407 نفر! این آخرین آمار از میزان تلفات جانی زلزله کرمانشاه بود که دیروز و تا لحظه تنظیم این گزارش اعلام شد؛ زلزله ای ۷.۳ریشتری که یکشنبه شب در مرز ایران و عراق اتفاق داد و بخش های وسیعی از شمال شرقی عراق و استان های غربی ایران را لرزاند. با این همه، نگاهی به زلزله هایی که در چند دهه اخیر در ایران اتفاق افتاده اند، نشان می دهد که در طول 40 سال گذشته 24 زلزله شدید بالای 5.5 ریشتری در ایران رخ داده است که از میان آنها، زلزله های منجیل و رودبار و بم هر کدام با بیش از 25 هزار کشته بیشترین میزان تلفات انسانی را داشته اند، همچنین در سال 2002 از 170 میلیون نفری که بر اثر سوانح در جهان آسیب دیده اند، زلزله مسئول 19میلیون نفر آن بوده است. در این میان، 18درصد از زمین لرزه های مخرب، کوبنده و هراس آور سهم ایران بوده است و 80 درصد از میراث ویرانی و مرگ با زلزله به شش کشور در جهان تعلق دارد که ایران یکی از آسیب پذیرترین آنهاست.
زلزله های کوبنده و مخربی که بافت شهری و روستایی را کاملا در می نوردند یا بخش هایی از آن را به صورت کامل تخریب می کنند؛ چنانکه در اثر زلزله اخیر کرمانشاه، برخی از روستاها کاملاً ویران شده اند و بنا به گفته مرکز لرزه نگاری استان کرمانشاه، بیش از یکصد پس لرزه از زمان وقوع آن تاکنون به ثبت رسیده است. آمارها نشان می دهد که بیشترین تلفات این زلزله در ایران به منطقه سرپل ذهاب و قصر شیرین مربوط می شود و علت آمار بالای کشته ها در این مناطق، نزدیکی به کانون زلزله بوده است. این در حالی است که میزان تلفات انسانی این زلزله در عراق به مراتب کمتر از ایران بوده است و تعداد کشته شدگان به زحمت به 10نفر می رسد.
کوه یخ زلزله
زلزله ها در کنار آثار مخرب روحی و انسانی، اثرات مخرب اقتصادی بسیاری برجای می گذارند که بعد از پایان دوره امدادرسانی تازه ابعاد بزرگ و دردناک آن پدیدار می شود. در حقیقت، زلزله از جمله سوانح طبیعی است که آثار مخرب و خانمان سوز آن تا سال ها بر روح و روان بازماندگان باقی می ماند و این انسان ها در اثر وقوع زمین لرزه، خانه، خانواده، دارایی ، دوستان و به معنی تمام کلمه، همه منابع مالی و عاطفی خود را از دست می دهند.
اما جدا از ابعاد عاطفی و انسانی زلزله، پدیده مخرب زلزله در نواحی شهری و روستایی، آثار زیانباری به اقتصاد وارد کرده و زیرساخت های اقتصادی را کاملاً نابود می کند. به تعبیر فریبرز رئیس دانا، «همانند یک کوه یخ فقط قسمت مختصری از هزینه های اقتصادی و اجتماعی زلزله نمایان است و بخش های ناپیدای آن مخاطرات و تأثیرات پیش بینی نشده و زیانبار است.
این هزینه ها شامل از کار افتادن موتور فعالیت های محوری اقتصاد، خسارت های انسانی و اجتماعی وارد آمده، بیکاری و جزو آن است که به خسارت ها و آسیب های اجتماعی و انسانی بعدی منجر می شود. شمار تلفات، زخمی ها و معلولان، قسمت های بیرونی کوه یخ هستند که البته می توانند چهره وخیم خسارت های انسانی و خسارت های آتی را نشان دهند، اما خود آنها نیستند.» (اقتصاد بدآمدهای جمعی، نشریه رفاه اجتماعی، شماره سیزدهم)
اقتصاد زلزله
بهترین مثال برای تشریح اثرات اقتصادی زمین لرزه مربوط به زلزله بم است که علاوه بر اینکه بخش مهمی از جمعیت جوان این شهر جان خود را از دست دادند، بخش مهمی از زمین های کشاورزی، نخلستان ها، قنات ها، جاده ها، کارخانه ها و مراکز صنعتی و اقتصادی بم نیز با مشکلات جدی مواجه شدند و بدون شک، زلزله بم نقش مهم و مخربی در مختل کردن روند توسعه این شهر داشته و چه بسا همچنان در آینده خواهد داشت.
همچنین زلزله ورزقان در آذربایجان شرقی از نمونه های دیگر تأثیر مخرب زلزله بر اقتصاد است که منجر به تخریب بسیاری از کارگاه های فرش بافی در مناطق روستایی هریس شد یا معدن منطقه را برای ماه ها از کار و فعالیت انداخت یا زلزله رودبار و منجیل که زیان های اقتصادی بسیاری به باغات زیتون وارد کرد.
زخم های زمین
«بعد از زلزله» نام مجموعه داستانی از هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی است که به تشریح خشونت پنهان در لایه های زیرین جامعه مدرن ژاپن می پردازد. پس از زلزله وحشتناکی که در سال 1995 در شهر کوبه ژاپن رخ داد، موراکامی شش داستان درباره شش شخصیت مختلف نوشت که هر کدام در نقاط مختلف جهان زندگی می کردند و به ظاهر هیچ ارتباطی با شهر کوبه و زلزله ای که در این شهر اتفاق افتاد، نداشتند، اما زندگی هر یک از آ نها تحت تأثیر این زلزله به کلی تغییر می کند.
«وضعیت اقتصادی در اوج شکوفایی بود و مردم آنقدر پول داشتند که نمی دانستند با آن چه کار کنند. در همین حال بود که زلزله اتفاق افتاد. . .» اینها سطرهایی از داستان موراکامی است با این تفاوت که در زلزله استان کرمانشاه هیچ شکوفایی اقتصادی وجود نداشته و داستان کولبرهایی که با به خطر انداختن جان خود در پی لقمه نانی در نواحی کوهستانی غرب ایران هستند، به خوبی وضعیت اقتصادی این منطقه را نشان می دهد. با این همه زلزله ها نیز از جمله اتفاقاتی هستند که نظیر جنگ تأثیر قطعی بر اقتصاد می گذارند و آثار آن تا سال ها و کما دهه ها باقی است. بنابراین شایسته است که با توجه به جغرافیای زلزله خیز ایران برای مقابله با آن، با سازوکارهای اقتصادی و تدوین برنامه ها و راهبردهای بلندمدت چاره اساسی اندیشید، چه آنکه متأسفانه تدبیرها در رابطه با زلزله در ایران هنوز مقطعی، ناسنجیده و ناکارآمد هستند.
چنانکه عیان ترین چهره ای که در زلزله اخیر غرب ایران اتفاق افتاد و در عکس ها و تصویرهایی که از مناطق زلزله زده سرپل ذهاب و گیلان غرب منتشر شده، تصویر خانه های به ظاهر تازه سازی است که در اثر زلزله از بین رفته اند؛ فروپاشی خانه هایی که مقاوم نبوده و از ساخت وساز اصولی برخوردار نبوده اند و به نظر می رسد که شدت ابعاد این فاجعه نه بر اثر قهر طبیعت بلکه بیشتر بر اثر فقر مصالح ساختمانی و عدم ساخت وساز اصولی در خانه های مسکونی بوده است.
ارتباط با نویسنده: [email protected]