13 اشتباه بزرگ بازاریابی از نگاه مدیران برندهای موفق

انتخاب و استفاده از یک استراتژی بازاریابی مناسب توانایی ارتقای جایگاه برند ما را دارد. این کار از طریق جلب توجه هرچه بیشتر و تعامل عمیق تر مخاطب صورت می گیرد. هر چقدر استراتژی بازاریابی مناسب باعث موفقیت برندها می شود، انتخاب الگوهای بازاریابی نادرست موجب ایجاد چالش های فراوانی خواهد شد. در این مقاله انجمن کارآفرینان جوان به بررسی بزرگترین اشتباه های بازاریابی از نظر کارآفرینان و مدیران جوان پرداخته است. به این ترتیب ما با پاسخ های کاملا حرفه ای از سوی افراد موفق در دنیای کسب وکار مواجه هستیم. پرسش پایه ای مقاله کنونی به صورت ذیل مطرح می شود: کارآفرینان از کدام استراتژی های رایج در دنیای کسب وکار باید پرهیز کنند؟ پس از طرح این پرسش موضوع تازه ای نیز مطرح خواهد شد: استراتژی های جایگزین کدام است؟

در ادامه مقاله به بررسی 13 استراتژی بازاریابی بزرگ و راهکارهای جایگزین از نگاه کارآفرینان و مدیران برتر خواهیم پرداخت.

1. عدم شناخت مشتری هدف

مت بیگاچ (مدیرعامل برند Nexus Homebuyers)

به هنگام تولید کالا یا سرویسی باید به خوبی از هویت مشتری هدف مان در بازار داخلی و خارجی اطلاع داشته باشیم. وقتی ما درک مناسبی از آمارهای موجود در نمودارها و گزارش های مختلف به دست آوریم، شناخت مخاطب و مشتری هدف کار چندان پیچیده ای نیست. مزیت اصلی شناخت مشتری هدف امکان ساده سازی فرآیند تعامل با آنها و فروش محصولات است. به راستی آیا بیان اهمیت شناخت مخاطب به سادگی انجامش است؟ پاسخ قطعا منفی خواهد بود. با این حال شناخت مخاطب، اگرچه سخت، اما غیرممکن نیست. نخستین گام ما باید یادداشت مزیت ها و ویژگی های دقیق محصولات مان باشد. به این ترتیب امکان پیشنهاد آنها به مخاطب های دارای پتانسیل خرید بیشتر می شود. وقتی این فرآیند تمام شود، ما تقریبا شناخت واضحی از الگوی کلی مشتریان مان خواهیم داشت.

مطلب مرتبط: اشتباه نقش بازی کردن در فروش

2. عدم استفاده از اطلاعات

جیم هافمن (رئیس برند GrowHit)

مردم معمولا علاقه زیادی به جست وجوی آگهی های مختلف فیس بوک و سایت های گوناگون دارند. بدون تردید این خبری امیدوارکننده برای هر برندی خواهد بود. با این حال کاربران شبکه های اجتماعی در مشاهده تبلیغات بسیار عجله دارند. شانس هر آگهی برای مشاهده دقیق از سوی کاربران بسیار اندک است. این شانس اندک بستگی به میزان المان های جذاب هر آگهی دارد. به این ترتیب اگر کاربران در سه ثانیه نخست مشاهده آگهی ما المانی جذاب در آن مشاهده کنند، اندکی بر روی مطلب مان تامل خواهند کرد در غیر این صورت به سرعت سراغ آگهی های بعدی می روند.

یکی از اشتباه های بزرگ برندها در زمینه بازاریابی عدم استفاده از اطلاعات جانبی برای افزایش جذابیت محتوای تبلیغاتی و کمپین شان است. بی تردید هر فعالیت ما در دنیای اینترنت تاثیری بر روی کاربران دارد. اندازه گیری این تاثیر کمک شایانی به ما در زمینه بهبود کیفیت کمپین مان خواهد کرد. به ویژه آنکه امروزه اغلب پلتفرم های اجتماعی برای تبلیغات گسترده از برندها پول دریافت می کنند. وقتی ما برای تبلیغات مان پول پرداخت می کنیم، باید به فکر جبران هزینه های تبلیغاتی نیز باشیم. با این حال اگر کیفیت محتوای برندمان تغییر نکند، موفقیت در عرصه تبلیغات هرگز به دست نمی آید.

استفاده از اطلاعات جانبی پیرامون فعالیت های آنلاین برندها نیازمند طی فرآیندهای پیچیده نیست. خوشبختانه امروزه اغلب شبکه های اجتماعی به صورت رایگان حجم وسیعی از اطلاعات مورد نیاز برندها را در اختیارشان قرار می دهد. به این ترتیب کار ما فقط تحلیل این اطلاعات است. موفقیت در زمینه فهم پیام نهفته در اطلاعات فعالیت های مان رمز موفقیت کمپین ها و تبلیغات آتی برندمان خواهد بود.

3. تلاش برای فروش به غریبه ها

تاد جیاناتاسیو (مدیرعامل خبرگزاری تریسنیک)

نخستین قانونی که هر والدینی به کودکان یاد می دهند، عدم دریافت آبنبات از غریبه هاست. تمام ما در دوران کودکی بارها و بارها چنین توصیه ای را شنیده ایم. شاید خودمان نیز آن را به کودکان مان توصیه کنیم. به این ترتیب مردم بسیاری از همان کودکی به گونه ای تربیت شده اند تا تبلیغات تجاری را مورد بی توجهی قرار دهند. درست در اینجا انصاف برندها دارای اهمیت حیاتی می شود. منظور من از انصاف در اینجا مربوط به سطح قیمت گذاری محصولات نیست. از نقطه نظر بازاریابی یک برند منصف پیش از فروش محصولاتش به سراغ ایجاد رابطه ای دوستانه و عمیق با مشتریان هدف می رود. به این ترتیب میان برند و مشتری بالقوه اش اعتماد متقابل شکل خواهد گرفت. سپس با استفاده از این موقعیت طلایی عمل فروش صورت می پذیرد. وقتی ما رابطه ای نزدیک با مشتریان هدف مان ایجاد کنیم، درک بهتری از نیازهای آنها خواهیم داشت. به محض تشخیص نیاز مشتریان امکان ارائه یکی از محصولات مان در قالب پیشنهاد ویژه دارد. این استراتژی میزان نارضایتی مردم از تبلیغات برندمان را کاهش می دهد. در هر صورت هیچ کس علاقه ای به مشاهده تبلیغات یک برند کاملا ناآشنا ندارد. به یاد داشته باشید، تبلیغات ناآشنا درست مانند همان آبنبات ممنوعه دوران کودکی مان است.

4. ترمز بر روی خودمان به جای مشتریان

ران لِیبک (مدیرعامل موسسه بازاریابی Content Mender)

بسیاری از برندها، از حوزه تبلیغات گرفته تا آگهی های آنلاین، توجه اصلی خود را به جای مشتریان بر روی خود قرار داده اند. درخواست مشتریان به هنگام مشاهده یک محصول بسیار ساده است: چه مزیتی در آن برای من نهفته است؟ برند ما باید توانایی بیان دقیق و کوتاه مزیت محصولاتش را داشته باشد. به طور معمول بهترین آگهی ها در شبکه های اجتماعی نمونه های کوتاه و بسیار خلاق در زمینه بیان تاثیرگذاری شان بر روی زندگی مشتریان اند. نکته مهم درخصوص توجه به مشتریان امکان دستیابی به چشم اندازهای وسیع تر است. دنیای ذهنی مدیران و کارمندان ارشد معمولا به اندازه دنیای مشتریان مختلف دارای گوناگونی و تنوع نیست. به همین دلیل عطف توجه به مشتریان امکان آشنایی به چشم اندازها و افق های تازه را پدید می آورد.

یکی از نکات مهم در عرصه خلق تبلیغات جذاب تاکید بر روی نقطه عاطفی آنهاست. هرچه یک آگهی توانایی بهتری در زمینه تعامل عاطفی با مخاطب داشته باشد، شانس اش برای جلب نظر آنها بیشتر می شود.

5. عدم اشاره به علایق واقعی مشتریان

جسیکا بیکر (رئیس موسسه تبلیغاتی Aligned Signs)

هر برند حرفه ای دارای بانک اطلاعاتی منسجمی از مخاطب های هدفش است. ما باید همیشه آنها را مدنظر داشته باشیم. البته این امر به معنای نقض حریم خصوصی آنها نیست. هدف اصلی آگاهی از آخرین تحولات سلیقه و نیازهای آنهاست. به این ترتیب همیشه آمادگی لازم برای پیشنهاد محصولی مناسب را خواهیم داشت. به هنگام صحبت از گردآوری اطلاعات مناسب از مخاطب هدف همیشه یک چالش اساسی وجود دارد: چگونه این کار را انجام دهیم؟ یکی از ابزارهای دم دستی برای این کار آمارهای گوگل است. به هر حال گوگل با اختلافی معنادار بزرگترین موتور جست وجوی دنیاست. استفاده از اطلاعات این موتور جست وجو فرآیند بازاریابی و تبلیغات هر برندی را دچار تحول اساسی خواهد کرد.

بهترین راهکارهای ساده برای فهم آخرین تحولات در زمینه سلیقه نیاز مخاطب های هدف حضور فعال در شبکه های اجتماعی است. امروزه بیشتر مردم حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند. به این ترتیب فرصت عالی برای برندها در راستای ارزیابی نحوه فعالیت آنها فراهم شده است. خبر خوب اینکه بسیاری از پلتفرم های اجتماعی اطلاعات مربوط به ترندهای برتر و بیشتری جست وجوها را به صورت ماهیانه منتشر می کنند.

6. توجه اندک به تاثیرگذاری سایت برندمان

برایان دریسکول (مدیرعامل موسسه بازاریابی Think Big)

یکی از پرسش های اصلی مشتریان من راهکارهای افزایش بازدید مطالب شان در دنیای اینترنت است. امروزه اغلب برندها تمرکز ویژه ای بر روی شبکه های اجتماعی دارند. بدون تردید این امر بسیار منطقی است. با این حال آنها در حال از دست دادن طیف وسیعی از کاربران هستند. چطور چنین امری ممکن است؟ با بی توجهی به سایت برندمان. ظهور شبکه های اجتماعی به معنای عدم توجه به سایت ها نیست. هنوز هم بسیاری از کاربران علاقه مند به مشاهده مطالب برندها در سایت شان هستند، بنابراین توصیه من در اینجا راه اندازی مجدد سایت برندتان است.

مطلب مرتبط: 7 تصور اشتباه در حوزه برندینگ

7. تولید بیش از حد محتوا

رائول وارشنیا (رئیس برند آرکنیا)

بدون تردید در زمینه بازاریابی محتوای خوب پادشاهی می کند. با این حال چنین گزاره ای به معنای تولید بیش از اندازه محتوا نیست. مخاطب باید فرصت کافی برای مطالعه محتوای ما را داشته باشد. این امر در دنیای پر از تبلیغات معمولا به سختی روی می دهد. به همین دلیل بسیاری از برندها به سراغ استفاده از گزینه های تبلیغاتی برای نمایش محتوای شان به شمار هرچه بیشتری از مخاطب ها می روند. این امر موجب توسعه بهتر محتوا می شود. دون تردید برندهای بسیار بزرگ مانند نایک هم از تبلیغات برای نمایش محتوای شان بی نیاز نیستند. به همین دلیل برندهای کوچک نیز باید توجه ویژه ای به این امر داشته باشند. در غیر این صورت محتوای شان بازدید چندانی دریافت نخواهد کرد.

8. خرید لیست های ایمیل

جارِد آتچیسون (عضو هیات مدیره برند WPForms)

هر کارآفرینی در ابتدای فعالیت برندش وسوسه قوی برای خرید فهرست های ایمیل پیدا می کند. متاسفانه در سطح اینترنت بسیاری از افراد موسسه ها مشغول فروش فهرست های وسیع ایمیل هستند. این ایمیل ها معمولا از راهکارهای متنوع جمع آوری و به برندهای علاقه مند فروخته می شود. نکته منفی ماجرا در عدم آگاهی صاحبان ایمیل های موجود در فهرست ها از کل این فرآیند است. به این ترتیب بسیاری از ما هر روز ایمیل های تازه ای از سوی برندهای مختلف دریافت می کنیم. گمان نمی کنیم هیچ کدام از این ایمیل ها سرنوشتی بهتر از حذف دسته جمعی داشته باشند. به عنوان راهکار جایگزین توصیه من استفاده از بخش عضویت در خبرنامه است. این کادر معمولا در سایت رسمی برندها قرار می گیرد.

9. بهره گیری از تبلیغات بدون خلق صفحه نخست

متیو کاپالا (مدیر ارشد موسسه آلفامتیک)

سرمایه گذاری بر روی تبلیغات در فیس بوک و گوگل پیش از تهیه صفحه نخست زیبا برای آگهی مان ریسک بزرگی محسوب می شود. به این ترتیب در صورت موفقیت برند ما در جلب نظر مخاطب به ناگهان آنها با صفحه ای بی کیفیت مواجه می شوند. این امر تاثیر منفی غیرقابل جبرانی بر روی ذهنیت مخاطب از برندمان خواهد داشت. توصیه من در اینجا تلاش برای ایجاد صفحه نخستی زیبا برای تبلیغات مان است. به این ترتیب دفعه بعدی شانس ما برای تبدیل مخاطب هدف مان به خریدار بیشتر خواهد شد.

10. بی توجهی به قانون 80/20

شو سایتو (مدیرعامل برند گودای سوپس)

بدون تردید همه ما چیزهایی در مورد قانون پارتو شنیده ایم: 80درصد نتیجه بخشی کارها از 20درصد علت ها برمی خیزد. معنای ساده این قانون اهمیت بسیار زیاد 20درصد از فعالیت های افراد است. به این ترتیب باید به جای تلاش برای بهبود کیفیت کلی کارمان به سراغ شناسایی آن 20درصد و توسعه اش باشیم. متاسفانه بسیاری از برندها توجه کافی به قانون پارتو ندارند. به همین دلیل کسب موفقیت در دنیای کسب وکار برای آنها بسیار طولانی می شود.

11. فروش های عالی، خدمات جانبی ضعیف

امین راهال (موسسه مطبوعاتی Little Dragon)

من همیشه به مشتریان می گویم بازاریابی بدون توجه به خدمات پس از فروش هیچ فایده عملی نخواهد داشت. همه ما پس از خرید یک محصول انتظارات کمابیش بالایی از بخش خدمات پس از فروش برند مورد نظر داریم. به ویژه در بازارهای بین المللی انتخاب یک برند خارجی علاوه بر کیفیت محصولات وی مبتنی بر خدمات پس از فروش حرفه ای نیز هست. ایراد اصلی عدم توجه به بخش خدمات پس از فروش افزایش نارضایتی مشتریان از برندمان است. این نارضایتی در شبکه های اجتماعی و سایر رسانه های جمعی گسترش خواهد یافت. در نهایت برند ما با شهرت نامناسبی دست به گریبان می شود.

12. مشکل ثبات عملکرد

سالامون تیموتی (رئیس برند OneIMS)

فرقی ندارد شما در چه زمینه تخصصی از کسب وکار مشغول فعالیت هستید، در هر صورت حفظ تداوم عملکرد دارای اهمیت بسیار بالایی است. بدین ترتیب تمام بخش های برند ما باید یک پیکره واحد را نمایندگی کنند. مشکل اصلی اغلب برندها در این زمینه اختلاف میان کیفیت عملکرد بخش های مختلف است. به این ترتیب عنصر ثبات و پایداری در فعالیت چنین برندهایی گم می شود. اگر ما به دنبال جلب نظر مثبت مخاطب هدف و ادامه روند موفقیت های برندمان هستیم، باید حفظ ثبات عملکردمان را به عنوان امری حیاتی مدنظر داشته باشیم.

مطلب مرتبط: 7 اشتباهی که نباید در بازاریابی محتوایی مرتکب شوید

13. عدم ایجاد قالب شخصیتی برای خریدارها

جان ترنر (مدیرعامل برند SeedProd)

شناخت مناسب از مشتریان هدف کلید موفقیت در زمینه فروش است. به همین دلیل برندها باید اقدام به ایجاد قالب های شخصیتی متنوع از خریدارها کنند. این امر به آنها در زمینه شخصی سازی محتوای شان برای مخاطب کمک شایانی خواهد کرد.

در دنیای امروز تولید صرف آگهی کافی نیست. برندها باید آگهی های خود را براساس سلیقه و ذائقه مخاطب شخصی سازی کنند. در غیر این صورت برندهایی دیگر این کار را بهتر از آنها انجام خواهند داد. یکی از مهم ترین نکات در فرآیند شخصی سازی آگهی ها توجه به جزییات است. امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری به جزییات آگهی های تبلیغاتی توجه می کنند. به این ترتیب با ایجاد قالب های شخصیتی متنوع از مشتریان هدف مان کار دشوار جلب نظر طیف های گوناگون مشتریان برای برند ما اندکی ساده تر خواهد شد.