برخی از مردم دنیا عدد 13 را عددی نحس و شوم می دانند و معمولا در روز سیزدهم ماه بیش از پیش مراقب خود و محیط اطراف هستند. کارهایی مانند دوری از گربه های سیاه، نرفتن به سفر و عدم شرکت در فعالیت های گروهی از جمله اقدامات این روز هستند. حتی برخی این تاریخ را دلیل بروز برخی مشکلات مانند پنچر شدن لاستیک یا گم شدن موبایل خود می دانند.
ما درمانی برای خرافات نداریم، ولی با ترس های واقعی رهبران هنگام مدیریت یک تجارت آشنا هستیم. با مقابله و مبارزه با این 13 ترس همین امروز خود را از چنگال آن ها رها کنید و به توصیه های کارشناسان توجه داشته باشید.
1. ترس: «تیم ما هماهنگ نیست»
راه حل: برای ایجاد هماهنگی در یک تیم و سازمان، رهبر باید اهدافی انگشت شمار، قابل ارزیابی و یادآوری طراحی کند تا کارمندان وظایف و اهداف خود را از یاد نبرند. ساده باشید.
2. ترس: «عدم پیشرفت با تغییرات پرسرعت سالانه به صورت همزمان و یکنواخت»
راه حل: رهبرانی که با موفقیت بر چالش ها غلبه می کنند، می دانند که راز این کار مدیریت هدفمند فرهنگ محل کار است. فرهنگ باعث تولید نتایج بزرگی خواهد شد، ولی یک شبه به دست نخواهد آمد. با افزایش چالش های خارجی، فرهنگ سازمان باید برای غلبه بر آن ها به صورت منظم تغییر کند.
3. ترس: «من توانایی تبدیل شدن به یک رهبر بزرگ را ندارم»
راه حل: توانایی تنها با تجربه، تمرین و مطالعه مداوم به دست خواهد آمد. رهبران قدرتمند هرگز یادگیری را متوقف نمی کنند. آن ها برای افزایش قدرت رهبری خود دائما در حال یادگیری مهارت های جدید و به کارگیری آن ها در تجارت و کار هستند.
4. ترس: «کارمندان به هدف شرکت اعتقادی ندارند»
راه حل: ایجاد هماهنگی و تضمین وفاداری کارمندان به اهداف شرکت و تقویت تعهد به هیچ عنوان کار ساده ای نیست. رهبران باید استفاده از مسئولیت پذیری مثبت تصویری از موفقیت ارائه کرده و ارتباطات سازنده را حفظ کنند.
5. ترس: «خدمات، محصولات و قیمت رقبا بهتر از ما است»
راه حل: گاهی برخی شرکت ها با محصولات و استراتژی های خوب موفق نمی شوند. یک سازمان تنها با تکیه بر محصول و خدمات خود به بهترین سازمان تبدیل نمی شود. آن ها بهترین هستند چون فرهنگ قدرتمندی دارند. در نهایت، برای غلبه بر رقبا به نیروی کار و شرکتی هماهنگ، خلاق و متمرکز نیاز دارید.
6. ترس: «ما قادر به تغییر ذهنیت های قدیمی خود نیستیم»
راه حل: تمام کارمندان یک سازمان براساس تجربیات و احساسات خود دارای اعتقادات خاصی هستند. اعتقادات، مانند عادت های قدیمی، به سختی تغییر خواهند کرد – ولی غیرممکن نیست. چطور؟ تغییر ذهنیت با درخواست بازخورد و خلق تجربیات جدید آغاز می شود.
7. ترس: «تیمم به من به عنوان یک رهبر اعتماد ندارد»
راه حل: جلب اعتماد کارمندان کار ساده ای نیست. رهبران بزرگ از طریق مشارکت، همفکری و تعامل با کارمندان به تدریج اعتماد آن ها را به دست می آورند.
8. ترس: «ناتوانی در جذب یا استخدام افراد مناسب جهت دستیابی به اهداف با سرعت و کیفیتی عالی»
راه حل: شما باید کاری را انجام دهید که اکثر مدیران استخدام به آن بی توجه هستند: ارزیابی صلاحیت و شایستگی اخلاقی یک کارمند و سپس توجه به مهارت ها. به این ترتیب سرعت استخدام افزایش یافته، نتیجه سریع تر حاصل شده و به نهایت پتانسیل دست پیدا می کنید.
9. ترس: «فرهنگ من باعث جذب یا حفظ نیروی کار جوان نمی شود»
راه حل: این ترس، با وجود نیروی کار باانگیزه و جوان، بسیار منطقی است. شما باید با شفاف سازی اهداف شرکت و همچنین ارائه چالش و فرصت رشد، کارمندان جوان و بااستعداد را جذب کنید.
10. ترس: «ما قدرت مدیریت فرهنگ را نداریم، چون فرهنگ نامعلوم است»
راه حل: افسانه فرهنگ نامعلوم، یا اینکه رهبر قدرت تاثیرگذاری مستقیم بر فرهنگ و تغییر آن را ندارد، باعث پسرفت شرکت شما خواهند شد. از نظرات کارشناس استفاده کنید و به این افسانه ها بی توجه باشید.
11. ترس: «افزایش سرعت تولید محصولات جدید بدون قربانی کردن کیفیت»
راه حل: در تجارت، مانند زندگی، مردم از کاه، کوه خواهند ساخت. پس کار شما به عنوان یک راه حل یافتن ساده ترین راه حل برای پیچیده ترین مشکلات است. در این مورد، رهبران می توانند با ایجاد انتظارات شفاف و نتایج قابل ارزیابی از ابتدای کار، باعث افزایش سرعت و کمیت بدون نابودی کیفیت شوند. با انجام یک بررسی دقیق از اهداف رشد، انتظارات خود را براساس آن ها تنظیم کنید.
12. ترس: «من بهترین کارمندانم را از دست خواهم داد»
راه حل: از دست دادن یک کارمند خوب باعث آسیب به شرکت خواهد شد. کلید حل این مشکل، ایجاد یک فرهنگ مناسب جهت تقویت رشد افراد خواهد بود تا به این ترتیب کارمندان از طریق برنامه ریزی مداوم به نهایت پتانسیل خود برسند و هرگز به ترک شرکت فکر نکنند.
13. ترس: «ما به اهداف خود نخواهیم رسید»
راه حل: در واقع اکثر کارمندان، از مدیران ارشد تا کارمندان ساده، به دنبال کسب نتیجه و سود هستند. هنگامی که این علاقه در میان آن ها وجود ندارد، باید به دنبال شفاف سازی اهداف شرکت باشید. نحوه غلبه بر این ترس بسیار ساده است: سه یا چهار هدف کلیدی شرکت را شفاف سازی کنید. به این ترتیب تمرکز به تیم بازگشته و انرژی خود را صرف مسائل مهم و ارزشمند خواهند کرد.