بازاریابی در شبکه های اجتماعی برای کسب و کارهای کوچک

اگر شما صاحب یک کسب و کار هستید، به احتمال زیاد زمان بسیار زیادی به شبکه های اجتماعی اختصاص می دهید. این امر یکی از عادت های رایج کارآفرینان برای توسعه کسب و کار محسوب می شود. امروزه بازاریابی در شبکه های اجتماعی بدل به مهمترین نکته برای کسب و کارها شده است. بنابراین کمتر برندی به این حوزه توجه نشان نمی دهد. براساس برآورد موسسه Hootsuite، امروزه نزدیک به 4.2 میلیارد نفر از مردم جهان در شبکه های اجتماعی حضور دارند. این امر به معنای امکان بازاریابی و تعامل با دامنه وسیعی از کاربران در صورت حضور برندها در شبکه های اجتماعی است. 

نکته جالب در مورد عادت های کاربران در شبکه های اجتماعی مربوط به میانگین زمان حضورشان است. بر این اساس کاربران شبکه های اجتماعی به طور میانگین روزانه 2.5 ساعت به حضور در شبکه های اجتماعی اختصاص می دهند. این امر برای توجه به پلتفرم های آنلاین به منظور بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف کافی خواهد بود. 

بدون تردید بازاریابی در شبکه های اجتماعی ایده تازه ای نیست. اغلب برندها درست از زمان تاسیس شبکه های اجتماعی به دنبال بازاریابی در این فضا هستند. مهمترین مسئله در این میان وضعیت کسب و کارهای تازه تاسیس است. اغلب کسب و کارهای موردنظر و برندهای کوچک توانایی رقابت مستقیم با برندهای بزرگ را ندارند. این امر در کنار فقدان تجربه کافی بازاریابی موجب بروز چالش های مهمی برای کسب و کارهای کوچک می شود. هدف اصلی در این مقاله بررسی برخی از نکات و استراتژی های مناسب برای کسب و کارهای کوچک به منظور بازاریابی در شبکه های اجتماعی است. در ادامه برخی از نکات مهم در این راستا را مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

مطلب مرتبط: راهکارهای موفقیت در بازاریابی کسب و کارهای کوچک

شروع کار با برنامه ای مشخص

استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور دستیابی به یک هدف مشخص کار ساده ای است. اغلب مردم در طول روز بارها و بارها به شبکه های اجتماعی مراجعه می کنند. این امر به معنای آشنایی اغلب بازاریاب ها و حتی کارآفرینان با فضای عمومی شبکه های اجتماعی است. ایجاد اکانت رسمی در شبکه های اجتماعی هیچ هزینه ای به همراه ندارد بنابراین برندها باید به بهترین شکل ممکن نسبت به استفاده از امکانات این فضا اقدام نمایند. 

بدون شک دستیابی به یک هدف مشخص در شبکه های اجتماعی کار ساده ای است، اما مسئله فقط تحقق یک هدف نیست. بسیاری از برندها به دنبال توسعه اهداف متعددی هستند. این امر نیازمند برنامه ریزی بلندمدت و ایجاد ارتباط میان اهداف مختلف کسب و کار است. شاید در نگاه نخست این کار هم ساده باشد، اما بیش از آنچه گمان کنید نیاز به زمان خواهد داشت. 

متاسفانه بسیاری از برندها بدون برنامه ریزی مشخص اقدام به بازاریابی در شبکه های اجتماعی می کنند. این امر در میان کسب و کارهای کوچک و محلی رواج بیشتری دارد بنابراین پیگیری اهداف به صورت مجزا تبدیل به الگویی برای چنین کسب و کارهایی می شود. نکته منفی در این میان ناتوانی چنین برندهایی برای رقابت با شرکت های بزرگ و دارای برنامه های گسترده است بنابراین در حوزه کسب و کار باید همیشه نسبت به استفاده از برنامه های درست و مشخص اقدام کرد. شاید این امر برای یک تیم مدیریتی سخت باشد، در این صورت باید از کمک های دیگران استفاده کرد. به عنوان مثال، برخی از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیازمند استفاده از کمک آژانس های بازاریابی هستند. این کمک ها در ابتدای مسیر بازاریابی موجب آشنایی با اصول اساسی حوزه بازاریابی و تبلیغات خواهد شد. 

تعیین اهداف برای حوزه کسب و کار امر ساده ای نیست. بسیاری از برندها مدت زمان زیادی برای تعیین اهداف صرف می کنند. دلیل این امر تاثیرگذاری اهداف هر برند بر روی فعالیت کلی‎ اش است. وقتی اهداف یک برند مشخص شد، تمام بخش ها و فعالیت های دیگر نیز براساس اهداف موردنظر در حوزه بازاریابی تنظیم می شوند. درست به همین خاطر مطالعه بازار و تلاش برای انطباق اهداف با موقعیت برند اهمیت بسیار زیادی دارد. 

ارزیابی وضعیت رقبا اغلب اوقات نکته بسیار مهمی در زمینه طراحی برنامه بازاریابی است. گاهی اوقات ارزیابی وضعیت رقبا امکان پرهیز از اشتباهات مشخص در حوزه بازاریابی را به همراه دارد. همچنین برخی از برندها امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف براساس الگوبرداری از برندهای بزرگ را دارند. بنابراین ارزیابی وضعیت رقبا در هر وضعیتی دارای مزیت های مشخصی خواهد بود. 

در نهایت برای طراحی برنامه منسجم در حوزه بازاریابی باید نسبت به استفاده از یک تقویم بازاریابی نیز اقدام کرد. این تقویم ها اغلب اوقات برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف استفاده می شود. همچنین در حوزه انتشار محتوای بازاریابی نیز کاربرد دارد. مهمترین مسئله در این میان تلاش برای ارزیابی وضعیت برنامه بازاریابی پس از بازه های زمانی مشخص است. شاید برنامه بازاریابی برندمان در بلندمدت نیاز به تغییرات اساسی داشته باشد بنابراین ارزیابی اش خالی از لطف نخواهد بود. 

مطلب مرتبط: ایده های طراحی استراتژی بازاریابی در کسب و کارهای کوچک

انتخاب پلتفرم های مناسب برای بازاریابی

ارائه حدس های متعدد در مورد پلتفرم های مورد علاقه کاربران هرگز راهکار مناسبی برای بازاریابی محسوب نمی شود. بسیاری از برندها بدون مراجعه به داده های معتبر اقدام به حضور در برخی از شبکه های اجتماعی می کنند. بدون تردید دیگر امکان حضور در تمام شبکه های اجتماعی برای برندها فراهم نیست. دلیل این امر توسعه سریع شبکه های اجتماعی محسوب می شود بنابراین باید دست به انتخاب از میان پلتفرم های متعدد زد. مهمترین مسئله در این میان تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است بنابراین نیاز به داده های معتبر در مورد کاربران بیش از هر زمان دیگری احساس خواهد شد. 

مراجعه به بانک های اطلاعاتی معتبر برای آگاهی از وضعیت کاربران در شبکه های اجتماعی برای هر کسب و کاری ضروری است. امروزه موسسه های بسیار زیادی نظیر Hootsuite در زمینه ارائه داده ها و اطلاعات طبقه بندی شده در حوزه شبکه های اجتماعی فعالیت دارند بنابراین استناد به اطلاعات چنین موسسه هایی برای انتخاب یک یا چند پلتفرم اجتماعی بهترین گزینه ممکن خواهد بود. 

اگر از نقطه نظر دامنه سنی به دنبال کاربران مشخصی هستید، باید به طور دقیق دامنه موردنظر را مشخص سازید. به عنوان مثال، تلاش برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب جوان همیشه گزینه هایی نظیر تیک تاک و فیس بوک را پیش می کشد. همچنین بازاریابی عمومی برای تمام سنین نیز در اینستاگرام مناسب خواهد بود. بسیاری از برندها در این میان اینستاگرام را به عنوان یک گزینه اصلی مدنظر قرار می دهند. دلیل این امر حضور کاربرانی با شرایط مختلف در این پلتفرم است. 

بازاریابی برای نسل جوان همیشه دشواری هایی به همراه دارد. حضور در تیک تاک به عنوان یک پلتفرم جدید همیشه برای بازاریاب ها همراه با پرسش های زیادی است. این برندها در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف با پرسش های بسیار زیادی مواجه هستند بنابراین استفاده از تیک تاک به عنوان یک پلتفرم مناسب برای بازاریابی باید در مرحله نخست همراه با یادگیری برخی از نکات اساسی بازاریابی در این فضا خواهد بود. در غیر این صورت موفقیت لازم برای برندها را به همراه نخواهد داشت. 

بسیاری از بازاریاب ها در تمام شبکه های اجتماعی مدنظرشان به یک صورت بازاریابی می کنند. شاید این امر در نگاه نخست بسیار جذاب به نظر برسد، اما کاربران را نسبت به تعامل با برندتان دلسرد خواهد کرد بنابراین باید برنامه ویژه ای برای بازاریابی در هر پلتفرم براساس فضای جاری در آن داشته باشیم. 

شناخت مخاطب هدف

وقتی شبکه های اجتماعی مدنظرتان برای بازاریابی را پیدا کردید، باید به دنبال تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیز باشید. بسیاری از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف هیچ اقدامی در راستای شناسایی شان انجام نمی دهند. این امر در بلندمدت مشکلات بسیار زیادی برای برندها به همراه خواهد داشت. وقتی شناخت حدودی از مخاطب هدف برندمان داشته باشیم، امکان تولید محتوا مطابق با سلیقه شان فراهم خواهد شد. 

نخستین گام در زمینه شناخت مخاطب هدف شروع با مشتریان برند است. اگر شناخت درستی از سلیقه و اولویت های مشتریان فعلی برندمان داشته باشیم، امکان بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف در شبکه های اجتماعی را به دست خواهیم آورد. بسیاری از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیاز به توصیه های زیادی ندارند. مهمترین مسئله در این میان ارزیابی درست وضعیت مشتریان شان است. 

مطلب مرتبط: 5 روش برای بهینه سازی بازاریابی کسب و کارهای کوچک

خوشبختانه امروزه ابزارهای بسیار زیادی برای کمک به بازاریاب ها در دسترس قرار دارد. موسسه Hootsuite در این میان پلتفرم مدیریت بازاریابی در شبکه های اجتماعی را راه اندازی کرده است. نکته مهم در این میان اهمیت بازاریابی و شناخت مخاطب هدف با استفاده از چنین ابزارهایی است. بسیاری از برندها نیاز به جلب نظر مخاطب هدف در حوزه بازاریابی دارند. این امر با استفاده از داده ها و اطلاعات معتبر در مورد سلیقه کاربران بسیار ساده تر از هر زمان دیگری خواهد بود. 

شناخت مخاطب هدف در مرحله ابتدایی پیوند بسیار نزدیکی با شناخت مشتریان فعلی دارد. دلیل این امر شباهت میان کاربران علاقه مند به برندمان در فضای آنلاین با مشتریان فعلی برند است بنابراین شناخت درست این دسته از افراد کمک شایانی به برندها خواهد کرد. هرگونه کمک کاری در این راستا مشکلات حوزه بازاریابی برای برندها را به شدت افزایش می دهد.

توسعه دامنه مخاطب هدف

پس از شناسایی حدودی مخاطب هدف باید نسبت به توسعه دامنه‎شان اقدام کرد. بدون تردید تمرکز بر روی یک گروه مشخص از مخاطب هدف به معنای ایجاد رابطه ای عمیق تر با آن ها خواهد بود، با این حال بسیاری از برندهای کوچک نیاز به توسعه کسب و کارشان دارند. این امر بدون جلب نظر دامنه جدیدتری از مشتریان امکان پذیر نخواهد بود بنابراین باید ارزیابی دقیقی از این فرآیند داشته باشیم. 

یکی از راهکارهای مهم در زمینه توسعه دامنه مخاطب هدف توجه به تغییر رفتار عمومی مردم است. مهمترین مثال در این میان واکنش مردم به شیوع ویروس کروناست. امروزه اغلب مردم تمایل بیشتری برای وقت گذرانی در خانه نشان می دهند. این امر به طور غیرمستقیم به معنای وقت گذرانی بیشتر کاربران در شبکه های اجتماعی خواهد بود بنابراین تلاش برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی همراه با سرمایه گذاری بیشتر نکته بسیار مهمی خواهد بود. 

تعامل با دامن وسیعی از کاربران در شبکه های اجتماعی فقط یک شعار ساده نیست. برندها باید انگیزه کافی در این راستا را نیز داشته باشند. مهمترین نکته در این میان تلاش برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف با تولید محتوای متفاوت است. بی تردید کاربران در شبکه های اجتماعی دارای سلیقه های متفاوتی هستند بنابراین تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف باید با توجه به این نکته صورت گیرد. در غیر این صورت امکان تعامل با مخاطب هدف به طور کامل از بین خواهد رفت. 

ایجاد رابطه ای عمیق با کاربران

مزیت اصلی شبکه های اجتماعی برای کسب و کارهای کوچک مربوط به امکان ایجاد رابطه ای مناسب و عمیق با دامنه مشخص مخاطب هدف است. اغلب اوقات برندهای بزرگ امکان این نوع فعالیت را ندارند. دلیل این امر حضور همزمان در بازارهای متعدد است بنابراین کسب و کارهای کوچک باید از مزیت موردنظر نهایت استفاده را ببرند. در غیر این صورت شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهند یافت. 

انتظارات کاربران در شبکه های اجتماعی از برندها به شدت افزایش یافته است. شاید این امر برای بسیاری از بازاریاب ها نکته جالبی باشد، اما در عین حال سختی های زیادی نیز به همراه دارد. امروزه دیگر کاربران محتوای بازاریابی بی کیفیت را به عنوان یک اشتباه کوچک برداشت نمی کنند. شاید یک برند با تولید یک بار محتوای نامناسب و فاقد کیفیت دیگر جایی در میان برندهای محبوب کاربران نداشته باشد بنابراین توجه به این نکته مهم امری ضروری خواهد بود. 

یکی از راهکارهای مفید برای ایجاد رابطه ای عمیق با کاربران در شبکه های اجتماعی مربوط به ایجاد گروه های فیس بوکی است. این گروه ها امکان تعامل هرچه نزدیک تر میان برندها و کاربران را فراهم خواهد ساخت. البته مشروط به اینکه بازاریاب های برند نسبت به نکات مورد بحث از سوی کاربران واکنش مناسب نشان دهند. متاسفانه بسیاری از بازاریاب ها نسبت به نظرات کاربران واکنش مناسب نشان نمی دهند بنابراین انگیزه کاربران موردنظر برای تعامل با برند از بین می رود. 

مطلب مرتبط: بازاریابی کسب و کارهای کوچک

استفاده از محتوای تولیدی کاربران به عنوان راهکاری برای ایجاد تعاملی عمیق نیز گزینه مناسبی خواهد بود. امروزه اغلب کاربران نسبت به انتشار محتوا درباره برندهایی که بدان ها علاقه دارند، اقدام می کنند. تلاش برای استفاده مناسب از چنین محتواهایی گزینه بسیار مهمی خواهد بود. اگر این امر مدنظر برندها قرار نداشته باشد، شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهیم داشت. ساده ترین راهکار در این میان بازنشر محتوای تولیدی کاربران است. این امر همراه با قدردانی از همراهی کاربران گزینه جذابی برای تعامل عمیق تر محسوب می شود. 

توجه به ترندهای حوزه بازاریابی

توجه به هر ترند یا محتوای وایرالی گزینه مناسبی برای بازاریابی نیست. بازاریاب ها باید در زمینه انتخاب ترندهای تازه به ماهیت کسب و کارشان نیز توجه نمایند. در غیر این صورت هویت اصلی برند در بلندمدت از بین خواهد رفت. برندهای بزرگ درست به همین خاطر با هر موج ترندی در شبکه های اجتماعی همراه نمی شوند. برخی از ترندهای حوزه بازاریابی دارای جذابیت های بسیار زیادی برای مخاطب هدف است. این امر باید مدنظر کسب و کارهای کوچک نیز قرار داشته باشد. در غیر این صورت شرایط تعامل با مخاطب هدف بسیار دشوار خواهد شد. 

بدون تردید بسیاری از برندها در زمینه بازاریابی و تبلیغات با مشکلات زیادی مواجه خواهند بود. این امر شامل حوزه ترندها و محتوای وایرال نیز می شود. با این حساب برندها باید نسبت به استفاده درست از این ترندها اقدام نمایند. این امر در بیان بسیار ساده تر از حوزه عمل است. یکی از راهکارهای مناسب در این میان تلاش برای الگوبرداری از برندهای بزرگ و موفق است. شاید یکی از رقبای بزرگ برندمان نیز گزینه مناسبی در این میان باشد. 

سرمایه گذاری در حوزه فروش در شبکه های اجتماعی

امروزه اغلب شبکه های اجتماعی گزینه های فروش آنلاین را نیز به خدمات‎شان اضافه کرده اند. رونمایی اینستاگرام از گزینه فروش در سال 2018 سر و صدای بسیار زیادی کرد. این امر در طول سال های اخیر بدل به گزینه ای جذاب برای برندها شده است. براساس گزارش موسسه PR News Wire، در سال 2020 میزان فروش برندها در شبکه های اجتماعی به عدد خیره‎کننده 89.4 میلیارد دلار رسید. این امر به معنای ضرورت بازاریابی در شبکه های اجتماعی و پیگیری استراتژی های فروش به طور همزمان است. 

بسیاری از کسب و کارهای کوچک نسبت به فروش محصولات شان توجه لازم را نشان نمی دهند. این امر در بلندمدت مشکلات بسیار زیادی برای آن ها به همراه خواهد داشت. مهمترین مسئله در این میان ناتوانی برای توسعه کسب و کار و رقابت با دیگر برندهاست بنابراین پیروی از الگوی ترکیبی بازاریابی و فروش نکته بسیار مهمی برای برندها خواهد بود. اگر نسبت به این نکته توجه لازم را نشان ندهیم، گردش مالی کسب و کارمان به شدت کاهش خواهد یافت. 

امروزه اغلب مردم با توجه به شیوع کرونا اقدام به خرید آنلاین می کنند. شبکه های اجتماعی نیز به دلیل دامنه وسیع کاربران و سهولت خرید گزینه جذابی برای مردم محسوب می شوند. 

ترکیب فرمت های مختلف

تولید محتوا با استفاده از ترکیب فرمت های گوناگون ایده بسیار جذابی محسوب می شود. بسیاری از برندهای بزرگ با استفاد از چنین توصیه هایی امکان بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف را پیدا می کنند. به عنوان مثال، اگر در توییتر مشغول بازاریابی هستید، باید نسبت به ترکیب فرمت گیف با متن اقدام نمایید. این امر جذابیت های بصری بسیار بیشتری برای مخاطب هدف به همراه خواهد داشت. همچنین به بازاریاب ها فرصت تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را نیز می دهد. 

عنصر غافلگیری در عرصه بازاریابی دارای کاربردهای بسیار زیادی است. برخی از برندها برای تعامل با مخاطب هدف اقدام به استفاده از این عنصر می کنند. اگر در توییتر به عنوان یک پلتفرم متن محور نسبت به استفاده از محتوای بصری اقدام نماییم، تا حد زیادی امکان غافلگیری مخاطب هدف فراهم می شود. این امر باید به طور ویژه ای مدنظر بازاریاب های برند قرار گیرد. یکی از مزیت های این امر امکان یافتن راهکارهای تازه برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است. شاید این امر در نگاه نخست بسیار ساده به نظر برسد، اما تاثیرگذاری قابل ملاحظه ای بر روی مخاطب هدف به همراه خواهد داشت. 

تمرکز بر روی کیفیت محتوا

بازاریابی در شبکه های اجتماعی نباید به هر قیمتی صورت گیرد. برخی از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به دنبال راهکارهای عجیب و غریبی هستند. این امر گاهی اوقات مشکلات بسیار زیادی از نقطه نظر تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به همراه دارد. اگر کیفیت محتوای تولیدی برند در طول زمان به طور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کند، شانس تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تا حدود زیادی از بین می رود. 

امروزه کیفیت محتوای بازاریابی دارای اهمیت بسیار بیشتری در مقایسه با کمیتش است. درست به همین خاطر برندها باید توجه ویژه ای به وضعیت بازاریابی برندشان نشان دهند. تولید محتوای باکیفیت همیشه امکان تعامل بهتر با مخاطب هدف را به همراه دارد. این امر در مورد انتشار تعداد بالایی از محتواها مصداق ندارد. یکی از نقاط ضعف اساسی انتشار محتوا به طور پشت سر هم کمبود زمان برای مخاطب هدف به منظور مشاهده تمام آن هاست. این امر باید مدنظر برندها برای بازاریابی و تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف قرار داشته باشد در غیر این صورت شرایط تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف بسیار دشوار خواهد شد. 

مطلب مرتبط: نقش شبکه های اجتماعی در بازاریابی

ارزیابی و اصلاح برنامه بازاریابی

بدون تردید هر برنامه بازاریابی در طول زمان با مشکلاتی مواجه می شود بنابراین ارزیابی و تلاش برای رفع مشکلات امری ضروری خواهد بود. برخی از بازاریاب ها نسبت به اجرای به موقع این امر واکنش نشان نمی دهند بنابراین برنامه بازاریابی شان برای مدت زمانی طولانی بدون در نظر گرفتن نکات اساسی و مهم اجرا می شود. این امر بخش مهمی از مخاطب هدف را نسبت به فعالیت برند موردنظر ناامید می سازد بنابراین هر چند ماه یک بار باید نسبت به استراتژی های بازاریابی برند ارزیابی دوباره صورت گیرد. 

بازه های زمانی بسیار زیادی در مورد ارزیابی وضعیت بازاریابی برند مدنظر کارشناس ها قرار دارد، با این حال هر کسب و کار براساس وضعیت منحصر به فردش باید دست به اقدام در این زمینه بزند. اغلب کسب و کارها هر سه ماه یک بار ارزیابی کلی در مورد استراتژی بازاریابی شان صورت می دهند. همچنین در پایان سال نسبت به ارزیابی کلی درباره وضعیت برندشان اقدام می کنند. این امر باید مدنظر برندها در زمینه بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف قرار داشته باشد.