داستان سرایی برند مفهوم جدیدی نیست، اما با رشد انفجاری رسانه های اجتماعی و بازاریابی محتوا، فرصت ها برای گفتن داستان به عنوان بخشی از طرح های بازاریابی به یک اولویت استراتژیک تبدیل شده اند.
بازاریابان سال هاست که از طریق تبلیغات و تجربیات افرادی که زمینه استفاده یا آشنایی با محصول یا سازمان را دارند، برای برندها داستان می گویند، اما هنر نوشتن داستان برند به عنوان قطعه ای موثر از محتوای آنلاین، چالشی است که تعداد کمی از آنها برای انجام آن آموزش دیده اند. دلیل آن هم این است که بهترین داستان سرایان برند با درک عناصر حیاتی داستان نویسی، مهارت های بازاریابی را به طور رسمی فراگرفته و آنها را با هم تلفیق کرده اند.
تیم های بازاریابی قوی امروزه تلاش می کنند با ایجاد محتوای خلاق ضمن افزایش درگیری عاطفی مصرف کنندگان با برند از طریق رسانه های اجتماعی، داستان برند را به طرح های بازاربابی و آنلاین پیوند دهند. راه هایی وجود دارند که باعث می شوند با درک و استفاده مناسب از داستان سرایی برند، یک ارتباط و تعلق عاطفی موثر با مصرف کنندگان ایجاد شود.
این راه ها در برگیرنده اصول برندسازی و نوشتن اصول اولیه داستان سرایی است. با درک و ترکیب صنعت و هنر، داستان هایی متقاعدکننده براساس یک برنامه بازاریابی محتوا و یکپارچه تدوین کنید.
صادقانه صحبت کنید
صداقت و شفافیت در داستان سرایی برای برندها بسیار مهم هستند. شما باید واقعیت ها و حقایقی را که در مورد صنعت و محصولات تان وجود دارد بدانید. مردم می خواهند بدانند که چه واقعیت ها و حقایقی در شکل گیری و به وجود آمدن برند شما وجود داشته است.
ثبات، تداوم و خویشتنداری سه اصل مهمی است که در ساخت یک داستان صادقانه همواره باید در نظر گرفت. اگر داستان برند شما از واقعیت و حقیقت آن چیزی که مشتری تجربه کرده یا انتظار دارد در تعاملات خود به آن دسترسی یابد، فاصله داشته باشد، باورپذیری را محدود و مخدوش می سازد. در بیان صادقانه باید خلاق بود و از تعهد و وعده برند فاصله نگرفت زیرا باعث سردرگمی و انحراف مخاطبان می شود.
روح دادن به شخصیت های داستان برند
داستان های برند داده های بازاریابی نیستند. داستان ها تبلیغات نیستند. در داستان های برند شخصیت ها باید به درستی تعریف شوند و کسی که مسئولیت نوشتن داستان را برعهده دارد با درک پیامدهای شخصیت پردازی نامناسب و کسل کننده و فقدان وضعیت هایی با انگیزه و محرک قوی در خلق داستان سعی می کند با خلاقیت و درک واقعیت های موجود، جذابیت و انگیزه لازم را برای مخاطب ایجاد کند.
خلق شخصیت هایی که مخاطبان تان با آنها رشد کنند
به شخصیت هایی نیاز دارید تا مخاطبان با دیدن شان آنها را دوست داشته و برای پیگیری و دنبال کردن آنها تشویق شوند. این شخصیت ها لازم نیست که همیشه واقعی باشند یا همیشه مثبت باشند. آنها می توانند پلید یا تخیلی باشند. مهم این است که داستان با شخصیت و تعهدتان گره خورده و زمینه های ارتباط را ایجاد کند مثلا شخصیت یک خریدار را خلق می کنیم و دیدگاه های او را بیان می کنیم. یا داستان را از نقطه نظر کارکنان یا سوم شخص بیان می کنیم. موضوع مهم این است که خلق شخصیت، مخاطبان را قادر می کند تا در یک ارتباط عاطفی قرار گرفته وخودشان را در داخل آن بگذارند.
ساختار داستان
هر داستان تابع ساختاری است که در برگیرنده یک شروع، متن و پایان است. داستان سازی در برندها نیز شامل همین قاعده است. در ابتدا به یک تعریف از شخصیت ها و مجموعه های قدرتمند نیاز دارید و باید آنها را خلق کنید. موضوع اصلی داستان چیست؟ عناصر اصلی و تاثیر گذار بر داستان و جهت گیری های کلی آن چگونه است؟ بعد از آن با کمی جلو رفتن، مشکل مطرح شده و تضاد در داستان شکل می گیرد. در این مرحله خواننده را از مسیر خطی خارج می کنیم و این آغاز شکل گیری درگیری ذهنی خواننده با داستان است.
اگر بتوانید خواننده را در این مرحله با خود همراه کنید و او لذت و اهمیت داستان شما را درک کند، موفق خواهید شد تا در ادامه او را همراه کنید. مخاطب شما کسی است که می تواند داستان تان را بارها و بارها برای دیگران تعریف کند و لذت و خاطره خود را به دیگران منتقل و آنها را با خود سهیم کند.
این فرصت را از دست ندهید
تاکتیک های بازاریابی بهترین فرصت را فراهم می کنند تا از طریق بازاریابی آفلاین (باشگاه مشتریان، طرح های مشارکتی و حمایتی، خبرنامه، سخنرانی در رویدادها، نوشتن یادداشت در مطبوعات، ارسال نامه، شرکت در نمایشگاه ها، جشن و مناسبت ها و. . . ) و موبایل ابتکار عمل در داستان سرایی برند خود را در اختیار داشته باشید. با تعریف یک داستان منحصربه فرد می توان تلاش ها و برنامه های بازاریابی را تقویت کرد، ارتباط موثر و مناسبی با مشریان ایجاد و آنها را همراه کرد.
ارتباط با نویسنده: [email protected]
کارشناس ارشد بازاریابی
مطالب مرتبط: