پس از فروکش کردن تب و تاب جشن های کریسمس، این بار نوبت ولنتاین است که شور و حالی در بازار ایجاد کند. شکلات های روز عشق از مهم ترین شاخص های این روز است که برای گرامیداشت آن خریداری می شود.
چه روز ولنتاین جشن گرفته بشود و چه نه، خوردن یک شکلات کوچک در روز 14 فوریه برای خیلی ها عادتی است که هر سال تکرار می شود. آمریکایی ها در هفته های باقی مانده تا یکی از پرشکلات ترین روزهای سال یا همان ولنتاین بیش از 58 میلیون پوند (واحد وزن) شکلات می خورند. تعجبی ندارد چون آنها شکلات دوست دارند.
اما آنچه خیلی ها دوست ندارند یا حتی از آن آگاه نیستند، واقعیتی است که باعث تولید شکلات و عرضه آن به بازار می شود. در صنعت شکلات سازی مثل بسیاری از محصولات کشاورزی، حاضران در خط مقدم تولید کاکائو که همان مزارع هستند، کمترین عایدی را از کار دارند.
کشاورزان مزارع کاکائو در غرب آفریقا که 70 درصد کاکائوی دنیا را در خود دارد، تنها 25/0 تا 5/0 دلار درآمد در روز دارند. درآمدی که جز زحمت و فقر برای کارکنان این مزارع چیزی به دنبال ندارد.
قیمت های پایین سیستماتیک در صنعت کاکائو نتایج سختی برای مزرعه دارها و خانواده های شان داشته است. بیش از 2 میلیون کودک در ساحل عاج و غنا به خاطر کار کردن در مزارع کاکائو از کودکی کردن محرومند.
آنها یا در شرایط بسیار سخت کار می کنند یا در بهترین حالت به جای رفتن به مدرسه مشغول به کار هستند. در چنین شرایطی است که شکلات های ولنتاین به دست ما می رسد.
حتی در شرایطی که تقاضا برای کاکائو در پنج سال گذشته بیشتر شده، وضعیت کودکان کار در مزارع کاکائو بهبودی نیافته و از کم شدن فقر برای آنها خبری نیست. براساس مطالعه ای که دانشگاه تولان انجام داده، تعداد کودکان درگیر در مزارع کاکائو با شرایط سخت کاری بین سال های 2009 تا 2014 در ساحل عاج 46درصد افزایش یافت.
چرا پدیده کودکان کار به وجود می آید؟
وجود کودکان کار به این دلیل نیست که مزرعه داران کاکائو آینده ای روشن برای بچه های سرزمین شان نمی خواهند، بلکه بیشتر به این خاطر است که هیچ راهی ساده تر از این برای بقا وجود ندارد.
سه فاکتور عمده رواج حضور کودکان کار در صنعت کاکائو در غرب آفریقا اینها هستند:
- فقر: مزرعه داران آنقدر منابع مالی ندارند که بتوانند کسب و کارشان را تأمین مالی کنند. قیمت کاکائو پایین است و مزرعه دارها نمی توانند حقوق کافی به کارگران بزرگسال بدهند. بنابراین هیچ راهی برای مزرعه دارها نمی ماند مگر استفاده از کودکان به عنوان کارگر.
- محدودیت دسترسی به آموزش و امکانات آموزشی: کمبود مدرسه و معلم در غرب آفریقا غم انگیز است. حتی جاهایی که مدرسه دارند، بسیاری از خانواده ها نمی توانند هزینه های مدرسه کودکان شان را تأمین کنند. آنها در تهیه پول برای شهریه، لباس و کتاب در می مانند.
- ضعف در اجرای قوانین: هرچند قوانینی در غرب آفریقا وجود دارد که براساس آنها کار کردن کودکان ممنوع است، اما رواج گسترده کار کودکان در کنار وجود دولت هایی که همه کارها را خودشان انجام می دهند، معضلات بی شماری را پیش روی اجرای این قوانین قرار داده است.
با این شرایط شاید خیلی ها از خوردن شکلات دست بکشند. اما این کار اوضاع را بدتر می کند و راه حل سامان دادن به زندگی کودکان کار نیست. اگر تقاضا برای شکلات بیشتر شود و چرخه تولید این کار نیز به شکل درستی انجام شود، اتفاقا مصرف بیشتر شکلات باعث رونق این صنعت خواهد شد.
وقتی رونق در صنعت شکلات ایجاد شود، شاید دیگر نیازی نباشد که کودکان معصوم به جای کودکی کردن و درس خواندن برای بقا در مزراع شکلات به تلخ ترین شکل کار کنند تا شیرین ترین محصول به دست مصرف کنندگان برسد.