزییات نداشته و بی دقت هستید یا به منابع غیر موثق گوش می کنید یا خوش بینی کورکورانه دارید؟ درک معیارهای تصمیم گیری و فرمول بندی یک برنامه برای غلبه بر آنها می تواند به هوشمند شدن شما در زمان های تصمیم گیری بعدی کمک کند.

به اشتراک گذاری دانش و تجربیات

پنهان کردن تصمیمات بد و وانمود کردن به اینکه چیزی پیش نیامده آسان است، اما در مسئولیت پذیری نیرویی وجود دارد که در چیزهای دیگر وجود ندارد. هنگامی که یارد کلاینرت یک دوره آنلاین راه اندازی کرد، به شرکای خود وعده فروش 11 هزار دلار داد و در مقابل صفر نسخه فروخت که شکستی بزرگ محسوب می شد، اما هنگامی که او در مورد این تجربه به صورت عمومی در وبلاگ خود نوشته از دلایل پشت این تصمیم بد پرده برداشت و چیزهایی را که از آن یاد گرفته بود با دیگران به اشتراک گذاشت.

او می نویسد: «شاید دیگران این تجربیات را دردناک و بسیار شفاف بدانند، اما فکر می کنم که با به اشتراک گذاری آنها از جانب دیگران احترام بسیاری به دست می آوریم و کمک می کنیم که آنها از گرفتن تصمیمات بد خودداری کنند. متأسفانه اتخاذ تصمیمات نادرست یکی از بخش های زندگی است و نمی توان آن را حذف کرد چرا که هیچ کس همیشه به صورت 100درصد در راه رسیدن به موفقیت تصمیمات درست نمی گیرد. حتی با وجود روبه رو شدن با چالش پذیرش اشتباه، اغلب در فرهنگ ما انجام کار اشتباه را مخفی می کنند.»

تحقیق و بررسی کنید

بررسی ها نشان داده که در بسیاری از موارد، عامل گرفتن تصمیمات نادرست، عدم وجود اطلاعات کافی و درک نادرست فرد تصمیم گیرنده از شرایط  فعلی و آتی تصمیم گیری است. بسیاری از مدیران تنها به خواست و خوشایند خود در آن لحظه تصمیماتی می گیرند که ممکن است سال ها عواقب ناخوشایند آن را بچشند. بنابراین پیش از هرگونه تصمیم گیری همواره باید درباره میسر بودن تصمیم خود تحقیق کنید.

مسیر زندگی ما با تصمیمات مؤثری که برای آینده خود می گیریم مشخص می شود. اگر بخواهیم تصمیم مؤثر بگیریم، نباید درباره حقایق، اطلاعات نصفه و نیمه داشته باشیم. باید از معایب و مزایای تصمیم تان آگاهی داشته باشید و متوجه تأثیر تصمیم تان روی افرادی که تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت، باشید. این به شما کمک می کند تا تصمیم درستی بگیرید.

مثلاً تصمیم می گیرید شغل خود را تغییر دهید اما تحقیق می کنید و درمی یابید که شغل جدید چیزی به ارزش های کاری تان اضافه نمی کند. از این رو تصمیم می گیرید در محیط کاری فعلی تان فرصت های جدید را کشف کنید. بدین ترتیب ضرر و زیان های آتی از آن را نه تنها به خود بلکه به محیط اطراف تان نیز وارد نمی کنید.

حال فرض کنید شما در سازمانی مدیر شوید که کوچک ترین تعلقی به آن و علاقه ای به حوزه کسب وکارشان ندارید. با گرفتن این تصمیم نادرست و ورود به این سازمان نه تنها به خود بلکه به دیگر افراد آن سازمان نیز ضربه خواهید زد. پس با تفکر، بررسی و تحقیق قبل از تصمیم گیری، شرایط و نتایج را بسنجید و آگاهانه گام بردارید.

ارتباط با نویسنده: [email protected]