چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟

«موفقیت، معلمی پلید است؛ زیرا آدم های باهوش را به گونه ای اغوا می کند که فکر می کنند هرگز شکست نخواهند خورد .» بیل گیتس

برخی کارآفرینان آخرین چیزی که در موردش فکر می کنند، شکست است اما اگر اصلی ترین دلایلی را که باعث ناکامی کسب و کارها می شوند بدانند، بهتر می توانند از شکست اجتناب کنند. دلایل زیر اصلی ترین عواملی هستند که خیلی زود یک کسب و کار را به روزهای پایانی می رسانند.

مدیریت ضعیف

بیشتر گزارش ها در مورد کسب وکارهایی که تعطیل شده اند به ضعف مدیریتی اشاره دارند. بیشتر افرادی که کسب و کاری را راه می اندازند از دانش مدیریتی و مالی مربوط به شغل خود برخوردار نیستند. آنها استراتژی مشخصی برای خریدوفروش ندارند و همچنین در مورد استخدام و مدیریت نیروی کار نیز اطلاعات اندکی دارند. در این شرایط اگر به ضعف های خود پی برده و از دیگران یاری طلبند، ممکن است اوضاع بهتر شود، درغیر این صورت بحران ها از راه خواهند رسید. بی توجهی به کسب و کار نیز می تواند به زمین خوردن آن منجر شود.

سرمایه ناکافی

یک اشتباه مهلک که اغلب رخ می دهد این است که یک کسب و کار سرمایه کافی را به فعالیت های خود اختصاص نمی دهد. در واقع دلیل این اشتباه، دست کم گرفتن هزینه های پیش رو است. بسیاری از افراد هنگامی که می خواهند کسب و کاری را راه بیندازند تنها به هزینه های راه اندازی توجه دارند و از هزینه های ادامه کار غافل می شوند، در حالی که بهتر است بدانید سرمایه لازم برای یک تا دو سال را نیز باید کنار بگذارید. به این معنی که سرمایه کافی برای پوشش همه هزینه های این مدت را کنار بگذارید تا زمانی فرا برسد که فروش شما تا حدی افزایش یابد که هزینه ها را جبران کند. به همین خاطر سعی کنید برآورد درستی از هزینه های پیش رو داشته باشید.

نداشتن تجربه لازم

فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بی تجربه باشید یا مدیریت تان مبتدی باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه می شود از خدمات افراد با تجربه در آن زمینه بهره مند شوید. آنها می توانند شریک یا کارمند شما باشند. حتما از بازاریاب های باتجربه و کارمندان آموزش دیده در زمینه خدمات مشتریان استفاده کنید.

کم کاری

هر کارآفرین موفقی به سختی کار کرده است. هیچ کس با نشستن و زل زدن به دیوار به موفقیت نرسیده است. «برایان تریسی» درباره این مطلب چنین گفته است: «شما برای بقای خود 8 ساعت در روز کار می کنید، بیش از 8 ساعت هر قدر زمانی که تلاش شما ادامه یابد در جهت موفقیت است.» اگر از هر فرد موفقی در این زمینه سوال کنید به شما خواهد گفت که در ابتدای شروع کسب وکار خود بیش از 60 ساعت در هفته کار می کرده است.

فقدان برنامه ریزی

تقریبا هر فرد موفقی می داند که بدون برنامه ریزی، تلاش و دقت، موفقیتی حاصل نمی شود. این قانون در مورد صاحبان کسب و کار نیز صادق است. برنامه ریزی ها باید دقیق و بر پایه واقعیت ها بنا نهاده شده باشد و بهتر است مواردی مانند شرحی از کسب و کار، چشم اندازها، اهداف و کلیدهای لازم برای موفقیت، نیروی کار مورد نیاز، مشکلات احتمالی پیش رو و راه حل های آنها، بازاریابی، تبلیغ و برنامه های فروش و... نیز در آنها گنجانده شود.

گسترش بیش از حد

برخی مواقع موفقیت های اولیه باعث می شود صاحب کسب و کار، نسبت به میزان گسترش کار خود گمراه شود و در نتیجه نخستین گام ها را برای به نابودی کشاندن کسب و کار بردارد. هرگز نباید اهمیت رشد آهسته و پیوسته را نادیده گرفت. باید ابتدا امکانات لازم برای گسترش را مهیا کرد و درباره آن اندیشید و سپس اقدام کرد، در غیر این صورت گسترش زودهنگام و عجولانه ممکن است به شکست کامل بینجامد.

انتظارات نادرست

برخی استارتاپ ها فکر می کنند همین که وارد کاری شدند، بدون هیچ تلاش و برنامه ای پول از در و دیوار به آنها هجوم می آورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آن چه دوست دارند می شوند و فکر می کنند بیشتر از دیگران می دانند. اگر نمی خواهید شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام نداده اید، انتظار پاداش نداشته باشید.

عدم مشورت با افراد متخصص

داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راه اندازی یک کسب و کار می کنند که پیش تر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بوده اند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودآور باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط به موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و... باشد. مزیت دیگر مشورت با حرفه ای ها این است که شما با آدم هایی ملاقات و گفت وگو می کنید که پیش تر، کسب و کار مشابهی را راه انداخته اند، اشتباهاتی مرتکب شده اند و راه های جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفته اند.