دلنوشته های یک کارآفرین (64) / باور و انسان های منفی

در اطراف همه ما آدم هایی هستند که بی آنکه وجود و حضور آنها سودی به حال ما داشته باشد مدام با تفکرات منفی باورهای منفی می سازند و سعی می کنند ما را از کسب و کار بازدارند. این دسته از افراد عموما از افعال منفی استفاده می کنند و در برابر هر طرح یا پیشنهاد تازه ای ساز مخالف کوک می کنند و می گویند نمی شود، امکان ندارد، نمی توانی یا موفق نمی شوی.

هنگامی که این افراد چنین افعالی را به کار می برند اگر به خودتان و کسب و کارتان باور نداشته باشید آرام آرام کلام آنها در ضمیر ناخودآگاه شما می نشیند و تبدیل به باور می شود و آن وقت تو فکر می کنی واقعا نمی شود، اما اگر به کسب و کارت و خودت ایمان و باور داشته باشی صدها نفر اگر بگویند نمی شود و نمی توانی تو کارت را انجام می دهی و موفق می شوی.

اگر زندگینامه افراد موفق را مطالعه کنی متوجه می شوی اینها در ابتدا با چالش های زیادی روبه رو بودند که از جمله چالش با افراد منفی بود، اما مردان موفق کسانی بودند که گوش آنها بدهکار این دسته از افراد نبود، حتی اگر این افراد نزدیک ترین کسان به آنها بوده باشند.

موفقیت در کسب و کار در دست توست و هیچ کس نمی تواند در موفقیت یا عدم موفقیت مانند تو نقش داشته باشد. تو کارگردان اصلی زندگی ات هستی، بنابراین اگر کارگردان قرار باشد حرف این یا آن را گوش کند نتیجه مشخص است.

البته این بدان معنا نیست که برای کسب و کارت مشورت کنی و با افراد مثبت اندیش و دانا همکلام شوی. افراد منفی عموما افراد ناموفق هستند و اگر خوب به زندگی درونی آنها نگاه کنی چیزی جز مصیبت و بدبختی ندارند و سعی می کنند با فرکانس های منفی همه را به رنگ خود بیاورند. تا شما می گویید من می خواهم در فلان زمینه کسب و کار سرمایه گذاری کنم شروع می کنند به وا اسفا گفتن و اینکه مگر می شود در این دوره رکود اقتصادی کسب و کاری راه انداخت؟ خودشان نیز هیچ وقت فرصت خوب نگریستن به زندگی را ندارند، چون همیشه به سطح رویی کسب و کار و زندگی نگاه می کنند، بنابراین اگر به دنبال موفقیت هستی پیشنهاد می کنم هیچ گاه به سمت این دسته از افراد بدبین و منفی باف نرو و اگر به سمت تو هم آمدند کلام آنها را باور نکن.

دوست عزیزی در رشت دارم که چند سال قبل بعد از بازنشستگی می خواست به اتفاق همسرش در باغ خودش پرورش زنبور عسل راه بیندازد. شبی ما مهمان آنها بودیم و جمع دوستان و اقوام جمع بودند. شاید باورتان نشود که 90درصد افراد او را از چنین کاری منع کردند. یکی می گفت حالا خونه پیش زن و بچه ات بشین استراحت کن. دیگری می گفت تو کارت رو کردی و الان وقت تفریحه. یکی هم می گفت تو چی کم داری؟ خونه و زندگی و ماشین و حقوق بازنشستگی داری چرا خودتو به دردسر می اندازی و جالب تر اینکه برادر بزرگ تر با تمسخر می گفت تو زنبور رو می بینی فرار می کنی، اون وقت چه جوری می خوای زنبوردار بشی.

خلاصه تقریبا همه نگاه منفی داشتند و فقط خانم ایشان که اسطوره امید و مثبت اندیشی بود با قاطعیت و با همان لهجه شیرین شمالی می گفت آقا منصور هر کاری بخواد می تونه انجام بده، زنبورداری که کار راحتیه. اگر بخواد می تونه فانتوم هم بسازه. بعد به شوخی و جدی همه براش دست زدند و خندیدند. آقا منصور عزیز ما بعد از هفت سال یکی از بزرگ ترین زنبورداران منطقه است و محصولاتش را حتی به ارمنستان و گرجستان صادر می کند.

اگر قرار بود آقا منصور با این حرف های منفی آن شب، کسب و کارش را راه اندازی نکند امروز نه کارآفرین بود نه تولیدی داشت و نه ده ها نفر برای او کار می کردند. باورت را تقویت کن. اگر باورت قوی باشد تو می توانی کوه آهنین را از میان راه برداری و به سوی موفقیت بروی. اما اگر باورت ضعیف باشد با یک جمله آدم منفی باف مأیوس می شوی و کسب و کارت را رها می کنی.

افراد منفی با فرکانس های منفی بدبختی و شکست و تهیدستی و فقر و بیچارگی را برای تو هدیه می آورند و آدم های مثبت اندیش با کلام خود موج خوشبختی و ثروت و سعادت و موفقیت و پیروزی را با کلام شان برایت به ارمغان می آورند.

این دسته از افراد همواره در همه جا حضور دارند و با دعوت و بی دعوت برای تو نسخه می پیچند و با اعتماد به نفسی کاذب خودشان را کارشناس تمام عیار اقتصاد و کسب و کار می دانند. تو به ندای درون توجه کن و برای موفقیت در کسب و کارت از آدم های منفی دوری کن.