سد شفارود که قرار بود نیازهای صنعت، شرب و کشاورزی را در منطقه رضوانشهر گیلان تامین کند، یکی از بحثبرانگیزترین پروژههای آبی استان گیلان به شمار میآید. زیرآب رفتن بیش از 300 هکتار از اراضی جنگلی، نداشتن ارزیابی زیستمحیطی برای اجرای پروژه و عدم نیاز به ساخت سازه آبی حجیم در منطقه، مهمترین دلایل طرفداران محیطزیست برای مخالفت با اجرای این پروژه است. اما مدیران وزارت نیرو بر این باورند که سد شفارود تمام مراحل قانونی را برای اخذ مجوزهای زیستمحیطی طی کرده است. ضمن آنکه ایجاد یک مخزن برای تامین نیاز آب شرب منطقه، ضروری است. سد مخزنی شفارود در ٦٥ کیلومتری شمالغرب رشت و در منطقه پونل ساخته میشود.
مطالعات اولیه این طرح مربوط به سال 1353 است. این سد در سال 1369 دارای ردیف اجرایی شده و از سال 87 رایزنیها برای ساخت آن بهطور جدی آغاز میشود. در طرح اولیه، بیش از 300 هکتار از اراضی انبوه جنگلی گیلان به دلیل قرار گرفتن در مخزن سد و ایجاد جاده دسترسی برای این سازه آبی، از بین میرفت. همچنین با ساخت سد شفارود زمینهای کشاورزی و تاسیسات گردشگری در سرک، دوران وزشت، باسکم شم، شالم شیشار و وسکه زیر آب میرود. به دلیل اهمیت حفاظت از جنگلهای هیرکانی طرفداران محیطزیست بهشدت با ساخت این سد مخالف هستند. معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیطزیست هم اعلام کرده که سد شفارود بدون انجام مطالعات و ارزیابیهای زیستمحیطی کار خود را آغاز کرده است. خبرهایی از منطقه به گوش میرسد که کارگاه اجرای سد بدون وقفه و شبانهروز به فعالیت خود ادامه میدهد و طرفداران محیطزیست بر این باورند که این پروژه بدون داشتن مجوزهای لازم در حال تخریب جنگلهای هیرکانی است.
اما سیفالله آقابیگی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان در پاسخ به ابهامات مطرح شده از سوی سازمان حفاظت محیطزیست به «فرصت امروز» میگوید: سد شفارود در سال 1369 ردیف اجرایی دریافت کرده است. این مسئله به مفهوم آن است که این سد تمام فرآیندهای قانونی زمان خود را برای اجرایی شدن، طی کرده است.
وی اضافه میکند: در سال 69، اجرای طرحها و پروژههای عمرانی نیازی به دریافت مجوزهای زیستمحیطی نداشت. به همین دلیل در آن سال موافقتنامه اجرایی سد از دولت گرفته شد و در سال 75، اجرای تونل انحرافی سد آغاز شد. به گفته آقابیگی ارتفاع اولیه سد حدود 150متر بوده است. پس از آنکه دولت در سال 85 تصمیم میگیرد از فاینانس خارجی برای تکمیل این پروژه استفاده کند، ارتفاع سد تعدیل شده و به حدود 137 متر میرسد. ضمن آنکه براساس الزامات شورای اقتصاد، متولیان سد متعهد میشوند که ارزیابیهای زیستمحیطی پروژه را هم به اتمام برسانند. به همین منظور مقدمات کار فراهم میشود و در اردیبهشت 88، موافقت سازمان محیطزیست با اجرای پروژه و استفاده از فاینانس خارجی اعلام میشود.
تعدیل ارتفاع سد
طرفداران محیطزیست بر این باورند که سازمان حفاظت محیطزیست در هر مقطعی از اجرای یک پروژه میتواند دستور توقف آن را برای ارزیابی مجدد زیستمحیطی صادر کند. اما مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان میگوید: چنین چیزی امکانپذیر نیست، زیرا براساس موافقت سازمان حفاظت محیطزیست مراحل جذب فاینانس خارجی انجام شده است.
وی تاکید میکند: مجریان سد نیز به دنبال کاهش تخریب عرصههای جنگلی هستند. به همین دلیل در جلسات اخیر با سازمان حفاظت محیطزیست، بار دیگر ارتفاع سد حدود 22متر دیگر کاهش یافته است. به این ترتیب ظرفیت مخزن به حداقل میزان خود یعنی 66میلیون مترمکعب میرسد. ضمن آنکه تصمیم گرفته شده که جاده دسترسی به سد که 13 کیلومتر طول داشت و قرار بود بهصورت ترانشه باز اجرا شود، دیگر ساخته نشده و از جادههای موجود استفاده شود تا تخریب در اراضی جنگلی کاهش یابد. آقابیگی بیان میکند: در حال حاضر، سد شفارود با هدف تامین نیاز شرب مردم منطقه رضوانشهر و حفظ وضع موجود کشاورزی منطقه- و نه توسعه آن- تا افق 1445 ساخته خواهد شد.
پاسخ به دغدغهها
در مطالعات اولیه سد شفارود قرار بود این سد علاوه بر تامین نیاز شرب، نیازهای صنعت و کشاورزی را نیز تامین کند. ضمن آنکه تولید برق از آب، یکی دیگر از اهداف سد بود. اما بخش عمده این اهداف در جدیدترین بازنگریها، از پروژه حذف شده است. اما هنوز طرفداران حفاظت محیطزیست نگران هستند. فاطمه ظفرنژاد، کارشناس آب در روزنامه شهروند ساخت سد را عامل وخیمتر شدن وضعیت کشاورزان پاییندست معرفی کرده و مدعی میشود که گزارش مستندی وجود ندارد که نشان دهد کشاورزان منطقه به آب تنظیم شده برای ادامه فعالیتهای خود نیاز دارند. همچنین وی بر این باور است که برای تامین آب آخر فصل کشاورزی، میتوان از حفر چاههایی با عمق 10 تا 20 متر استفاده کرد. از نگاه بهداشتی هم ساخت سد را برای تامین آب شرب مناسب نمیداند و میگوید: بهتر است از حفر چاه آب برای این هدف استفاده شود.
اما آقابیگی میگوید: در حال حاضر در حوزه رضوانشهر سالانه حدود 6/5 میلیون متر مکعب آب از منابع زیرزمینی برداشت میشود. به دلیل نزدیکی منطقه به دریا و فاصله کم با دامنه کوه امکان برداشت بیشتر از منابع آب زیرزمینی وجود ندارد، زیرا با برداشت بیشتر، جبهههای آب شور پیشروی کرده و تمام آبهای زیرزمینی را شور خواهند کرد. این پدیده غیرقابل برگشت بوده و منطقه را با مشکل مواجه میکند.
اگرچه ظفرنژاد معتقد است که از تصفیه پساب صنعتی میتوان برای جبران بخشی از نیازهای منطقه استفاده کرد ولی کارشناسان آب میگویند این پساب تصفیه شده در بخش کشاورزی کاربرد ندارد. زیرا حتی ژاپن که تصفیهخانههای قدرتمندی دارد، از پساب تصفیه شده برای محصولات زراعی استفاده نمیکند.
این پساب فقط برای آبیاری باغات- به دلیل تصفیه در پیکره چوبی درخت- قابل استفاده است. مدیرعامل آب منطقهای گیلان در پاسخ به این پرسش که آیا نمیتوان از آب رودخانه بهصورت مستقیم برای تامین نیازها استفاده کرد، بیان میکند: در تیر و مرداد نیاز آبی منطقه حدود 9مترمکعب بر ثانیه است درحالیکه آورد رودخانه حدود 5/1مترمکعب است. در سالهای خشک آورد رودخانه به 900لیتربرثانیه هم میرسد. به همین دلیل باید سازهای داشته باشیم که سیلابها را ذخیره کرده و بهتدریج رها کنیم. زیرا در تیر و مرداد پاییندست رودخانه کاملا خشک میشود. با ساخت سد قرار است 48میلیون مترمکعب آب پایدار برای تامین نیازهای پاییندست، از این سازه آبی رها شود.
آقابیگی معتقد است تمام آببندانهای سنتی منطقه در تیر و مرداد بهعنوان منابع آبی استفاده شده و ساخت آببندانهای جدید -به دلیل گرانی زمین در گیلان- هزینههای اقتصادی بیشتری را به کشور تحمیل میکند ضمن آنکه تخریب بیشتری برای منطقه به همراه خواهد آورد.
دوراندیش باشیم
اگرچه مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان از ایجاد جنگل جدید به میزان 3/5برابر محوطه تخریب شده خبر میدهد و میگوید که طرحهای آبخیزداری هم در منطقه اجرا خواهند کرد، اما هادی کیادلیری، رییس انجمن جنگلبانی در گفتوگو با «فرصت امروز» معتقد است: حتی اگر حجم چوب سرپای جنگل تخریب شده را در نظر بگیریم، سدسازان باید 200برابر مساحت تخریبشده جنگل ایجاد کنند. وی تاکید میکند: اگر سد شفارود نیازهای امروز جامعه را تامین کند اما در افق آینده برای منطقه مشکل ایجاد شود، این تصمیم پایدار نیست. کیادلیری هشدار میدهد: با توجه به روند خشکسالیها، بسیاری از یخچالهای ارتفاعات در حال خشک شدن هستند. به همین دلیل، بخشی از رودخانههای کشور بسیار پرآب شدهاند اما در مقابل چشمههای آب شیرین ارتفاعات بهتدریج در حال خشک شدن هستند. بنابراین ممکن است در آینده هیچ آبی پشت سد شفارود جمع نشود.
وی بیان میکند: براساس مطالعاتی که در یک بازه زمانی هفت ساله در شمال کشور انجام شده، 320 هکتار از عرصههای منابع طبیعی به زمین کشاورزی تبدیل شدهاند اما در مقابل 312هکتار زمین کشاورزی تغییر کاربری داده و ویلاسازی در آنها رخ داده است. این موضوع نشان میدهد کشاورزی در اقتصاد آینده منطقه نقشی نداشته و نقش گردشگری پررنگتر است. مهمترین نگرانی رییس انجمن جنگلبانی افزایش ساختوساز در حاشیه سد شفارود است. بنابراین وی تاکید میکند: باید قوانین بازدارنده برای مقابله با این ساختوسازها وضع شود. البته کیادلیری با تکیه بر تغییرات مداوم ارتفاع سد شفارود معتقد است که طرح اولیه این سازه آبی توجیه علمی نداشته و بسیار مشکلدار بوده است. وی تاکید میکند: کشور نیاز به سد، معدن و پروژههای عمرانی مختلف دارد اما باید ارزیابی زیستمحیطی این پروژهها به دقت انجام شود. زیرا اگر جنگل تخریب شود و 20سال بعد پشیمان شویم، دیگر راهی برای جبران وجود ندارد. تلاش روزنامه «فرصت امروز» برای انعکاس نظر مدیران شرکت مهاب قدس به عنوان مشاور پروژه سد شفارود بینتیجه باقی ماند.
با وجود ارسال درخواست مکتوب به این شرکت مدیر روابط عمومی مهاب قدس از ارائه توضیحات در زمینه پروژه خودداری کرد.