ضرب المثلی آلمانی می گوید؛ اگر به پرورش درختانی تنومند علاقه مندید از پرورش گیاهان کوچک شروع کنید. این ضرب المثل زیبا نه تنها در دنیای باغبانی و کشاورزی، بلکه در دنیای کسب و کار نیز بسیار مهم و کلیدی است. توجه به ارزش های راه اندازی کسب و کارهای کوچک کارآفرینی در این عرصه و کسب مهارت های مدیریتی در این بخش مسئله مهمی است که متأسفانه در سایه برخی سوء تدبیرها محو شده و نادیده گرفته می شود.
کسب و کارهای کوچک چه به لحاظ ایجاد فضای رقابتی مؤثر و چه به لحاظ استراتژی های حرفه ای، دارای اهمیتی مهم هستند. می توان بدون اغراق کسب و کارهای کوچک و در حال رشد را به عنوان، بدنه رشد اقتصادی هر کشور در نظر گرفت. با این وجود بسیاری از کشورهای کمترتوسعه یافته و در حال توسعه، کسب و کارهای کوچک را فدای مدیریت های غلط، غیر مسئولانه و عدم برنامه ریزی های زیرساختی می کنند.
نگاهی به نکات طلایی مدیریتی
جان رمپتون، کارآفرین نمونه ایالات متحده و یکی از چهره های شناخته شده در حوزه کسب و کار آنلاین است. وی در سال 2014 به عنوان یکی از 10 چهره موفق در حوزه کارآفرینی آمریکا انتخاب شد. رمپتون که مشاور چند شرکت کوچک و بزرگ مطرح نیز هست در مقاله ای به تشریح اهمیت مدیریت کسب و کارهای کوچک و صنایع نوپا پرداخته است. براساس این مقاله، مدیران ارشد نقشی اثر گذار در شکل گیری یک کسب و کار پربازده ایفا می کنند.
بنابراین رعایت چند فرمول مشخص از سوی این افراد، کمک می کند کسب و کارهای در حال گذار، کامیابی بیشتری در پیشبرد پروژه های کوتاه و بلند مدت خود کسب کنند:
تعیین اهداف بلند و کوتاه مدت
هیچ فرمولی جادویی تر از مهارت های تعیین هدف نیست. مدیران موفق پیش از هر تصمیمی جدولی از برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت خود ترسیم می کنند، سپس به تعیین مسیر دستیابی به هدف می پردازند و در نهایت با تخصیص منابع مورد نیاز، زمینه را برای نیل به اهداف فراهم می سازند. یکی از اشتباهات رایج بین مدیران صنایع کوچک، در نظر نگرفتن اهمیت برنامه ریزی است. درواقع بسیاری از مدیران بر این باورند که کسب و کارهای نه چندان بزرگ، الزامی برای تعیین هدف ندارند.
جلب رضایت مشتری ها
مدیران با تجربه به خوبی می دانند که جلب رضایت مشتریان هیچ ارتباطی با وسعت شغل ندارد. درواقع چه صاحب یک دکه اغذیه فروشی باشید و چه گرداننده شرکت تولید مواد غذایی عمده، باید در جلب رضایت مشتری های خود کوشش کنید. این راهکار، امتیازی کلیدی برای توسعه کسب و کار و تحقق اهداف بلند مدت فراهم می کند. به عبارت دیگر مدیرانی که قصد توسعه صنایع خود را دارند، بیش از دیگران متوجه اهمیت جلب رضایت و در نتیجه وفاداری ارباب رجوع هستند.
الگوگیری از مدیران بزرگ
استیو جابز، بیل گیتس، مارک زوکربرگ و. . . اسامی شناخته شده ای هستند که بخش بزرگی از تجارب موفقیت آمیز خود در عرصه تجارت جهانی را مدیون توجه به تجارب مدیران بزرگ پیشین خود هستند. نکته مهم در این میان عدم تقلید است. درواقع الگو گیری از شیوه های مدیریتی شرکت های بزرگ تا حدی مجاز است که در ورطه تکرار و تقلید نیفتاده و فعالیت کسب و کارهای کوچک را از حالت پویا و وضعیت ایستا تغییر ندهد.
بینش مالی
نداشتن شم اقتصادی و اطلاعات ضعیف و نادرست نسبت به وضعیت بازار، یکی از عوامل تضعیف کننده کسب و کارهای کوچک است. بررسی اطلاعات بازار روز، مرتبط بودن با کانال های معتبر خریدوفروش منابع اولیه تولید و شناخت کافی و مفید نسبت به وضعیت تولید و خدمات پیامدهای مثبت بی شماری دارد. این اطلاعات باعث می شود شرکت های کوچک فاصله خود را با رقبا افزایش دهند، کیفیت خود را ارتقا بخشند و در نهایت زمینه را برای صعود در جدول فروش و خدمات فراهم کنند.
آمارهای پژوهشی چه می گویند؟
هربرت ادواردز، مدرس دانشگاه اقتصاد سیدنی می گوید: پس از بررسی سال ها پژوهش بین المللی در عرصه کسب و کارهای خرد و کلان، می توان به نتایجی مشابه و جالب توجه دست یافت. بسیاری از مشکلات سازمان های کوچک که مستعد رشد و افزایش ظرفیت تولید و خدمات هستند، به سبب سوء مدیریت و ضعف مدیران ارشد اتفاق می افتد. اغلب مدیران شرکت های کوچک معتقدند تنها مفر نجات و پیشرفت آنها تمرکز بر زیر عامل های افزایش فروش است.
بنابراین تعداد زیادی از موارد زیرساختی و مهم همچون کیفیت، وضعیت منابع انسانی، اعتبار در بازار تولید و فروش و. . . را فدای این هدف کاذب می کنند. فقدان ترازنامه مدیریتی و انجام بی رویه عملیات های بانکی و تجاری مشکل دیگری است که حاصل تلاش های شتابزده برای پیشرفت سریع است.
به عبارت دیگر، بسیاری از مدیران به سبب تمایلات خود برای سوددهی سریع و طی کردن راه صدساله در یک شب، بدون دور اندیشی و نگرش کافی نسبت به بازار و رقبا تلاش می کنند تا ظرفیت های تولید و خدمات خود را به شکلی بی رویه افزایش دهند. چنین حرکتی، نتیجه ای نخواهد داشت جز شکست.