امروزه توانمند سازی به عنوان یكی از ابزارهای سودمند ارتقای كیفی كاركنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می شود. به منظور كسب موفقیت در محیط در حال تغییر كسب و كار امروزی، سازمان ها به دانش، نظرات، انرژی و خلاقیت كلیه كاركنان، اعم از كاركنان خط مقدم تا مدیران سطح بالا، نیازمندند. جهت تحقق این امر، سازمان ها از طریق توانمند سازی كاركنان مربوطه به منظور تشویق آنان به ابتكار عمل بدون اعمال فشار، ارج نهادن به منافع جمعی سازمان با كمترین نظارت و انجام وظیفه به عنوان مالكان سازمان، اقدام می کنند.
توانمند سازی مخصوصا در محیط های كاری مجازی كه اعضای سازمان از تعاملات چهره به چهره محروم هستند و مجبورند به طور مستقل عمل کنند، بسیار مهم است. همچنین، توانمند سازی جهت حفظ امید و وابستگی كاركنان باقیمانده طی زما ن های كوچك سازی سازمان حائز اهمیت است. توانمند سازی، كاركنان را قادر می سازد تا در مواجهه با مشكلات و تهدیدها، از مقاومت و انعطاف پذیری بیشتری برخوردار باشند.
به همین خاطر می تواند به عنوان منبعی كه از آسیب پذیری كاركنان جلو گیری کند و بذر امید را در شرایط بحرانی از جمله انهدام سرمایه های مالی و از بین رفتن زندگی انسانی، در دل آنان بكارد، مفید واقع شود. در جهان امروز، گسترش علم و فناوری، تمام فعالیت های اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است. از مشخصات بارز این عصر، که آن را عصر فراصنعتی نامیده اند، مطرح شدن دانایی، پژوهش و سرمایة انسانی به جای عوامل دیگر تولید است. در نتیجه، همه سازمان ها در پی آن هستند که با استفاده از انسانی ترین، کارآمدترین و انعطاف پذیرترین شیوه ها، برای بقای خود تلاش کنند.
در این میان، نیروی انسانی ماهر و کارآزموده، باارزش ترین ثروت هر کشور و یکی از مهم ترین شاخص های برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. حیات هر سازمان، به دانش و مهارت نیروی انسانی آن بستگی دارد. هر چه این نیرو روزآمدتر و بهینه باشد، قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر بیشتر می شود. بنابراین، کیفیت و توان علمی و تخصصی و مهارت های رفتاری نیروی انسانی هر سازمان، معیار اصلی داوری و شاخص قابلیت آن سازمان در پیمودن راه دشوار رشد و توسعه بهره وری به حساب می آید، زیرا نیروی انسانی به تصمیمات سازمانی شکل می دهد، راه حل ارائه می کند، به حل مشکلات سازمان می پردازد، بهره وری را عینیت می بخشد و سبب کارایی و اثربخشی می شود.
عوامل نیروی انسانی، برای ارائه رفتار مطلوب و هم جهت با اهداف سازمان، باید انگیزه داشته باشند و به خوبی برانگیخته شوند. به این سبب باید ابزارها و وسایل انگیزشی را شناخت و آنها را به کار گرفت. رمز اساسی انگیزش عوامل نیروی انسانی، طرز تلقی مدیر از کارکنان و ایجاد محیط مثبت برای آنان است. تواناسازی نیروی انسانی، یکی از راه های ایجاد انگیزه در آنها و همچنین افزایش بهره وری است. لذا برای افزایش بهره وری، تواناسازی یکی از راهکارهای مهم و ضروری برای گسترش سازمان ها در انطباق با تغییرات خارجی است.
مدیر می تواند مهارت های مهم و نهفته کارمند را شناسایی کند و به کار گیرد. این کار، به کارمند انگیزه فراوانی می دهد و مهارت های ارزشمند او را نیز به کار می بندد تا برای سازمان مفید واقع شود. بسیاری از کارمندان، مدیر را الگوی کاری خود قرار می دهند. به همین دلیل اگر کارهای مدیر با آنچه می گوید و از کارمندان خود می خواهد، هماهنگ باشد، اثر مثبتی روی سازمان خواهد گذاشت. در آخر توجه به این نکته ضروری است که هر کارمند، سازمان را از دیدگاه منحصر به خود می بیند. مدیر می تواند با نظرخواهی از کارمند، از دیدگاه و اطلاعات او در زمان تصمیم گیری استفاده کند.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
- برای باقی ماندن در دنیای پویا، پیچیده، متلاطم و پر از رقابت امروزی، استفاده از سه راهکار (کلید) توان افزایی می تواند کارساز باشد که عبارتند از:
1- اطلاعات مفید را در اختیار همه کارکنان، با توجه به مسئولیت شان قرار دهید (سهیم شدن در اطلاعات).
2- از طریق مرزبندی ها خودمختاری به وجود آورید. بدون شک تا زمانی که افراد در وابستگی شدید به سر می برند، نمی توان انتظار داشت به خودشکوفایی دست پیدا کنند. به همین خاطر در راستای توانمند سازی کارمندان که در نهایت به افزایش توان شرکت خواهد انجامید، لازم است کارها را بین کارمندان خود تقسیم کرده و امکان انجام کارهای جدید را در اختیار آنها قرار دهید.
- تواناسازی برای سازمان فواید بسیاری دارد، که عبارت است از: افزایش رضایت شغلی و کاهش هزینه های عملیات؛ ارتباط بهتر کارمند و مدیر و افزایش کارایی فرآیند تصمیم گیری؛ بهبود روحیه کارکنان و تقویت صداقت و اعتماد آنها؛ بهینه سازی دانش و مهارت های شغلی در تمام رده های سازمان؛ کمک به افزایش بهره وری و کیفیت کار؛ بالا بردن احساس مسئولیت نسبت به سازمان برای توانمند شدن و با معلومات بودن؛ ایجاد جو مناسب برای رشد و ارتباط بیشتر؛ کمک به فرد به منظور گرفتن تصمیمات بهتر و حل مشکلات به گونه ای اثربخش تر؛ جرات دادن به فرد جهت عمل به وظایف جدید؛ بهبود بخشیدن روحیه گروهی و همبستگی و مواردی به همین شکل که بدون شک هرکدام از آنها برای شرکت مفید خواهد بود.