برای اینکه خلاق باشید باید بتوانید شهامت به خرج داده و ترس های تان را کنار بگذارید. در ادامه تعدادی از ترس هایی که در این راه جلوی خلاقیت شما را می گیرد و راه مقابله با آنها در ادامه قسمت اول بیان شده است.
6- ترس از اثبات کردن خود: خلاقیت موضوعی بسیار شخصی است و باعث می شود در صورتی که شما خود را به دیگران اثبات نکنید احساس آسیب پذیری داشته باشید. شما باید روی خودتان کار کنید و بیشتر خود را بشناسید و باید برای تان قبول انتقاد از دیگران راحت باشد.
چگونه بر آن غلبه کنیم: بیشتر کار به عهده خودتان است و انتقاد دیگران برای تان آسیب پذیر خواهد بود و این کار می تواند خلاقیت تان را کاهش دهد. به جای اینکه ترس از آسیب پذیری داشته باشید به این فکر کنید که چرا این پروژه برای شما مهم است. سعی کنید به آنچه انجام داده اید افتخار و حرکت رو به جلوی خود را حفظ کنید.
7- ترس از طرد شدن: انسان یک حیوان اجتماعی است که به دیگران نیاز دارد تا بتواند زندگی خود را ادامه دهد. تنهایی می تواند باعث مشکلات روانی زیادی شود و حتی باعث مشکلات فیزیکی می شود و به طور چشمگیری امید به زندگی را در ما کاهش می دهد.
بنابراین منطقی است که ما دوست نداشته باشیم در هیچ موردی طرد شویم. به عنوان یک هنجار اجتماعی، اغلب افراد خلاق افرادی دور از جامعه دیده می شوند. به عنوان مثال ون گوگ در طول عمر خود فقط یک نقاشی را می فروشد یا گالیله مجبور شد اعتراف کند دروغ می گوید که زمین به دور خورشید می چرخد و نه بالعکس.
چگونه بر آن غلبه کنیم: ما یک مزیت در مقایسه با اجدادمان داریم و آن اینترنت است. اینترنت می تواند ارتباط مان را گسترش دهد و جهان را برای ما کوچک کند. امروزه حتی زمان هایی که در خانه تنها نشستیم هم می توانیم با دیگران اشتراک اطلاعات داشته باشیم.
برای غلبه بر این ترس بهتر است مرحله به مرحله کار ها را انجام دهیم: باید از شخص خود آغاز کنیم و سپس دایره خود را بیشتر و بیشتر گسترش دهیم. برای شروع روی گروه کوچکی از مردم (سه،چهارنفر) تمرکز کنید. هنگامی که شما اعتماد به نفس خود را به دست آوردید آن هنگام می توانید دایره خود را گسترش دهید.
8- ترس از فریبکار بودن: همه خود را با دیگران مقایسه می کنند و به آنها غبطه می خورند و از خود سوال هایی در مورد مشروعیت جایگاهی که اشغال کرده می پرسند. حتی برخی افراد مشهور از خود می پرسند که چه کسی جایگاه شان را اشغال کرده است.
با این حال، از نظر ما همه چیز بر عکس نشان داده می شود ؛نتایج، شخصیت و... همه چیز را نشان می دهد که این افراد همان جایی که باید باشند، هستند. این احساس حس فریبکار بودن را منتقل می کند و مانع آنچه باید انجام بدهند می شود. در واقع کاری که آنها انجام می دهند برای این است که نشان بدهند در جای خود هستند و آنها باعث جلوگیری از انجام کار دیگران نمی شوند.
چگونه بر آن غلبه کنیم: به یاد داشته باشید که هیچ ایده ای کامل نیست و ممکن است که رضایت شما را به دنبال نداشته باشد. این طبیعت انسان است و این الزاما به این معنا نیست که ایده شما بد باشد.
9- ترس از شکست مالی
افراد در پشت ترس از مورد تقدیر واقع نشدن، خلاقیت خود را قربانی می کنند چراکه می ترسند زحمت آنها نتیجه و موفقیت مالی به همراه نداشته باشد. افراد فکر می کنند پرداخت برای خلاقیت به گمنامی و فقر می انجامد. موقع تصمیم گرفتن به این فکر می کنیم که می توانیم مخارج خود را تأمین کنیم و آیا از پس مخارج زندگی برمی آییم یا خیر؟ پس اگر رشته ای یا کاری پولساز نیست باید به دنبال راه دیگری بود، درغیراین صورت ممکن است سختی و فشار اقتصادی را تحمل کنیم.
چگونه بر آن غلبه کنیم: همیشه راهکار های خلاقانه ای وجود دارد که در عین بروز استعداد ها و پرداختن به امور مورد علاقه می توان امرار معاش هم کرد. اگر همه هنرپیشه ها، نقاشان و مجسمه سازها ناگهان مشهور و ثروتمند نشده اند اما ترکیب کردن شغل های خلاقیت آمیز با شغلی که بتوان قبض ها و مخارج زندگی را با آن پرداخت کرد، راهکاری است که خیلی ها در پیش گرفته اند و راه را برای کارایی گزینه های خلاقیت باز می گذارند. فراموش نکنید که خلاقیت بخش جدایی ناپذیر همه مشاغل است. اگر بخش خلاقیت ذاتی انسان را از بین ببریم به راحتی می توان انسان را با یک روبات جایگزین کرد.
10-ترس از شروع
بدون شک شروع کردن و به طور کلی آغاز کاری برای همه ما یکی از سخت ترین کار های زندگی است. پیش بینی حوادث و ترس از فائق نیامدن بر آنها خیلی از افراد را از شروع می ترساند. ترس از پوچ درآمدن یک انتخاب، پدیده ای شناخته شده و منحصر به شغل و رشته ای خاص نیست. مردم می ترسند کاری را شروع کنند که از آن نتیجه نگیرند.
چگونه بر آن غلبه کنیم: همان طور که قبلا گفته ایم، مهم شروع کردن کار است. زمانی که شما تصمیم به انجام کاری بگیرید، در واقع می خواهید آن را شروع کنید. کافی است اجرای پروژه خود، کتاب خود، محصول یا ایده خود را از میان همه ایده هایی که وجود دارد، انتخاب و شروع کنید. هدف این است که فقط شروع کنید و از این کار نترسید. به ثمر رساندن ایده چندان هم مهم نیست، اما تا شروع نکنید موفقیتی را تضمین نمی کنید.
اگر شروع کنید، می توانید منتظر پایان آن هم باشید چون بدون شروع صرفنظر از نتیجه کار، پایانی وجود نخواهد داشت. زمانی را برای انجام کارتان تعیین کنید هرچند بدانید که نتیجه خوب نمی شود، سپس در پایان می توانید آن را اصلاح کنید. در نظر داشته باشید که راه بازگشت همیشه وجود دارد و در صورت بروز اشتباه می توانید انتخاب خود را تغییر دهید.