تقویت قوه تفکر در هر سازمان و تیم بازاریابی میتواند یکی از مزیتهای رقابتی مهم کسبوکار باشد. هر مدیر بازاریابی میتواند با انجام کارها بهصورت تیمی و تشکیل گروههایی برای رسیدن به تفکر خلاقانه و داشتن راهحلهای موثر در هر زمینه، حتی پیچیدهترین مسائل را با خلاقانهترین روش از میان بردارد. تکنیکهای زیادی برای تقویت قوه ابتکار و خلاقیت تیم بازاریابی شما در سازمان وجود دارد.برای اینکه با چند تکنیک موثر تفکر خلاقانه در این زمینه بیشتر آشنا شوید، با این گزارش همراه باشید. محور اصلی تمام این روشها و تکنیکها، شکستن قالبهای ذهنی است.
تکنیک اسکمپر، روشی برای خلاقیت در فروش
کاربرد اصلی این تکنیک بر پایه ایدهیابی فردی طراحی شده است که میتواند به نحو بسیار اثربخشی برای گروهها نیز مفید باشد. باب ابرلی بهعنوان مبدع این روش شناخته میشود. اسکمپر ترفندی مهیج برای ایجاد جرقههای ذهنی و تراوشات فکری خلاقانه است که میتواند به شما در رویارویی با انواع مسائل بازاریابی و کسبوکار کمک کند. این تکنیک که گاه از آن بهعنوان «پرسشهای ایدهبرانگیز» یاد میشود،
درواقع مجموعهای از سوالات است که به مدیر مارکتینگ کمک میکند تا موضوع را از زوایای مختلف ببیند و به ایدههای تازه در تیم بازاریابی خود دست یابد، در صورتی که احتمالا در شرایط معمول تجسم چنین ایدههایی دور از ذهن به نظر میآیند. هدف این روش کمک به بهبود یک فرآیند، محصول یا خدمت است. تکنیک اسکمپر براساس این ایده است که هر چیز تازه و جدیدی درواقع شکلی از چیزهای موجود است.
حل مسئله سازمان با اسکمپر
واژه SCAMPER از کنار هم قرارگرفتن حروف اول هفت واژه یا عبارت تشکیل شده است که طرح سوالات نیز براساس همین واژگان طلایی هفتگانه است: جانشین کردن Substitute، ترکیب کردن Combine، اقتباس، تطبیق یا سازگاری Adapt Adopt، تغییر دادن یا برجسته کردن Modify Magnify، کاربردهای دیگر Put to other uses، حذف یا کاهش Eliminate، بازآرایی یا معکوس کردن Rearrangement Reverse. جهت استفاده از این تکنیک، ابتدا به تعریف مسئله یا ایدهای که قصد پرورش آن را دارید بپردازید. این مسئله میتواند هر چیزی اعم از مسائل شخصی یا موضوعات مربوط به کسبوکار را در برگیرد. در واقع هر آنچه را میخواهید بپرورانید و بهبود دهید، قابلیت گذراندن از فیلتر اسکمپر را داراست.
حال فرض کنید مسئله سازمانی شما این باشد که «چگونه میتوانم میزان فروش را افزایش دهم؟» براساس دستورالعمل SCAMPER اکنون میتوانید سوالاتی نظیر آنچه در زیر میبینید مطرح سازید:
S (جانشین کردن): «چه چیزی را میتوانم در فرآیند فروش جانشین کنم؟»
C (ترکیب کردن): چطور میتوانم فروش را با دیگر فعالیتها ترکیب کنم؟ یا بهطورکلی چه چیزی را با چه چیزی میتوان ترکیب کرد؟ برای مثال دستمال کاغذی + عطر = دستمال کاغذی معطر، یا اضافه کردن مادههای کفساز به پودرهای لباسشویی برای تولید کف بیشتر.
A(اقتباس): «چطور میتوانم از فرآیند فروش دیگری اقتباس کنم (نه کپیبرداری!)؟» یا بهطورکلی آیا میتوان چیز جدیدی را از چیز دیگری اقتباس کرد؟ برای مثال ساخت هواپیما با اقتباس از ساختمان بال و بدن پرندگان.
M (تغییر یا برجسته کردن): «در هنگام فروش روی چه چیزهایی میتوانم تاکید کنم و آنها را برجسته کنم؟»
یا به طور کلی آیا میتوان در چیزی تغییر ایجاد کرد، آیا میتوان چیزی را بزرگتر و چشمگیرتر کرد؟ تولید محصول در بستهبندیهای بزرگتر یا تغییر جنس بستهبندی. بهطور مثال الجی اخیرا گوشیهای جدید خود را در جنسهای سرامیکی و چرمی به بازار موبایل عرضه کرده است.
P (کاربردهای دیگر): «چطور میتوانم کاربردهای دیگری را از فرآیند فروش دریافت کنم؟» یا بهطورکلی از یک وسیله میتوان چه استفادههای دیگری کرد؟ استفاده مجدد از ضایعات کارخانجات مثل تولید روغن هسته زیتون از تفاله آن.
E (حذف یا کاهش): «چه چیزی را میتوانم از فرآیند فروش بکاهم؟» یا بهطورکلی چه چیزی را میتوان از یک وسیله حذف کرد؟ این گام میتواند شامل کوتاه کردن فرآیندهای بوروکراسی با استفاده از فناوریهای نوین مانند حذف سیم از بسیاری ابزار نظیر تلفن، هندزفری، موشواره و … نیز باشد.
R (بازآرایی یا معکوس کردن): «چطور میتوانم روش فروش خود را بازآرایی کنم؟» یا بهطورکلی اگر چیزی را معکوس کنیم یا ترتیب آن را تغییر دهیم چه میشود؟ مثل تغییر چیدمان محیط کار توسط کمپانی گوگل یا تغییر ساعات کار اداری برای کاهش ترافیک.
تکنیک شکوفه نیلوفر آبی
ماتسومورا یاسوآ، رییس بخش تحقیقات مدیریت Clover در چیباتسی ژاپن تکنیک شکوفه نیلوفر آبی (MY) را معرفی کرد. وی از ایده یک شکوفه نیلوفر آبی که در آن گلبرگها به دور یک هسته مرکزی خوشه میزنند و از آن نقطه گسترش مییابند الهام گرفت و اصول مکانیک مشابه با اصول برنامه صفحه گسترده لوتوس را به آن اضافه کرد. MY را هم بهصورت فردی و هم بهصورت گروهی میتوان انجام داد.
فرآیند تکنیک شکوفه نیلوفر آبی
1- مسئله یا موضوع را در مربع مرکز نمودارMY اصلی بنویسید. 2- از شرکتکنندگان بخواهید به ایدهها و راهحلهای مرتبط فکر کنند، سپس ایدههای خلق شده را داخل دایرههای اطراف مسئله نمودار MY اصلی و همچنین در مرکز نمودارهای MY جانبی ثبت کنید. 3- مجددا از شرکتکنندگان و اعضا بخواهید در مورد نمودارهای MY جانبی نیز مانند مرحله قبل فکر کرده و ایدههای مطرح شده را در دایرههای اطراف ثبت کنند. این فرآیند تا زمانی ادامه مییابد که به راهحلهای کافی برسید. تکرار بیشتر باعث تضمین بیشتر میشود. از اهم كاربردهای MYمیتوان به خلق كاربردها، نوعآوری در روشهای برندآفرینی و بازاریابی، فناوری، فرهنگ سازمانی جدید، سناریوهای راهبردی بازاریابی و کسب وکار و... نام برد.
تکنیک دلفی
این تکنیک که در سال 1964 توسط داکلی و هلمر معرفی شد بسیار شبیه به تکنیک توفان ذهنی است با این تفاوت که افراد هیچگاه بهصورت گروهی در یک جلسه و دور یک میز جمع نمیشوند و درواقع رویارویی مستقیم رخ نمیدهد. اساس و فلسفه این تکنیک این است که افراد در تکنیک توفان ذهنی به علت شرم و خجالت نمیتوانستند بعضی از ایدههایشان را مطرح کنند، لذا در این روش افراد بهصورت کلامی و رودررو درگیر بحث نمیشوند بلکه رییس گروه موضوع را به همه اعلام میکند و سپس هریک از افراد بهطور جداگانه ایدههایشان را بهصورت کتبی (حتی میتواند بدون ذکر نام باشد) برای رییس گروه ارسال میکنند.
سپس رییس گروه تمام ایدههای پیشنهادی را برای تکتک اعضا ارسال میکند و از آنها میخواهد که نسبت به ایدههای پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده جدیدی به نظرشان میرسد به آنها اضافه کنند. این عمل چندین بار تکرار میشود تا درنهایت اتفاق آرا به دست آید. فن دلفی شامل دعوت به مشورت و مقایسه قضاوتهای بینام چند نوبتی اعضای یک تیم مارکتینگ درباره تصمیم یا مسئله یا شیوههای جدید فروش میشود.