در سالهای اخیر اتفاقات زیادی صنعت لبنیات را با خود درگیر کرده و این موضوع روی میزان مصرف مردم تاثیر چشمگیری داشته است. مثلا هر وقت شایعههایی یا اخباری مبنی بر وجود وایتکس یا مواد دیگری مانند پالم در لبنیات فراگیر میشود، بلافاصله خرید محصولات لبنی از طرف مردم کاهش مییابد. برخلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته که به تبلیغات برای افزایش سرانه مصرف، توجه ویژهای میشود، در کشور ما نه تنها تبلیغاتی جدی در این زمینه صورت نمیگیرد بلکه هر از چندگاهی حتی مسئولان رده بالا هم جملهای را بر زبان میرانند که این صنعت بزرگ را تا چند ماه به چالش میکشد و سلامت مردم را در بلندمدت نشانه میگیرد.
بحث سرانه مصرف شیر در ایران به حدی ضعیف و سردرگم است که کلاف به هم پیچیده آن با پخش چند آگهی تبلیغاتی در تلویزیون یا چاپ مقاله و گزارش در روزنامهها باز نمیشود. شاید هنوز هم باشند کسانی که وقتی از مزایای مصرف شیر میشنوند، با چهرهای حق به جانب میگویند: «در شیر و لبنیات وایتکس و پالم وجود دارد بنابراین خوردن آن مضر است.»
هنوز عقبیم
اینگونه پیشداوریها آن هم تنها بر مبنای شایعاتی که هر چند وقت یک بار در میان مردم منتشر میشود، دهان به دهان میچرخد و اثر آن چند برابر بیشتر از تبلیغات مثبتی است که در راستای افزایش مصرف این غذای کامل انجام میگیرد. وقتی تلاش درخورتوجهی برای نهادینه کردن فرهنگ مصرف شیر در جامعه صورت نمیگیرد، مسلما جریانهای منفی که شاید خیلی از آنها به تشکیلات مافیایی متصل باشند، مجال جولان پیدا میکنند و یک تنه در دنیای اذهان عمومی میتازند.
دبیــر انجمــن صنـایــع فرآوردههای لبنی ایران در رابطه با سرانه مصرف کشور میگوید: میانگین سرانه مصرف جهان بین 165 تا 170کیلوگرم در سال است اما این مقدار در ایران در بهترین شرایط 85کیلوگرم تخمین زده میشود. رضا باکری معتقد است: هدف انجمن و دستاندرکاران صنایع لبنی رسیدن به سرانه مصرف 225کیلوگرم تا سال 1404 است. به عبارتی این یکی از برنامههای ششم توسعه محسوب میشود و دستیابی به آن غیرممکن نیست.
زیرساختها چه میشود؟
اگرچه از دید باکری، رسیدن به این هدف، دور از ذهن نیست اما نیاز به زیرساختهایی دارد که از هماکنون باید به فکر آن بود. بر کسی پوشیده نیست که دامداران، به نوعی ذینفع کارخانههای لبنی هستند و تولید آنها مواد اولیه کارخانهها را تامین میکند. بنابراین توجه به این قشر، چه از نظر افزایش بهرهوری در واحدهای تولیدی و چه تاسیس واحدهای جدید، از ملزوماتی است که به نظر میرسد جزو اولویتهای زیرساختی است. همچنین دولت میتواند با گسترش بخش تحقیقات و نوآوری در اصلاح ژنتیکی، آینده تولید شیر را بهگونهای رقم بزند که مقدار مورد نیاز برای مصرف سرانه را جوابگو باشد.
قدم بعدی که شاید دشوارتر از مورد اول باشد، بحث فرهنگسازی در جامعه است. باکری در اینباره اظهار میکند که این موضوع یک عزم ملی میطلبد و بدون کمک رسانهها امکانپذیر نیست. البته در این زمینه مسائل مختلفی مانند اجتماعی، فرهنگی و مخصوصا اقتصادی موثر است.
از زمان آغاز هدفمندی یارانهها و تورم 30 تا 35درصدی بازار در هر سال، کاهش قدرت خرید مردم به وضوح قابل مشاهده بود. طبیعی است که خواه ناخواه این موضوع بر سفره غذایی و نوع غذایی که مردم مصرف میکنند، تاثیرگذار است. اما بنا به ضعف فرهنگی که در جامعه وجود دارد، حذف شیر از سبد خرید برای مردم در اولویت قرار گرفت و این امر، در درازمدت هزینههای درمانی و دارویی سرسامآوری را به دولت تحمیل خواهد کرد.
دبیــر انجمـــن صنایـع فرآوردههای لبنی ایران در این زمینه معتقد است که با گذشت زمان الگوهای مصرف و اولویتبندی تغذیهای جامعه از نسلی به نسل دیگر تغییر میکند. بنابراین لازم است به تناسب آن، کالاهای فرهنگی نیز تغییر کند. وی به ضعف انجمن لبنیات در زمینه اطلاعرسانی اعتراف میکند و میگوید: تا زمانی که نتوانیم به طور مستمر، ارجحیت محصولات غذایی را برای مردم تشریح کنیم، ناخودآگاه تمایل مردم به سمتی سوق پیدا میکند که ممکن است سلامت تغذیهای آنها را به خطر بیندازد.
سیستم قیمتگذاری عوض میشود
اما بحث قیمتگذاری روی محصولات لبنی جزو همان مسائلی است که باید در حیطه فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد. این موضوع که در رسانهها غوغا به راه انداخت، آنقدر کش پیدا کرد که دولت وارد عمل شد و خرید تضمینی شیرخام از دامداریها را آغاز کرد. باکری نظرات درخور توجهی در این باره مطرح کرد که شاید با اجرای آن، اتهام گرانفروشی به کارخانههای لبنی به تاریخ بپیوندد. به گفته وی، اگر قیمتگذاری از حالت costplus خارج شود و میزان قیمت نهایی تا در کارخانه محاسبه شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
بهعنوان مثال، 10درصد قیمتی که روی بستهبندی لبنیات درج میشود مربوط به حمل آن از کارخانه به عمدهفروشیهاست، پنجدرصد آن به حمل از عمدهفروشی به خردهفروشی و 15درصد نیز برای حمل محصولات در شبکه مویرگی و سوپرمارکتهاست. از طرف دیگر، حدود 11درصد سهم قیمت تمام شده برای مالیات است. بنابراین به طور کلی تا 40درصد قیمتی که روی محصولات غذایی درج میشود اصلا ربطی به کارخانه ندارد و برای اتفاقاتی است که خارج از کارخانه برای محصول میافتد. اما مصرفکننده، تمام اینها را از چشم کارخانه میبیند و او را به گرانفروشی متهم میکند. این مقام مسئول، ابراز امیدواری کرد با پیگیریهایی که از طرف انجمنهای صنایع غذایی انجام میگیرد، این مهم در مورد قیمتگذاری محصولات غذایی تحقق یابد تا دیگر انگشت اتهام به سمت تولیدکننده نباشد.
***
خانه شیر در ناکجا آباد
یکی از موضوعاتی که از طرف دبیر انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران مطرح شد، بحث خانه شیر بود. به گفته رضا باکری، حدود دو سال پیش این انجمن با مشارکت اتحادیه مرکزی دامداران، توافقنامه اجرای طرح خانه شیر را امضا کردیم تا از طریق تشکیل آن بتوانیم بین دستگاههای مربوط به صنعت لبنیات هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کنیم. با استناد به سخنان باکری، از قرار معلوم این طرح پس از گذشت دو سال، هنوز در مجلس شورای اسلامی به تصویب نرسیده و ابلاغ نشده است. در صورتی که با تشکیل این خانه، همفکری و اتفاق نظر میان فعالان حوزه انسجام بیشتری خواهد یافت.
براین اساس، درباره وضعیت این طرح در مجلس گفتوگویی کوتاه با یکی از نمایندگان انجام دادیم و موضوع را از این طریق پیگیری کردیم. غلامرضا نوری قزلجه، نایب رییس کمیسیون کشاورزی مجلس در پاسخ به دلیل تصویب شدن طرح تشکیل خانه شیر در مجلس، به «فرصت امروز» میگوید: موضوع تشکیل خانه شیر تاکنون در مجلس یا نشستهای کمیسیون کشاورزی مجلس مطرح نشده است و اطلاع دقیقی از آن ندارم.
وی میافزاید: اگر این طرح در قالب NGO و سازمانهای مردم نهاد شکل بگیرد، به مصوبه قانونی مجلس نیازی ندارد و تشکلها میتوانند با دریافت مجوز آن از مراجع مربوط، به تشکیل خانه شیر اقدام کنند. اما اگر دولت و وزارت کشاورزی بخواهد برای تشکیل آن اقدام کند، به مصوبه قانونی مجلس نیاز دارد. نایب رییس کمیسیون کشاورزی مجلس، اظهار میکند: به هر روی من تاکنون و در چند سالی که در مجلس و کمیسیون کشاورزی حضور دارم، طرحی به نام تشکیل خانه شیر ایران، ارائه نشده است.
با توجه به گفتههای نمایندگان، معلوم نیست که طرح خانه شیر در کدام ساختمان یا اتاق مفقود شده است؟ شاید هم در زیر انبوهی از لوایح و طرحهای واجبتری مدفون و کمکم به دست فراموشی سپرده شده باشد!