پنجشنبه, ۸ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Thu, 28 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

جلسه سطح بالا

10 سال پیش ( 1393/7/9 )
پدیدآورنده : علی معروفی  

جوانی است و بی‌تجربگی دیگر. توی یک دایره بسته از تجربیات اندک خودم گیر کرده‌ام. منطقم بر مبنای تجربه یک مدت کارمندی و یک مدت دیگر مدیریت (آن هم در ابعادی کوچک) شکل گرفته و هرکار می‌کنم نمی‌توانم از چنبره این منطق ناتمام بیرون بخزم. بعد از آنکه به شکل عملی و غیرقابل بازگشت بر من اثبات شده که رییس رییس از نظر فنی و مهندسی پاک تعطیل است، دنیای شغلی هم رنگ دیگری به خود گرفته است. شخصیت رییس برایم در حال تغییر است. به نظرم آدم توخالی و ضعیفی می‌آید.

 

 

مرد حسابی تو که همه جزئیات این کار را توی چنگت داری، بخش‌های فنی و مهندسی‌، بخش‌های بازرگانی، حمل‌ونقل، مالی و کنترل پروژه آنها را هم که از بری. تو که در این کار به خصوص به قول آنجایی‌ها پکیجت کامل است، خب چرا گردن به حکم چنین موجود بی‌قابلیتی می‌گذاری؟ چرا این‌قدر افق دیدت محدود است؟ اصلا چرا ما اینجایی‌ها اینقدر زود اشباع می‌شویم؟ چرا موفقیت و بزرگی اینقدر زود دلمان را می‌زند؟ توی ورزشکار تا یک مدال آسیایی گرفتی آیا درست است خودت را بازنشسته کنی؟ که خدای نکرده دچار سختی مسابقات جهانی نشوی؟ بگویی نگویی این منویات پیچیده و معقول خودم را با رییس هم در میان گذاشته‌ام و او هم در حد مقدور دفاعیاتی ارائه داده، اما مرغ بنده فاقد دو پا است. به نظرم تنها دلیل این امر دون‌همتی و ترس رییس است و بس... بگذار ببینم... شاید هم من خیلی ساده‌ام. ها؟ شاید هم دلایل پیچیده‌تری دارد. چه می‌دانم مثلا رییس رییس از او یک آتوی بزرگ گرفته و هم‌اکنون دارد او را وادار به سکوت می‌کند. یا حتی ممکن است...

هنوز به نتیجه درست و وافی نرسیده‌ام که رییس دست به کاری می‌زند که غصه بنده سرآید. طی یک حرکت گازانبری مرا به صورت خِرکش و در حالی که هی دست و پا می‌زنم با خودش به یک جلسه نامرتبط می‌برد؛ جایی که رییسش با تعدادی مدیران سطح بالای بخش‌های دولتی و خصوصی قرار است در مورد مسائل کلان این صنعت به‌خصوص صحبت کنند. من در یک بخش جلسه حدود نیم ساعت بیشتر حضور ندارم اما همین مقدار هم واقعا تجربه جالبی است.

اول از همه اینکه این آدم‌ها واقعا جذبه و هیبت دارند. از 12-10 نفر حاضر در جلسه بی‌اغراق هیچ‌کدام نیست که بی‌ربط و بی‌معنی حرف بزند. همه بلدند منطق خود را به طرف مقابل بقبولانند. همه بلدند به موقع جدی و موقر بشوند و همه می‌دانند کمی باید کار را به شوخی و خنده بکشانند. رییس من که یکی، دو بار آن هم به اشاره رییسش در بحث دخالت می‌کند آن‌قدر خودش را جمع‌وجور کرده و با احتیاط صحبت می‌کند که پنداری همین الان است اخراجش کنند.

از محتوای جلسه هم چیز زیادی دستگیرم نمی‌شود. اغلب صحبت‌هایی در مورد سرمایه‌گذاری خرد و کلان و درآمد سرانه و بازدهی اقتصادی و این حرف‌هاست که مرا یاد میزگردهای اقتصادی تلویزیون می‌اندازد، اما حضور در چنین جلسه‌ای و حس کردن سطح تنش و کنش و واکنش‌ها و دیدن مهارت‌های چانه‌زنی و مذاکره و الباقی خصوصیات این اشخاص مرا به جایی می‌برد که رییسم می‌خواست.

بعد از جلسه صدایش را درنمی‌آورم و فعلا دیگر اشاره به دلایل تمکین رییس از رییسش نمی‌کنم. تا بعد!

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/1q4vlIHO
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتامحاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه