جنرال‌موتورز بازطراحی فرآیند تجاری

بازاندیشی و طراحی مجدد فرآیند کسب‌و‌کار موجب افزایش درآمد، افزایش اعتبار، صرفه‌جویی در هزینه‌ها و افزایش کیفیت محصولات و خدمات ارائه‌شده از سوی شرکت‌های تجاری می‌شود. 

ایده

مایکل همر و جیمز چمپی به‌عنوان کسانی که به توسعه مفهوم بازطراحی فرآیند تجاری کمک شایانی کرده‌اند این فرآیند را چنین توصیف می‌کنند: تحلیل و طراحی فرآیند گردش کار در درون و بین سازمان‌ها. هنگامی که یک شرکت تجاری دچار مشکل شده و دوران سختی را می‌گذراند استفاده از این ایده می‌تواند به رونق مجدد آن کسب‌و‌کار کمک کرده و موجب وارد شدن آن مجموعه تجاری به میدان رقابت در بازار ‌شود. 

جنرال‌موتورز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین خودروسازان در جهان تصمیم گرفت تا در یک بازه زمانی سه ساله با استفاده از این ایده تحولی اساسی و وسیع در سیستم‌ها و کامپیوترهای رومیزی این شرکت ایجاد کرده و یک سازوکار مناسب و موثر را از این طریق ایجاد کند.

دونالد هدین، مدیر اجرای پروژه به‌روز‌رسانی سیستم‌های کامپیوتری جنرال‌موتورز در مورد این برنامه و استفاده از ایده بازطراحی فرآیند تجاری در این شرکت معتقد است: استفاده از این ایده پایه و اساس به‌کارگیری و اجرای یک استراتژی تجاری مشترک در سراسر شرکت معظم جنرال‌موتورز را فراهم کرده است. 

اجرای این پروژه به هیچ‌وجه کم‌خرج و ارزان‌قیمت نبود اما سبب شد تا شرکت‌های تولید‌کننده قطعات کامپیوتر و ماشین‌های اداری نظیر لوتوس و هیولت پاکارد بزرگ‌ترین سفارش‌های غیر‌دولتی خود را از جنرال‌موتورز دریافت کنند. استفاده از ایده بازاندیشی و طراحی مجدد فرآیند تجاری در جنرال‌موتورز همان‌طور که انتظار می‌رفت مزایای زیادی برای این شرکت بزرگ خودروسازی داشت. صرفه‌جویی 10 تا 25 درصدی در هزینه‌های خدمات پس از فروش، سه تا پنج درصد کاهش در هزینه‌های بخش سخت‌افزار و در نهایت صرفه‌جویی 40 تا 60 درصدی در هزینه‌های نرم‌افزاری این شرکت در زمینه خرید امتیاز استفاده از نرم‌افزارهای مورد نیاز از جمله مزیت‌های استفاده و اجرای این ایده در شرکت جنرال‌موتورز است.

همچنین این شرکت با استفاده از سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای یکسان در تمامی قسمت‌ها مشکل عدم هماهنگی سخت افزاری و نرم‌افزاری بین سیستم‌های کامپیوتری را برطرف کرده است.  اگرچه استفاده از ایده بازاندیشی و طراحی مجدد فرآیند تجاری نتایج بسیار مثبتی در شرکت‌های تجاری بزرگ در دنیا نظیر ساوت وست ایرلاین و دل داشته، برخی از شرکت‌های دیگر از دستورالعمل‌های این ایده برای توجیه و توضیح برنامه تعدیل نیروی خود استفاده کرده‌اند که این موضوع موجب ایجاد نوعی تصور منفی نسبت به نظریه بازطراحی در میان برخی از افراد شده است. با این حال امکان استفاده از این ایده برای برخی مسائل نظیر مباحث مربوط به کارکنان و نیازهایی که شرکت در این زمینه پیدا می‌کند، وجود دارد. 

پس از شناسایی اهداف اولیه به منظور تمرکز و دستیابی به آنها، قسمت‌های کلیدی در طراحی و اجرای این ایده چگونگی دستیابی به حداکثر بهره‌وری، رسیدن به اهداف مورد نظر از اجرای این طرح، ارزیابی عملکرد و سازوکار پاداش به کارمندان است. 

آنچه باید در عمل انجام دهیم

برای استفاده موثر از این ایده باید به نکات زیر توجه داشته باشیم: 

1- ابتدا تشخیص دهید که آیا انجام پروژه بازطراحی فرآیند تجاری برای شما ضروری است یا خیر. منابع و ابعاد یک بازطراحی را بررسی کرده و هزینه‌های آن، چالش‌های ساختاری و سازمانی که ممکن است حین اجرای این طرح با آن مواجه شوید را بررسی کرده و ببینید که آیا اجرای این طرح برای کسب‌و‌کار شما مناسب و پایدار خواهد بود یا خیر. 

2- قبل از اجرای این طرح یک استراتژی مفصل و همه‌جانبه برای آن طرح‌ریزی کنید. 

3- به هنگام بازطراحی فرآیند تجاری شرکت‌تان پیش از هر چیز روی افزایش بهره‌وری تمرکز کنید. 

4- به منظور اجرای بهتر پروژه و محاسبه میزان موفقیت آن گروهی را مسئول رسیدگی به اجرای این طرح کنید. 

5- پیاده‌سازی و یکپارچه‌سازی پروژه بازاندیشی و طراحی مجدد فرآیند تجاری نتیجه مدیریت و هدایت صحیح و اصولی تغییرات ایجاد شده است. 

سعی کنید افرادی را که مسئول و تحت تاثیر اجرای این ایده هستند مدیریت کرده و بر آنها نظارت کنید زیرا موفقیت این طرح بستگی به این افراد داشته و این قسمت از کار غیرقابل پیش‌بینی‌ترین بخش آن است. از تمرکز شدید روی اتوماتیک‌سازی بیش از حد در کسب‌و‌کار خود بپرهیزید، زیرا این موضوع سبب می‌شود تا تشکیلات شما از نیروی انسانی ماهر و زبده بی‌بهره باشد.  با طراحی برنامه‌های جایگزین خودتان را برای عدم موفقیت احتمالی در اجرای پروژه بازطراحی فرآیند تجاری در کسب‌و‌کارتان آماده کنید. 

از مشکلات مشترک در اجرای این ایده نظیر بی‌کفایتی‌های مدیریتی، عدم حمایت از اجرای پروژه، و واگذاری کلیه فرآیند پیاده‌سازی پروژه به واحد فناوری اطلاعات آگاه بوده و از آنها بپرهیزید. از تعریف اهداف دست‌نیافتنی و انتظارات فراتر از حد توان خود‌داری کنید. اهدافی را تعیین کنید که بتوانید با اجرا و استفاده از این ایده به آنها دست پیدا کنید.