تصور کنید شما با به اجرا درآوردن یک ایده، استارتاپی را راه اندازی کرده اید. اکنون که از آب و گل درآمده و به درآمد رسیده ، سرمایه گذاری پیدا شده که می خواهد آن را از شما خریداری کند. با دانستن این موضوع که هر معامله و خرید و فروشی، به صورت بالقوه تنش زاست و باید سود و زیان خود را در نظر بگیرید، باید بدانید ارزش استارتاپ شما چقدر است تا معامله ای پرسود داشته باشید.
به عنوان یک خالق و رهبر، کارآفرین ایده ای را به مرحله اجرا درآورده و برای به ثمر رساندن آن زحمت زیادی کشیده و بهتر است از ارزش واقعی استارتاپ خود آگاه باشد.
همچنین، نکته قابل توجه این است که ارزش یک استارتاپ فقط با فعالیت تجاری و مالی خود، ارزیابی نمی شود و عوامل زیادی در ارزش گذاری آن تأثیر دارند. معمولا برای ارزش گذاری استارتاپ ها، راه ها و روش ها و دیدگاه های مختلفی وجود دارد که در این جا به معرفی برخی از مهم ترین فاکتور های ارزش سنجی استارتاپ می پردازیم.
نقاط قوت و ضعف استارتاپ ها از چهار منظر ارزیابی می شود:
از نگاه شخص یا کارآفرین
از نگاه مصرف کننده
از نگاه فنی و تخصصی
و در آخر از نگاه بین المللی.
از نگاه کارآفرین، یعنی اینکه یک کارآفرین خودش استارتاپ خود را ارزیابی کند که چقد موفق بوده و چقدر توانسته به اهداف تعریف شده در چشم انداز اولیه خود دست یابد.
در بررسی از نگاه فنی و تخصصی، کارآمدی استارتاپ در زمینه فعالیت خودش ارزیابی می شود. به عنوان مثال، یک استارتاپ فعال در زمینه تجارت الکترونیک، چقدر توانسته با رقبای خود به رقابت بپردازد و جایگاه واقعی آن در میان استارتاپ های مشابه کجاست.
ارزش یک استارتاپ از نگاه مصرف کنندگان، به کمک رأی ها و دیدگاه های افرادی که از آن استفاده کرده اند، محاسبه می شود. اینکه این استارتاپ تا چه اندازه در میان مصرف کنندگان یا کاربران جذابیت و محبوبیت دارد و به طور کلی واکنش مردم در مقابل آن چگونه بوده است.
در سطح جهانی هم که ارزش یک استارتاپ با در نظر گرفتن معیار های جهانی و بین المللی محاسبه می شود. معمولا یک تیم شامل کارشناسان و متخصصان در زمینه کارآفرینی و کسب و کار، ارزش استارتاپ را در سطح بین المللی و در مقایسه با رقبای خارجی تعیین می کنند.
حال، زاویه ارزیابی استارتاپ شما هرچه که باشد، معیار های کلی برای ارزش گذاری آن در نظر گرفته می شود. بدیهی است که محاسبه ارزش استارتاپ، تا زمانی که سرمایه گذاری پیدا نکرده و چندان به موفیقت نرسیده، کار بی فایده ای ا ست.
تیم موسس
ارزش یک استارتاپ در وهله اول، به تیم موسس آن است. تجربه، دانش، مهارت و انگیزه تیم به وجود آورنده یک استارتاپ یکی از مهم ترین معیار های ارزیابی ارزش آن است. ممکن است به مرور زمان، هدف و بازاری که استارتاپ مورد هدف قرار داده تغییر کند، اما همه پیشرفت و رشد آن به انگیزه و مهارت تیم بنیان گذار بستگی دارد.
بازار هدف
ظرفیت و گنجایش بازار هدف در تعیین ارزش یک استارتاپ مؤثر است. فیسبوک، زمانی که راه اندازی شد شاید تصور نمی کرد که زمانی حداکثر کاربران اینترنت مخاطبش باشند. هر چه بازار هدف یک استارتاپ بزرگ تر و جذاب تر باشد و ظرفیت بیشتری را در خود جای داده باشد، آن استارتاپ فراگیر تر و بزرگ تر خواهد شد.
ضریب رشد
هرچه ضریب رشد یک استارتاپ بیشتر باشد، این استارتاپ از نظر سرمایه گذاران ارزشمندتر است. سرعت رشد استارتاپ، یکی دیگر از عواملی است که ارزش آن را تعیین می کند.
معیار رشد برای هر نوع کسب و کار و زمینه فعالیتی متفاوت است. ممکن است برای یک استارتاپ، رشد درآمد، تعداد کاربران، تعداد کالای تولید شده یا حجم خدمات ارائه شده ملاک باشد. ضمن اینکه زمان در تعریف رشد، بسیار مهم است.
ممکن است یک استارتاپ، در سال اول فعالیت خود تعداد مشخصی کاربر جمع کرده باشد و یک استارتاپ دیگر همان تعداد کاربر را طی گذشت پنج سال به دست آورده باشد. واضح است که استارتاپ اولی ضریب رشد بهتری دارد و برای سرمایه گذاری فرصت بهتری فراهم می کند.