نیمه تاریک زندگی با جیب‌ پرپول

وسایل لوکس، خانه‌های قصر مانند و ماشین‌های آخرین مدل همواره از سوی رسانه‌ها و چشم‌های مردمی تحسین می‌شوند. این تحسین و ستایش اما تنها قسمت شیرین داستان پولداری است. این داستان هم مثل هر سناریوی دیگری شخصیت منفی و اتفاق سخت کم ندارد...

پای حرف پولدارها اگر بنشینید، خواهید دید که پول داشتن آنقدرها هم که فکر می‌کردید، سرشار و مملو از خوبی، خوشی، خنده و خاطرخواهی نیست.
اگر از آن پولدارهای پولدار دور و برتان ندارید، یا اگر باوری به حرف های‌شان ندارید، پیشنهاد ما این است که این مطلب را تا آخر بخوانید. ما که نظرمان عوض شد، شما دیگر خود دانید!
1-‌ در مسیر ثروت خیلی چیزها قربانی می‌شود
در طول سال‌هایی که برای رسیدن به ثروت تلاش می‌کنید، احتمال دارد برخی روابط کلیدی با برخی آدم‌های مهم را از دست بدهید، به شانس‌های پیش رو نه بگویید، برخی تجربیات زندگی از دستتان بپرد و احساسات و رویاهایتان چپکی ‌شوند. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد هیچ یک از اینها را نمی‌توان با پول خرید.
2-‌ پولدارها معمولا در چشم دیگران حریص، ظالم یا معتاد به کار هستند
اگر چیزهای خوب بخرید، در چشم دیگران مادی‌گرا جلوه می‌کنید. تازه موفقیت شما به معنای شکست دیگران است که دلیل لازم و کافی برای غضب آنها را فراهم می‌آورد.
3-‌ پولدار بودن دست پولدارها را از یک جامعه بزرگ‌تر کوتاه می‌کند
چه طرز فکرتان این باشد که از دیگران بهتر هستید و چه دلیلش احساس ترس باشد، هر روز بیشتر از دیروز احساس می‌کنید که ورود به برخی جمع‌ها برایتان سخت و دشوار است. تنها جامعه کوچکی می‌توانند با شما باشند. نتیجه این کار احساس جداافتادگی خواهد بود.

4-‌ توقع از پولدارها سر به فلک می‌زند
رفتار اطرافیان قبل و بعد از پولداری متفاوت می‌شود. هر لحظه امکان دارد یکی از آشناها از شما پول قرض بخواهد یا حتی توقع‌های عجیب و غریب درباره کادوی تولد یا عیدی یا اینطور مسائل از شما داشته باشد. اگر پول رستوران را حساب نکنید، یک فرد خسیس هستید. چون پول از نظر دیگران یعنی شادی، پس شما حق ناراحتی و دلخوری ندارید. خلاصه اینکه از این دست ماجراها کم برایتان پیش نمی‌آید.
5-‌ پولدار شدن می‌تواند کنترل زندگی را از چنگ فرد پولدار درآورد
وقتی پولدار شدید این پرسش را حتما برای خود مطرح کنید: «آیا من متعلق به پولم هستم یا پولم متعلق به من؟» این احتمال خیلی زیاد است که کنترل زندگی تان به دست پول بیفتد. حالا فرقی نمی‌کند که این اتفاق به خاطر بحث و جدل بر سر پول با خانواده باشد یا نگرانی از اینکه نکند پولم از دستم برود.
6-‌ بچه‌هایتان شاید قدر پول را ندانند
احتمال اینکه بچه پولدارها قدر داشته‌هایشان را ندانند بسیار زیاد است، چون آنها نمی‌دانند این پول‌ها از کجا می‌آید و موظف هم نیستند که خوب از آنها مراقبت کنند. از طرفی چون به سخت کار کردن مثل شما نیاز ندارند، راه و روش پول درآوردن را یاد نمی‌گیرند و تنها به آموختن راه‌های خرج آن بسنده می‌کنند.
همه این اتفاقات و رویدادهای مشابه می‌تواند رخ ندهد، اگر پولدارها حواس‌شان شش دانگ جمع باشد، اما احتمال رخ دادن‌شان بسیار زیاد است و تجربه پولدارها این مدعا را تصدیق می‌کند.