چرا کارآفرینی برای اقتصاد مهم است؟

این روزها توجه به کارآفرینی و الزام آن بیش از هر زمان دیگری محسوس است. اما موضوع اینجاست که چرا کشورهای در حال توسعه تا این حد به کارآفرینی احتیاج دارند و به عبارتی دقیق تر چرا کارآفرینی مهم است؟

دکتر ارکان اکمک اوگلو، استاد دانشگاه اقتصاد قرقیزستان معتقد است، آنچه بیش از هرچیز به موفقیت کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه کمک می کند، توجه به اهمیت افزایش نرخ بهره وری است. درواقع یک کارآفرین موفق به خوبی به زیرساخت های مهمی مثل نبض بازار، اهمیت نیروی انسانی و اصول رقابت در خصوص کالایی جدید واقف است و در نتیجه، به بهره وری اقتصادی کشورش کمک خواهد کرد.

اما این بسیار مهم است که بدانیم شیوه کارآفرینی در کشورهای آفریقایی با کشورهای اروپایی به شدت متفاوت است. به عبارت دیگر توجه به عوامل فرهنگی و تجاری بومی از دیگر مواردی است که کارآفرینان باید به آن توجه داشته باشند. جدیدترین پژوهش های موسسه توسعه جهانی کارآفرینی نشان می دهد؛ ایالات متحده رهبر بلامنازع کارآفرینی در سطح جهان است و کشورهای کانادا و استرالیا در جایگاه های بعدی ایستاده اند.

اما چرا این کشورها موفق به کسب چنین جایگاهی شده اند؟ مشخص ترین پاسخ، درک بالای کارآفرینان این کشورها از قوانین بازی در تجارت جهانی است. آنان درک کرده اند، توجه به افزایش شاخص های تولید ناخالص داخلی، به نتایجی کلی تر مثل افزایش شاخص های رشد اقتصادی منجر خواهد شد.

مزایای کارآفرینی برای اقتصاد کشورها

تنها کافیست یک جست وجوی ساده در فضای رسانه ها و مجلات معتبر اقتصادی در سطح بین الملل انجام دهید تا با حجم معتنابهی از مقالات در مورد ویژگی های مثبت کارآفرینی رو به رو شوید. اما مهم ترین مزایای کارآفرینی برای اقتصاد کشورهای مختلف و به طور اخص اقتصاد کشورهای در حال توسعه شامل این موارد است:

- ایجاد اشتغال

- ارائه خدمات و محصولات مورد نیاز هر کشور در سطح داخلی و بین المللی

- ایجاد ثروت

یکی از نکاتی که از دید بسیاری از کارآفرینان تازه کار به عنوان یک سد محکم در برابر کارآفرینی در نظر گرفته می شود، مسائل مرتبط با مالیات است. اگرچه فشارهای مالیاتی غیرمنطقی و ایجاد محدودیت در این بخش بسیاری از کارآفرینان را دلسرد می کند. اما نمی توان سیستم مالیاتی را به عنوان عامل اصلی عدم پیشرفت اقتصادی شرکت های نوپا در نظر گرفت.

بسیاری از کارآفرینان شناخته شده امروزی مثل استیوجابز؛ بنیانگذار شرکت افسانه ای اپل نیز، روزگاری جوان بوده اند و کار خود را با فعالیت های اقتصادی خرد و کوچک آغاز کرده اند. درواقع این افراد نیز در طول سال های فعالیت شان و در هر پله از سکوی پیشرفت مبالغی را به عنوان مالیات پرداخت کرده اند.

ضمن آنکه همین درآمدهای مالیاتی دولت ها به تسهیل حرکت چرخه تولید و خدمات و توسعه زیرساخت هایی کمک می کند که در نهایت به کارآفرینان جوان تر سود می رساند. صرف هزینه های مالیاتی در توسعه راه ها، خطوط نقل و انتقال، ساخت مدارس، بیمارستان ها و. . . از مثبت ترین تبعات تدوین شیوه های دریافت مالیات عادلانه محسوب می شود.

وظایف دولت ها در قبال کارآفرینان

با وجود تمامی مزایای کارآفرینی برای اقتصاد کشورها، هنوز هم کم نیست تعداد دولت هایی که از کارآفرینی حمایت نمی کنند. این بسیار مهم است که دولت ها باور داشته باشند، کارآفرینی جزو ارکان اصلی رشد اقتصادی محسوب می شود. از سوی دیگر برخلاف نظر بسیاری از افراد، وظایف دولت ها در قبال کارآفرینان تنها به ارائه خدمات و مشوق های مالیاتی محدود نمی شود. بلکه دولت ها خود، می توانند در نقش الگودهنده و جریان ساز عمل کنند.

دولت هایی که در خصوص برخی صنایع یا حوزه های مشخص حساسیت بیشتری دارند، می توانند با ارائه مشاوره ها و راهنمایی های موثر، کارآفرینان را به سمتی متفاوت سوق دهند. سمت و سویی که نه تنها ایجاد اشتغال می کند، بلکه صنایع داخلی را ارتقا می بخشد. بسیاری از کارآفرینان در ابتدای مسیر خود به دنبال ایده های نوین می گردند. بنابراین ارائه راهکارهای آموزشی و راهنمایی های دولتی می تواند در حل این مشکل بسیار مفید واقع شود.

نکته دوم و مهم تر اینکه؛ کارآفرینان جوان می توانند بدون آنکه به شکل کامل به دولت ها وابستگی داشته باشند، از مزایای حضور در جلسات و کارگاه های دولتی استفاده کنند. درواقع دولت ها می توانند کارآفرینان جوان را با ضوابط، مقررات و محدودیت های تجاری اقتصادی موجود آشنا کنند تا آنان با دیدی شفاف و ذهنی باز به سراغ ایده های خود بروند و حتی ایده های خود را بازبینی کنند.

به عنوان نکته پایانی نمی توان از نقش حمایتی دولت از کارآفرینان بخش خصوصی بدون اشاره به حمایت های گمرکی و سوپاپ های تسهیل گر در واردات و صادرات گذشت. کشتی بسیاری از کارآفرینان تولید کننده در شرایطی به گرداب های مالی گرفتار می شود که امکان ترخیص مواد اولیه یا خروج کالاهای تولیدی شان از مرزها میسر نیست و یا تحت فشار قوانین گمرکی قرار گرفته است.

اگرچه قوانین استاندارد گمرکی می توانند حامی تولید کننده های داخلی باشند، اما به روز نبودن برخی قوانین و عدم همگامی با قوانین روز دنیا باعث می شود مبادلات برون مرزی با مشکلاتی پر شمار مواجه شوند.

ارتباط با نویسنده: [email protected]