نزدیک تابستان است و بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان برای گذراندن اوقات فراغت خود کلاسهای آموزش زبان را انتخاب میکنند. حقیقت این است که امروزه یادگیری زبان یک ضرورت همگانی و انکارناپذیر برای مردم جامعه ماست، چراکه زبان انگلیسی زبان علم است و آموزش رشتههای مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت میگیرد. در دنیایی که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی رفته رفته آن را به دهکدهای فرضی بدل میکند، نیاز به زبانی مشترک برای برقراری ارتباط و پیشبرد اهداف علمی- اجتماعی بشر، بیش از پیش احساس میشود. بنابراین یادگیری زبان انگلیسی که خواهینخواهی به زبان ارتباط مردم دنیا بدل شده است، در اولویت کاری صاحبان کسب وکار، دانشپژوهان و... قرار میگیرد. بر همین اساس آموزشگاههای زبان با هدف قرار دادن طیف وسیعی از مخاطبان، از دانشجویان گرفته تا کودکان در تلاش برای پیشبرد اهداف سازمانی خود در کنار کمک به اهداف جامعه در آموزش زبان هستند. توجه به استراتژیهای بهکارگرفته شده توسط آنان یکی از موضوعاتی است که برای درک بیشتر آن به سراغ حامد بختیاری، کارشناس حوزه تحقیقات بازاریابی رفتیم.
استراتژیهای موثر برای آموزشگاههای زبان
بختیاری در پاسخ به این سوال که چه استراتژی برای بازاریابی این نوع کسب وکار موثرتر است به «فرصت امروز» میگوید: در عصر فراصنعتی هیچ سازمانی وجود ندارد که بینیاز از بازاریابی برای محصولات و خدمات خود باشد. در زمانی که به موسسات یا شرکتها بهعنوان مشاور مراجعه میکنم از من سوال میشود از کجا متوجه شویم که استراتژیهای بازاریابی ما اثربخش بوده است؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است. ببینید پاسخهای مصرفکنندگان چقدر به سمت اهداف شما حرکت کرده است. اگر پاسخها در حد انتظارات شما نیست مطمئن باشید استراتژیهای بازاریابی شما نیز اثربخش نبوده است. در سالهای اخیر عرصه ورود برای موسسات آموزشی بهویژه موسسات آموزش زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی بیش از پیش گسترش یافته است. اما این توسعه فقط از لحاظ تعداد این موسسات بوده و باید گفت تغییراتی در مخاطبشناسی و تبلیغات این موسسات صورت نگرفته است. اما نکته قابل ذکر عدم توجه مدارس به آموزش زبانهای خارجه با کیفیت مناسب در مدارس است. در واقع عدم کیفیت مناسب کلاسها و عدم استفاده از سیستمهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش نقطه ضعفی است که برای موسسات تبدیل به فرصتی شده که بهصورت ناقص مورد استفاده قرار میگیرد.
بختیاری پیشنهاد خود را چنین عنوان میکند که موسسات به دلیل دارا بودن امکانات مناسب آموزشی از قبیل لابراتوار و غیره میتوانند با عقد قرارداد با آموزش و پرورش نسبت به جذب مخاطبان اقدام کنند. ضمن آنکه این اقدام میتواند در مقیاس بزرگتر برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهها نیز برگزار شود. امروزه یادگیری زبان انگلیسی برای تمامی افراد و در تمامی سطوح لازم و ضروری است، بنابراین مدیران موسسات میتوانند با عقد قرارداد با سازمانها نسبت به این مهم اقدام کنند.
نیازسنجی آموزشی، کلید کارایی و اثربخشی
این کارشناس در مورد نیازسنجی مخاطب در این حوزه میگوید: به منظور کارایی و اثربخشی، همه برنامههای آموزشی باید با نیازسنجی آموزشی آغاز شوند. سنجش همراه با نیاز است که آن را میتوان از طرق مختلفی شناسایی کرد اما بهطور کلی نیاز بهعنوان شکاف بین آنچه در حال حاضر وجود دارد و آنچه درآینده مورد نیاز است، توصیف میشود. بنابراین گام اول در نیازسنجی شناخت نیازهای جامعه هدف است. به طور مثال مدیران موسسات باید با کسب اطلاعات لازم بتوانند تعداد افراد نیازمند به دورههای خاص مثل تافل، آیلتس و غیره را اندازهگیری کنند. این مهم به سادگی و از طریق تعداد پذیرفته شدگان تحصیلات تکمیلی قابل تخمین است. علاوه بر این از آنجا که تعداد دانش آموزان و دانشجویان در کشور کاملا مشخص است امکان برنامهریزی تقریبی برای این موضوع نیز وجود دارد.
مدیران موسسات از فضای مجازی غافل نشوند
بختیاری در مورد افزایش خلاقیت در این حوزه میگوید: همانطور که پیشتر اشاره کردم متاسفانه بحث تبلیغات موسسات آموزشی بسیار سنتی بوده و هنوز هم از روشهای بازاریابی تلفنی و چسباندن پوستر به دیوار استفاده میشود. پیشنهاد من این است مدیران موسسات برای تبلیغات از فضای مجازی غافل نشوند و هرگز فراموش نکنند مخاطبانی که آنها به دنبالشان میگردند روزی چند ساعت در فضای مجازی قدم میگذارند. ضمن آنکه استفاده از فروشهای حضوری (دعوت مخاطبان به آموزشگاه و مشاوره رایگان) روشی است که میتواند در ترغیب مخاطبان تاثیر فوقالعادهای داشته باشد. ضمن آنکه توصیه میکنم در جلسه اول تلاش کنند انتظارات مشتریان خود را مدیریت کنند و از دادن وعدهای که توانایی عمل به آن را ندارند خودداری کنند زیرا پراگماتیک بودن (عملگرایی) برند موضوعی است که همیشه مشتریان در مورد آن زیاد با یکدیگر صحبت میکنند. روش دیگر استفاده از روشهای نوین آموزش مانند آموزشهای مجازی است ضمن آنکه توصیه میشود با توجه به اقبال جامعه از دستگاههای موبایل هوشمند این آموزشها در هر جا و هر زمان از طریق موبایل برای افراد فراهم شود.
تاثیر حضور در نمایشگاه کتاب همراه با شناخت مخاطب
به گفته بختیاری، اصولا استفاده از فعالیتهای ترفیعی فرصت فراموش شده مدیران آموزشگاههاست. بهعنوان مثال، نمایشگاه کتاب مملو از مخاطبانی است که نیازمند آموزش در این زمینه هستند. اما موسسات با دست زدن به بازاریابی یکسان هیچگاه نتوانستهاند در این راه موفق باشند و مهمترین مشکل آنها عدم شناخت درست مخاطبان هدف است که نتیجه عدم بخشبندی درست بازار آموزش زبان با استفاده از روش منافع مورد انتظار است. شاید یکی از مشکلات بزرگ مدیران این گونه موسسات مسلط نبودن و مسلح نبودن به علم بازاریابی و تکنیکهای کیفی آن مانند تکنیک نردبانی (نقشه ذهن مشتری) و غیره باشد. بنابراین حضور در نمایشگاه که همراه با شناخت کافی از مخاطب و ارائه فعالیتهای ترفیعی مناسب با آن باشد بسیار کمککننده است.
افزایش تبلیغات دهان به دهان با تامین رضایت مشتری
بختیاری ادامه میدهد: به نظر من در بحث تبلیغات دهان به دهان مثبت تنها عامل کمککننده به هر برند پراگماتیک (عمل گرا) بودن آن است. برند باید بتواند به مخاطب خود ثابت کند که توانایی برطرف کردن نیازهای او را دارد و هرگاه هر برندی نتواند به هر دلیلی نیاز مخاطب را برطرف کند با شکست مواجه میشود. در واقع زمانی مخاطب حاضر است برای برندی تبلیغ دهان به دهان داشته باشد که آن برند تعهد کمتری داده و فراتر از نیازهای مشتری عمل کند. بنابراین تامین رضایت مشتری که در چارچوب انتظارات او است مسئله مهمی است که سبب افزایش تبلیغات دهان به دهان مثبت میشود.
تفاوت موسسات خارجی و داخلی در سیستم آموزشی
او در پایان درباره نمونههای موفق خارجی اضافه میکند: اصولا روش کار موسسات خارجی با موسسات داخلی به دلیل فضا کاملا متفاوت است. در موسسات خارجی به دلیل آنکه متقاضی (مشتری) در فضای واقعی قرار میگیرد شرایط بهتری برای یادگیری فراهم میشود. ضمن آنکه استفاده از اساتید بومی تاثیر بسزایی در فرآیند یادگیری دارد. موسسات خارجی از روشهای چندان متفاوتی استفاده نمیکنند و تنها تفاوت آنها در بحثهای بازاریابی و سیستم آموزشی با محیطهای واقعی است.