تاثیر اقتدار مدیر در پیشرفت یک سازمان / شمشیر دولبه قدرت

بسیاری از مدیران بر این امر واقفند که سروکار داشتن با محرک های سیاسی سازمان ، بخشی از حرفه آنها است. با این حال اکثر آنها نسبت به بازی های سیاسی، طبق تعریف خودشان بی میل هستند. مدیران عموما از درگیری، رقابت  و بده بستان های سیاسی گریزان بوده و آن را چیزی جز اتلاف وقت نمی دانند.

به باور مدیران، سیاست مردم را به بازی گرفته و آنها را مجبور به انجام کار های ناخواسته می کند. در دنیای سیاست ارتباط مدیران با افراد با نفوذ مهم تر از اندوخته های آنها است، بنابراین افرادی که روابط سیاسی قوی تری دارند، صرفا فقط به دلیل داشتن ارتباطات بهتر و نه پرقدرت بودن کسب و کارشان، برنده این عرصه خواهند بود.

بر این اساس، مدیران تنها در شرایط خاص از کمک بخش های دیگر سازمان ها بهره می گیرند. آنها معمولا در شرایط بحرانی و در صورت مشکلات به خصوص از این شیوه استفاده می کنند. در غیر این صورت و در شرایط عادی، مدیران فقط روی گروه خود و فعالیت های آن تمرکز خواهند کرد. مدیران عقیده دارند عملکرد آنها را باید طبق نتایج به دست آمده از فعالیت  های شان سنجید، نه براساس تعداد افرادی که می شناسند و با آنها در ارتباط هستند.

آیا شما هم جزو این دسته از مدیران هستید؟ اگر جواب مثبت است، شما در این مورد تنها نیستید. بخش اعظمی از مدیران نسبت به شیوه عملکردی سازمان ها بی تفاوت و حتی بدبین شده و پا پس کشیده اند. این واکنش از سوی مدیران قابل درک، اما اشتباه است. حقیقت این  است که مدیران، بدون همکاری دائمی با بخش های مختلف سازمان، قادر به انجام امور خود نخواهند بود. در نقش یک مدیر شما چاره ای جز مراوده دائمی با سایر افراد سازمان ندارید. شما موظفید به عنوان مدیر یک مجموعه نقش های سازمانی خود را شناخته و بررسی کنید.

شما حلال مشکلات گروه تان هستید

فرض کنید دو تن از کارکنان شما قرار است با یکدیگر همکاری کنند، اما هر یک از آنها اولویت بندی های متفاوتی دارد، همین مسئله این دو فرد را از شروع همکاری باز خواهد داشت. زمانی که مشکلاتی از این دست در گروه شما رخ می دهد، شما تنها کسی هستید که قادر است مشکلات را حل کرده و کار را به جریان بیندازد. اگر از انجام این کار شانه خالی کنید، مطمئنا این مشکلات بعد از مدتی بلای جان شما خواهند شد.

شما مجرای اطلاعاتی بین گروه خود و افراد بیرون از سازمان هستید

شما به منزله تصفیه خانه اطلاعاتی هستید که اخبار و اطلاعات را به داخل و خارج از سازمان منتقل می کند. کارمندان شما به طور روزانه با سایر بخش های سازمان بده بستان اطلاعاتی دارند، اما انتقال اطلاعات غیر روتین سازمان به عهده شماست. تصور کنید محصول تولیدی قسمتی از سازمان با شکست مواجه شده، آیا درست است مدیر حل این مشکل را جزو وظایف خود نداند؟ این موضوع هنگامی از عهده مدیر خارج است که بودجه به طور یکسان بین بخش های مختلف سازمان تقسیم شده باشد. بنابراین برای هماهنگی عملکرد قسمت های مختلف سازمان، مدیر وظیفه دارد از اخبار و اطلاعات کلیه بخش های سازمان مطلع باشد.

شما مذاکره گر گروه تان هستید

آیا تصور می کنید مدیرتان به نیاز های شما و مجموعه اشراف داشته و به محض درخواست شما به آن رسیدگی خواهد کرد؟ منابعی از قبیل پول، فضا، پشتیبانی اجرایی و نیاز های نا محسوس تری مثل زمان و اطلاعات ازجمله اموری هستند که به ندرت به آنها رسیدگی می شود. شما برای کسب این منابع باید با مدیر و همکاران خود مذاکره کنید.

از طرف دیگر، برای تنظیم ملاقات ها، برآوردن انتظارات، زمان و چگونگی اجرای آنها باید با دیگران مشورت  کنید. در رابطه با مراودات و مذاکرات مهم، شما تنها فردی هستید که تصمیم می گیرد چه درخواستی را باید مطرح و از طرح چه درخواستی باید اجتناب کرد. این شمایید که باید کارکنان همفکر و خلاق را جهت حمایت و پشتیبانی از یک طرح به خصوص، در کنار هم قرار دهید.

شما سخنگوی گروه خود هستید

شما سخنگوی رسمی، سفیر، قهرمان و حامی مجموعه خود هستید. هم کارکنان شما و هم کل سازمان از شما انتظار دارند که این نقش را برعهده بگیرید. نوع برداشت افراد بیرون از سازمان نسبت به گروه تان کاملا به تلاش های شما بستگی دارد.

آیا پروژه شما با موفقیت و با صرف هزینه ای کمتر از بودجه در نظر گرفته شده به پایان رسیده است؟ وظیفه شماست این خبر خوش را در سازمان پخش کنید. اگر مجموعه ای سر موعد مقرر کار خود را به اتمام نرسانده و شکست بخورد، این مدیر مجموعه است که باید برای بیرون آمدن از این بحران چاره اندیشی کرده و شخصا در میان گروه های دیگر سازمان حاضر و علت تاخیر و راهکار حل مسئله را مطرح کند. بنابراین تنها شمایید که به عنوان مدیر باید به این امور رسیدگی کنید.

شما پشتیبان گروه خود هستید

شما در نقش مدیر، واسطه میان مجموعه خود با مدیر ارشد، گروه های دیگر و افراد خارج از سازمان هستید. افراد گروه شما انتظار دارند دستورات نامناسب و غیر واقعی از بخش های بالاتر سازمان را به چالش کشیده و آنها را از درگیری های بوروکراسی ها محافظت کنید. شما وظیفه دارید تحت فشار ها و خواسته های مختلف سازمانی، تیم خود را به خوبی رهبری کنید. یک مدیر ضعیف و بی تاثیر از قرار گرفتن زیر این درخواست ها و فشار ها شانه خالی خواهد کرد.

به عبارت ساده تر، شما موظفید گروه خود را در سازمان یکپارچه کرده و تمام افراد آن را به همکاری با یکدیگر ترغیب کنید. از طرف دیگر، باید کنترل شرایط خارج و داخل سازمان را به دست بگیرید. این نقش در نتیجه قدرت رسمی است که به شما داده شده، و این قدرت نه تنها مسئولیت امور را به شما می سپارد، بلکه شما را به مرکز ارتباط بین گروه و افراد خارج از سازمان تبدیل می کند. یک مدیر باید به طور کامل به نقش خود اشراف داشته باشد تا به این شکل اطمینان سایرین را جلب کند.

شما قادر نخواهید بود بدون مشارکت فعال با کلیه بخش های سازمان از عهده وظایف مدیریتی برآیید.

آنچه از این بحث به دست می آید این است که یک مدیر نمی تواند بخش سیاسی سازمان را نادیده بگیرد و در عین حال مدیر موفقی باشد. عدم تمایل به مشارکت های سازمانی و دور ماندن از سیاست های سازمانی، تاثیر شما به عنوان یک مدیر را محدود خواهد کرد. بر عهده نگرفتن نقش های پیشتر ذکر شده، عواقبی به دنبال خواهد داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد: 

- مشکلات بین مجموعه و سایر بخش های سازمان حل نشده باقی خواهد ماند.

- گروه شما و سایر قسمت های سازمان، اطلاعات ناقص یا نادرست را به کار خواهند گرفت.

- افراد دیگر دائما با گروه شما دچار سوءتفاهم و عدم درک متقابل خواهند شد.

- اعضای گروه شما فاقد دسترسی به منابع مورد نیاز خواهند بود.

- اعضای گروه از شما ناامید خواهند شد. به عنوان یک مدیر به دلیل اهمیت ندادن به کار و نیاز های آنها در نظرشان ناشایست جلوه خواهید کرد.

بنابراین داشتن اقتدار، درست مانند نداشتن آن می تواند منجر به فساد شود. اگر به اندازه کافی نافذ و تاثیرگذار باشید، خواهید توانست در مقابل فشار ها مقاومت کنید. اما اگر فاقد این دو ویژگی هستید، بعد از مدتی تسلیم خواهید شد. اگر با یک مدیر بی نفوذ و بی تاثیر کار کرده باشید، حتی اگر شخصیت دوست داشتنی داشته باشد، بعد از مدتی از همکاری با او خسته خواهید شد.

چون نه تنها به منابع مورد نیاز دسترسی نخواهید داشت، بلکه فعالیت گروه شما از طرف سایرین جدی گرفته نمی شود. به این ترتیب باید روی افراد و گروه های دیگر کنترل داشته باشید تا به این شکل بتوانید کلیه نیاز های مجموعه خود را برآورده کنید.

ارتباط با نویسنده: [email protected]