همه ما برای اینکه کارمان را بهتر انجام دهیم به اطلاعات و دانش در هر شکلی نیاز داریم. مدیران نیز هرروزه با جریان ثابتی از اطلاعات روبهرو میشوند. شاید شما بهعنوان مدیر نیاز داشته باشید بدانید که پایگاه داده مشتری شما چگونه طراحی میشود، یا اینکه ویژگیهای یک مدیر ارشد ایدهآل برای مدیریت یک شرکت چیست؟ یا حتی این مسئله که قرار است یکی از کارمندان را از کار برکنار کنید، چگونه باید این خبر را به او بدهید؟ در همه این موارد به اطلاعات نیاز دارید.
مهم نیست که در چه سطح سازمانی هستید، چیزی که اهمیت دارد این است که در همه این موارد برای بهتر انجام دادن کارتان به اطلاعات و دانش نیاز دارید. این حجم عظیم دادهها و اطلاعات اهمیت مدیریت دانش را بهطور فزاینده افزایش داده است. مدیریت دانش تمرین سازماندهی، ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری اطلاعات حیاتی بهگونهای است که همه سازمان از آن نفع ببرند. چند دلیل عمده برای درک مدیریت دانش در موفقیت شرکت وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
تسهیل قابلیتهای تصمیمگیری
دادهها یک منبع غنی از اطلاعات برای مدیران فراهم و آنها را در راه رسیدن به اتخاذ تصمیم درست و باکیفیت راهنمایی میکند. شورای اجرایی شرکت جنرال الکتریک مثالی از چگونگی اجرا شدن سیستم مدیریت دانش برای کمک به مدیران برای قطع شایعات، به اشتراکگذاری اطلاعات و بهبود تصمیمگیری است. این شورا متشکل از سران 14 نمایندگی مهم جنرال الکتریک است که جلساتی را برای به اشتراکگذاری تصمیمات بهتر، شتابدهی به فرآیند و بحث درباره راههای رسیدن به موفقیت و فرار از شکست و بیان تجربیات بـــرگزار میکنند. اجرای سیستمهای مدیریت دانش در مواردی چون حجم اضافی کار یا نیاز به کسب دانش از افرادی در نقاط و بخشهای دیگر سازمان، میتواند تصمیمگیری آگاهانه و بهتر را تسهیل بخشد.
ایجاد سازمانهای یادگیرنده توسط جریان یادگیری
بزرگی میگوید بـــرای اینکــه پیشرفت کنید باید نگاهی به گذشتهتان بیندازید و از تجربیات درس بگیرید. برنامه تجدیدنظر بعد از عمل (AAR) مثالی از اعمال سیستم مدیریت دانش است که به ارتش آمریکا کمک کرد که ارتشی برمبنای یادگیری سازمانی و ایجاد جریانهای یادگیرنده بسازد. این برنامه فرهنگی در سازمان ایجاد کرد که هرفرد به ارزیابی خود، واحد و سازمانش بپردازد و در جستوجوی روشهایی برای بهبود عملکرد خود باشد. تیم تجدیدنظر پس از هر رویداد یا فعالیت مهم شکستها و موفقیتها را شناسایی کرده و با تجربیات بهدست آمده راهی برای انجام بهتر آن اقدام در زمانهای بعد مییابد. این رویکرد برای کسب یادگیری از تجربیات، دانشی میسازد که میتواند برای هدایت عملیات و بهبود فرآیندها استفاده شود.
ظهور خلاقیت؛ یکی از وظایف مدیریت دانش
موفقیت در عصر حاضر در گرو دو عنصر اساسی خلاقیت و نوآوری است. سازمانها به خلاقیت و نوآوری بهعنوان یک دیدگاه راهبردی که برای سازمان مزیت رقابتی را به همراه میآورد، مینگرند. سازمانها بدون یک نظام حمایتکننده از خلاقیت و نوآوری، در جهت تولید محصولات و خدمات جدید موفق نخواهند بود. تلاشهای نوآورانه در سازمان، نتیجه سرمایهگذاری در مدیریت دانش است. مدیریت سازمان میتواند با مدیریت صحیح خلاقیت و نوآوری کارکنان دانشی خود، این امکان را برای آنها به وجود آورد که در مسائل سازمانی که نیاز به راهحلهای جدید دارند، از این افراد بهره گیرند. خلاقیت در سازمانها به تناسب موقعیت و شرایط، از اهمیت خاصی برخوردار است. بهطور طبیعی در سازمانهای گوناگون شرایط خاص یا بحرانی و اضطراری وجود خواهد داشت. در این شرایط، خلاقیت و نوآوری اهمیت حیاتیتری نسبت به خلاقیت در فرآیند فعالیتهای انواع سازمانها در شرایط عادی خواهد داشت. بنابراین سازمانها باید شرایطی را فراهم سازند تا خلاقیت و نوآوری به شکلی مداوم و پیوسته ظهور یابد و ایجاد چنین شرایطی یکی از وظایف مدیریت دانش است.
رویکرد طراحی مجدد فرآیندهای سازمانی
با کمک مدیریت دانش میتوان به طراحی مجدد فرآیندهای سازمانی پرداخت و از این رهگذر، به افزایش ظرفیت دانش سازمان و تقویت آن برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر و یادگیری فزونتر دست یافت. با توجه به نقش دانش و مدیریت دانش در سازمان، مدیران ارشد میکوشند سرمایههای دانش خود را به درستی شناسایی و سپس مدیریت کنند. تجارب گذشته بیانگر این واقعیت است که دستگاهها و سازمانهای دولتی باید با بهرهگیری از مدیریت دانش، نسبت به اصلاح فرآیندها اقدام کنند که این موضوع باعثگذار از داراییهای حقیقی به سمت داراییهای دانش و اطلاعاتی میشود.
تحریک نوآوری و تغییر فرهنگ
مدیریت فعالانه دانش سازمانی میتواند نوآوری و تغییر فرهنگی را با تشویق جریان آزاد ایدهها تحریک کند. برای مثال برنامه فرآیند شتاب تغییرات (یا CAP) که شرکت جنرال الکتریک آن را اعمال کرد شامل توسعه مدیریت، رهبری واحدهای کسب وکار و کارگاههای تمرکزیافته بود. CAP نهتنها برای انتقال آخرین اطلاعات برای مدیران کنونی و آینده توسعه یافت بلکه برای گشایش تعاملات، القای ظریف ارزشهای کسبوکار و تحریک تغییرات فرهنگی ایجاد میشود. در محیط کسب وکار جهانی پیچیده، این نوع برنامههای مدیریت دانش میتواند به مدیران برای پذیرش تغییرات و تشویق ایدهها و دیدگاهها کمک کند و این امر منجر به نوآوری حتی برای صاحبان کسب وکار شود.