محل سکونت کسبه پلاسکو کجا خواهد بود؟
پلاسکو که فروریخت، دل شهر هم انگار فروریخته است. دستی به کار نمی رود، اگر هم می رود با گوشه چشمی است که دائما تر است. این تنها حال و هوای مردم عادی نیست. کسبه بازار نه تنها آنها که جان و مال شان با پلاسکو فروریخت بلکه از بدنه سایر بازارها و اصناف مختلف نیز در این روزهایی که پلاسکو از میان مان رفته، آرام نگرفته اند. این مسئله را می توان از عکس العمل های این روزهای شان دید.
علاوه بر نگرانی و اضطراب و ترس و دلسوزی که کمترین نوع همدردی این روزهای شان است، فروشگاه ها، بازارها و مراکز خرید زیادی پیشنهادهایی برای اینکه کسبه پاساژ پلاسکو در محل آنها مستقر شده و کسب وکارشان را دایر کنند، ارائه کرده اند. جدا از اینکه چقدر حضور بیش از 600 کسبه این پاساژ از بین رفته، می تواند از طرف این پیشنهاددهندگان صورت عملی به خود بگیرد، این تحرکات در نفس خود ارزشمند است و به نوعی ارزش های نهفته در دل بازار را نشان می دهد.
ارزش هایی که در کنار دانش شفاهی انباشت شده در بازارهای ایران و به ویژه بازارهای سنتی در دهه های گذشته نمود بسیار پررنگ تری هم داشته و اکنون در موقعیت حساس دیگری این ارزش ها همانند آتش هایی که کماکان از دل تیره شده پلاسکو بیرون می جهند، برافروخته می شوند، بیرون می آیند و می خواهند به اصطلاح گوشه ای از کار را بگیرند. در این گزارش به وضعیت کنونی کسبه پلاسکو، پیشنهادهای اهالی بازار برای اسکان در محل کسب وکارشان و پیشنهادهایی که دارندگان کسب وکار به کارکنان این پاساژ داده اند، می پردازیم.
روزی روزگاری، آبروی بازار
کاسبی در راسته بازار مولوی که فروشنده دوچرخه است در این باره به «فرصت امروز» می گوید: تا همه سه چهار دهه پیش، بودند کاسب هایی که اگر چندین مشتری را رد کرده بودند، مشتریان بعدی را به مغازه هم صنفی خود که دشتی نداشت، ارجاع می دادند.
این کاسب کهنه کار اضافه می کند: در بازار سنت هایی حاکم بود که امروز کمرنگ شده اند یا اصلا دیگر وجود دارند. بودند افرادی که بدون هیچ پشتوانه مالی و تنها براساس خوشنامی خود در بازار کاسبی می کردند و جنس تحویل می گرفتند و می فروختند و بعد چک ها را پاس می کردند. یعنی پشتوانه ها آنها اسم و رسم و خوشنامی شان بود و نه پول شان. اما الان در بازار و با کنار رفتن نسل های گذشته، چنین روحیاتی کمرنگ شده است.
وی همچنین ادامه می دهد هرچند در مواقع بحرانی باز هم می توان روی بدنه بازار حساب کرد. مثلا زمانی که زلزله بم اتفاق افتاد، ما از کف خیابان مولوی بیش از 20میلیون تومان پول جمع کردیم که 3هزار تومانش را سیگارفروش خیابان مولوی داد. یعنی می خواهم بگویم روحیه همدلانه در افراد بی پول بازار هم وجود داشت.
از اهالی پلاسکو اجاره نمی گیریم
پلاسکو که فروریخته افراد زیادی بی کار شده اند. طبق آماری که اشاره شده بیش از 4هزار نفر کسب وکارشان را در سطوح مختلف از دست داده اند. از صاحبان مغازه ها و کارگاه ها گرفته تا خیاطان، فروشندگان و کارگران این مرکز بزرگ تولید و خریدوفروش پوشاک. به همین جهت طی روزهای اخیر مزون ها و تولیدی ها و مراکز خرید و راسته بازارهای سنتی پیشنهادهای زیادی برای ارائه کار و محل کسب وکار به اهالی پلاسکو داده اند.
از جمله فروشگاه هایی که طی روزهای اخیر اعلام کرده اند که حاضر هستند بخشی از فضای کاری شان یا مغازه هایی را در اختیار کسبه پلاسکو قرار دهند، می توان به فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش و راسته بازار حضرتی در بازار بزرگ تهران اشاره کرد.
همچنین مزون لباس آسمانه، تولیدی لیوسا و مزون شیمنا نیز از تعدادی از خیاطان این پاساژ دعوت به همکاری کرده اند. به نظر می رسد وجود چنین روحیاتی در نهایت مهم ترین نتیجه اش این است که اگر شهرداری، آتش نشانی، وزارت کار، بیمه و هر ارگانی که باید حافظ جان و مال مردم باشند، حواس شان نیست و کارهای مهم تری دارند، مردم هنوز وجدان بیداری دارند. هنوز همدلی و نوع خواهی و انسان دوستی نمرده و آن کاسبی که مغازه اش صحیح و سالم است و کسب وکارش رونق دارد، می خواهد این نان دم عید را با همکارش تقسیم کند.
حتی اهالی راسته بازار حضرتی در بازار بزرگ تهران پا را از تقسیم فضا با اهالی پلاسکو فراتر نهاده اند و می گویند در بازار بزرگ تهران، راسته حضرتی دو پاساژ روبه روی هم به نام های «عادلی» و «کارآمد» داریم که حجره های خالی آن را بدون دریافت اجاره در اختیار کسبه پلاسکو قرار می دهیم و اضافه می کنند که پیش بینی ما این است که مدت بازسازی پلاسکو دو سال طول بکشد و در همین مدت می توانند از مغازه های ما استفاده کنند. حتی به شیوه آگهی های تجاری ادبیات ویژه ای هم به کار برده اند که روحیه بازاری و وقت شناسی شان را نشان می دهد.
آنجا که می گویند: تعداد مغازه ها محدود است. مالباختگان حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو می توانند به ما مراجعه کنند و تا پرشدن ظرفیت واحدها در خدمت شان هستیم و به آنها تحویل می دهیم. یک قرارداد هم با آنها می نویسیم که تا زمان تحویل مغازه های خود در پلاسکو می توانند در حجره های ما بمانند. اجاره نمی خواهیم اما چک تخلیه از افراد می گیریم و هزینه های شارژ، آب، برق و گاز هم برعهده خود آنهاست.
کسبه پلاسکو باید دور هم باشند
در همین ارتباط و برای برسی وضعیت فعلی کسب پلاسکو با مجتبی درودیان، عضو هیأت رئیسه اتحادیه پیراهن دوزان تهران گفت وگویی داشته ایم.
درودیان درمورد آخرین وضعیت کسب وکار این افراد و اینکه چه مکان هایی برای اسکان شان در نظر گرفته شده به «فرصت امروز» می گوید: از طرف بنیاد مستضعفان به عنوان مالک ساختمان پلاسکو سه نقطه به کسبه معرفی شده است؛ فروشگاه قدس در خیابان مولوی، فروشگاه قدس در میدان مولوی و خیابان زردشت در میدان ولی عصر. کلیه هزینه ها هم برعهده بنیاد خواهد بود.
وی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آیا کسبه با حضور در این مکان ها موافقت کرده اند یا نه، می گوید: اهالی پلاسکو مخالف این مکان ها هستند چون آنها اعضای یک صنف هستند که می خواهند باز هم دور هم باشند.
وی اضافه می کند: این افراد عمده فروش هایی هستند که بورس مهمی را تشکیل می دادند اما اگر از همدیگر دور شوند و در چند نقطه از شهر پراکنده شوند، دیگر بازاری متمرکز نخواهند داشت و صنف از هم پاشیده می شود. همچنین حتی اتحادیه هم نمی تواند برای حضور مردم در مکان های جدید شان تبلیغات مفیدی داشته باشد تا بتوانند کمی از زیان های مالی شان را جبران کنند.
این عضو هیأت رئیسه اتحادیه پیراهن دوزان همچنین اشاره می کند که در خیابان جمهوری دو پاساژ مدنظر کسبه قرار گرفته که به دلیل اینکه تعداد زیادی از این افراد را در خود جای می دهد، دوباره بورسی ایجاد می شود و کسبه می توانند به درآمدزایی شان امیدی داشته باشند.
وی در ادامه و درمورد ارزش های نهفته در دل بازار و ابراز همدلی سایر بازارها و مراکز خرید با کسبه پلاسکو می گوید: همیشه یکی از وجوه مهم بازار در ایران وجود چنین روحیاتی بوده که جنبه های جوانمردانه بازار را تشکیل می داده است. بنابراین صرف نظر از اینکه طی دهه های اخیر بیشتر مرام بازاری گری و کسب درآمد بر بازار حاکم شده اما کماکان ما شاهد اتفاقات خوبی در بدنه اصناف هستیم.
مثلا صنف پارچه فروشان هم اعلام کرده که پارچه ها را بدون دریافت وجهی در اختیار پیراهن دوزان قرار می دهد تا بعد از به دست آوردن سود، هزینه ها را پرداخت کنند. همچنین طرف های تجاری در ترکیه نیز با این افراد همدردی خود را ابزار داشته و حاضر شده اند مواد اولیه این صنف را بدون دریافت هزینه اولیه در اختیارشان قرار دهند.
درودیان در ادامه و در مورد انتظار اعضای این صنف از دولت نیز می گوید: مهم ترین انتظار ما این است که مسئولان دولتی به وعده هایی که در روزهای ابتدایی می دهند، عمل کنند. مثلا در مورد بیمه باید اشاره کنم که در روز نخست اداره بیمه بخشی از خسارت ها را پرداخت کرد اما در ادامه که افراد با در دست داشتن چک به بیمه مراجعه کرده اند، چک های شان پاس نشده و اداره بیمه از آنها گزارش آتش نشانی خواسته است. همچنین انتظار داریم که مصوبات اخیر هیأت دولت نیز اجرایی شود. مصوباتی مانند بخشودگی مالیات های معوقه و بخشودگی های بانکی که مصوب کرده اند پرداخت اصل بدهی از دو سال آینده آغاز شود.