توجه به حوزه دانش و تولید محصولات نوآورانه یکی از ضرورت های هر کشوری است و برای ما که شعار اقتصاد مقاومتی را چند سالی است مدام تکرار می کنیم این ضرورت بیش از سایرین خود را نشان می دهد. توجه به این بخش می تواند در قالب حمایت، سرمایه گذاری و تسهیل قوانین باشد.
این در حالی است که ضرورت سرمایه گذاری و حمایت در حوزه های دانشی و علوم و تکنولوژی های نو مسئله ای است که بخش زیادی از افراد جامعه به آن اذعان دارند اما مسئله اینجاست که در عمل چقدر به این ضرورت پایبندند و چقدر ریسک ورود به حوزه های نو توسط سرمایه گذاران بخش دولتی و خصوصی پذیرفته می شود؟! چقدر این حمایت ها از نوفن آوران جامعه به عمل می آید و چه میزان از بودجه و حمایت ها در میانه راه و بوروکراسی های اداری هدر می رود؟!
شرکت های بی پناه دانش بنیان
برای توسعه علمی کشور و توجه به اقتصاد درون زا شرکت های دانش بنیان به عنوان مهم ترین مهره های این بخش نزدیک به یک دهه است که فعالیت رسمی خود را آغاز کرده اند، معاونت علمی و فناوری به کمک بازوی اجرایی خود یعنی پارک های علمی و فناوری به حمایت از این شرکت ها برخاسته و تلاش دارد در مراحل مختلف از تولید تا تجاری سازی محصولات به این شرکت ها کمک کند. اما در این بین موانع و مشکلات زیادی بر سر راه شرکت های دانش بنیان است که آنها را از تمرکز بازمی دارد و توجه آنها را از متن به حاشیه برده و در مواقعی باعث صرف وقت و انرژی های زیاد در مسیر باطل می شود.
در گیرودار دولتی ها
ساختار اولیه شرکت های دانش بنیان براساس الگوهای موفق در جهان تعریف شده است و از ابتدا قرار بود این شرکت ها وظیفه تولید و توسعه دانش و محصولات نوآورانه را به کمک معاونت علمی و فناوری بر عهده داشته باشند اما چیزی نگذشت که پای چند ارگان دولتی مانند وزارت علوم و وزارت کار به میان آمد و تعامل درست با این چند ارگان به صورت همزمان برای شرکت های دانش بنیان مسئله ای سخت و زمانبر شد.
حتی بین وزارت علوم، معاونت علمی و فناوری و وزارت کار هم هماهنگی و تفاهم لازم وجود ندارد و همین عدم هماهنگی ها مشکلاتی را برای شرکت ها به وجود آورده است. هر کدام از این ارگان ها قوانین و مقررات مربوط به خود را برای شرکت های دانش بنیان وضع می کنند و گاهی آنها را وارد تسلسل بیهوده ای از رفت و آمدها می کنند.
خصوصی ها هم جا خالی کرده اند
همان طور که گفته شد دولت با درگیر کردن شرکت ها در آمد و رفت های اداری برای کسب مجوز و وضع قوانین دست و پاگیر تولید و صادرات، یکی از موانع بر سر راه خلاقیت و شکوفایی شرکت هاست، در کنار این بخش همه نگاه ها به سمت بخش خصوصی معطوف می شود و از این بخش انتظار حمایت و سرمایه گذاری به وجود می آید، این در حالی است که بخش خصوصی در بهترین حالت تنها در شرکت هایی که محصولی بازاری و تجاری دارند حاضر به سرمایه گذاری می شود، محصولاتی که در بازار مشتری داشته باشند و مردم تمایل به آن محصولات را از پیش نشان داده باشند اما اغلب محصولات شرکت های دانش بنیان نوآورانه است و باید برای آنها بازار سازی شود و این پروسه نیاز به سرمایه هایی دارد که پرداخت آن توسط خود شرکت ها مسئله غیرواقعی است.
همچنین شرکت های بنیادی بسیاری در این اکوسیستم دانشی کشور فعالند که کارهای تحقیقاتی، علمی و پژوهشی می کنند و اساسا محصولی برای ارائه ندارند. شرکت های دانش بنیانی که در خصوص مسائل محیط زیستی یا جامعه شناسی یا هر بخشی که محصولی برای تولید ندارد و صرفا منافع عمومی یا اجتماعی دارد فعالیت می کنند از هر دو سو، یعنی دولت و بخش خصوصی رانده شده اند و اغلب در میانه های راه مسیر خود را عوض و شرکت را منحل می کنند.
کلید حل معما در دست دولت است
یکی از راهکارهای این بخش بازتعریف قوانین و روابط این اکوسیستم است، در این مجموعه شرکت ها و دولت باید قوانین و روابط شفاف و صریحی داشته باشند، در واقع دولت باید سروسامانی به قوانین و مقررات مربوط به این بخش بدهد تا در ابتدا شرکت ها در زمینه های مختلف تولیدی یا تحقیقاتی از هم تفکیک شده و سپس کمترین وقت، انرژی و هزینه را برای طی کردن مسیر قانونی خود پرداخت کنند.
یکی از تفکرات غلطی که دولت در خصوص حمایت از این بخش دارد این است که باید هزینه های میلیونی و سرمایه های میلیاردی خود را در این بخش صرف کند و دولت هم که همیشه اظهار بی پولی می کند این مسئله را حل نشدنی می داند این در حالی است که اگر بخش دولتی تنها اقدامات حمایتی و نظارتی و اصلاح قوانین و تسهیل فعالیت ها را بر عهده گیرد بخش زیادی از این توسعه کشور محقق می شود.
برای تامین مالی شرکت ها هم دولت می تواند با تصویب قوانینی بخش خصوصی را ملزم به حمایت از شرکت های دانش بنیان کند، این حمایت هم می تواند در بخش خرید محصولات دانشی باشد و هم حمایت های معنوی برای این بخش.
به این ترتیب مثلا یک شرکت خودرو سازی که محصولات آلاینده تولید می کند، بخشی از سود خود را برای توسعه شرکت های دانش بنیانی قرار دهد که در مسائل زیست محیطی فعالیت دارند یا بخشی از خریدهای خود را از شرکت هایی انجام دهد که محصولات حوزه خودرو سازی را تولید می کنند.
همچنین رسانه ملی و سایر رسانه های چاپی می توانند با معرفی فعالیت ها و محصولات این بخش حامی معنوی آنها باشند و انگیزه لازم برای توسعه بخش دانشی را در دل شرکت های دانش بنیان شعله ور کنند.
ارتباط با نویسنده: [email protected]